بازگشت

شمع شهدا






ايكه خورشيد زند بوسه بخاكت ز ادب

ز فروغ تو كند جلوه گري ماه به شب



توئي آن گل كه ز پيدايش گلزار وجود

بلبلان يكسره خوانند به نام تو خطب



نيست در آينه ي ذات تو جز نور خدا

نيست در چهره ي تابان تو جز جلوه ي رب



آيت صولت و مردانگي و شرم و وقار

مظهر عزت و آزادگي و فضل و ادب



نور حق ماه بني هاشم شمع شهدا

ميوه ي باغ علي، مير شجاعان عرب



منبع جود و عطا، مظهر اخلاص و صفا

زاده ي شير خدا، خسرو فرخنده نسب



نظر لطف و عنايت ز من اي شاه مپوش

كه مرا جان بهواي تو رسيده است بلب






نكند عاشق كوي تو تمناي بهشت

كز حريمت دل افسرده ي ما يافت طرب



در ره عشق «رسا» هر كه به مطلوب رسيد

دگر از دامن جانان نكشد دست طلب