بازگشت

خطبه آن حضرت هنگامي كه وارد كربلا شد


روايت شده: هنگامي كه نامه عبيدالله بن زياد، كه در آن عملكرد حر را در مورد امام حسين عليه السلام سرزنش نموده و دستور داده بود كه امام را تحت فشار قرار دهد، بدست حر رسيد، او نامه را به امام نشان داد و ايشان را از رفتن به كوفه بازداشت، امام برخاست و پس از حمد و ثناي الهي اين خطبه را خواندند:

بدرستي كه رويدادهاي روزگار ما همينهاست كه مي نگريد، اوضاع روزگار دگرگوني منفي يافته، زشتيها و ضد ارزشها آشكار و ارزشهاي انساني و اخلاقي و فضيلتها از محيط زندگي جامعه رخت بربسته است، از فضيلتهاي انساني جز اندكي بسان قطراتي كه ته مانده ظرف آب مي باشد، باقي نمانده، و جامعه در زندگي و شرائط ذلّت بار و ننگيني بسر مي برد.

هان، آيا نمي نگريد كه به حق عمل نمي شود و از باطل و بيداد روي نمي گردانند، شايسته است كه در چنين محيط ننگبار (انسان با ايمان و فضيلت خواه و حق پو به فداكاري و جانبازي در راه حق و عدالت و احياء ارزشهاي والاي انساني بپا خيزد) و به ديدار پروردگارش شور و عشق نشان دهد، من در چنين شرائطي مرگ را جز نيك بختي و زندگي با خودكامگان را چيزي جز رنج و نكبت نمي دانم.

و در روايتي ديگر اينگونه آمده:

بدرستي كه روزگار ما دگرگوني منفي يافته و زشتيها و ضد ارزشها آشكار و ارزشهاي والاي انساني از محيط جامعه رخت بربسته، و تنها بسان قطرات مانده ته ظرف، باقي مانده است، و جامعه در زندگي و شرائط ذلت بار و ننگيني بسر مي برد.

هان، آيا نمي نگريد كه به حق عمل نشده و از باطل روي گردانده نمي شود، شايسته است در اين محيط انسان به ديدار پروردگارش شور و عشق نشان دهد، بدرستي كه من در چنين شرائطي مرگ را جز سعادت و زندگي با ستمكاران را جز رنج و نكبت نمي دانم.

بدرستي كه مردم بندگان دنيايند، و دين لقلقه زبانشان بيش نيست، تا آنجا مدافع دين خود هستند كه زندگي مادّيشان تأمين شود، و هرگاه مورد امتحان قرار گيرند ديندار بسيار كم است.