بازگشت

نوحه عزاداري ماه محرم (صاعد اصفهاني)






محرّم شد محرّم شد

زمان ماتم و غم شد



غم از ديوار و در بارد

كه وقت سوك و ماتم شد



محرّم شد محرّم شد

زمان ماتم و غم شد



صبا همراه خود بوي

غم آن آشنا دارد



به بستان بلبل شيدا

نواي كربلا دارد



محرّم شد محرّم شد

زمان ماتم و غم شد



هوا گريان چمن گريان

زمين گريان زمان گريان



بياد روز عاشورا

دو چشم عاشقان گريان



محرّم شد محرّم شد

زمان ماتم و غم شد



ببار اي ابر سرگردان

كه اصغر تشنه و عطشان



رباب از رنج بي شيري

براي طفل خود نالان



محرّم شد محرّم شد

زمان ماتم و غم شد



دل ما لجه خون و دو چشم

از گريه جيحون است



كه زينب از غم اكبر

درون خيمه محزون است



محرّم شد محرّم شد

زمان ماتم و غم شد



نباشد دل چرا پر خون

نبارد ديده چون الماس



كه ديگر بر نمي گردد

به خيمه قامت عبّاس



محرّم شد محرّم شد

زمان ماتم و غم شد



فلك وارون شوي بنگر

به مقتل سبط پيغمبر



تن خونين لب عطشان

به زير چكمه و خنجر



محرّم شد محرّم شد

زمان ماتم و غم شد