بازگشت

فرياد عشق مدح حضرت علي اصغر (خاسته)






شيرخوار شهر شورآباد عشق

دارد از مستي به لب فرياد عشق



هست از گهواره اش شوري بلند

مي پرد از جا همي همچون سپند



در كوير تشنگي عطشان گلوست

پسته اش جوياي پستان سبوست



پنجه بر پستان مادر مي زند

خانه ميثاق را در مي زند



گرچه در قنداقه اي پيچيده است

هفت شهر عاشقي را ديده است



هست در شش ماهگي سردار عشق

رشته قنداقه او دار عشق



لب ندارد گرچه بهر گفتگو

دوست را لبّيك گويد باگلو



مي كند دشمن دون عرصه تنگ

دست و پا بسته چوآيد سوي جنگ



يارب اين نوزاد نيكو زاد كيست

عشق را اين بهترين استاد كيست



آري اين سرباز كوچك اصغر است

سبط اصغر را دليل اكبر است



از گلوي نازك نوزاد عشق

تا قيامت «خاسته» فرياد عشق