بازگشت

دعاي آن حضرت بر زرعه دارمي


روايت شده: مردي از قبيله ابان بن دارم بنام زرعه، در ميان قاتلان آن حضرت بوده است، تيري بسوي ايشان پرتاب كرد كه به چانه ايشان خورده است، آنگاه امام دست خود را از خون پر كرده و بسوي آسمان پرتاب مي كرد، زيرا ديده بود كه آن حضرت آبي خواست كه بنوشد، هنگامي كه او تيرانداخت مانع ايشان و آب شدند، فرمود:

خداوندا! او را تشنه قرار ده، او را تشنه قرار ده.

مي گويد: كسي كه شاهد بود برايم تعريف كرد كه در هنگام مرگ او از گرماي شكم و سردي پشتش صيحه مي زده است، در حالي كه پيشاپيش او دشت و برف و پشت سرش آتش قرار داشت و مي گفت: بمن آب دهيد كه تشنگي مرا كشت- تا آخر حديث.