بازگشت

استبعاد در صحت آن


در مقابل اين گفتارها سخن مرحوم سيد بن طاووس در كتاب اقبال است كه مي فرمايد:

«در كتاب مصباح (شيخ طوسي) ديدم كه خاندان امام حسين عليه السلام به همراه امام سجاد عليه السلام روز بيستم صفر به مدينه رسيدند، و در غير كتاب مصباح ديدم كه آنان در روز بيستم صفر به كربلا رسيدند، و هر دو قول بعيد است، زيرا روايت شده كه آنان يك ماه در شام در خرابه اي كه از سرما و گرما ايشان را محافظت نمي كرد اقامت كردند، و ظاهر حال آنست كه رسيدن آنان به عراق يا مدينه بيش از چهل روز از زمان كشته شدن امام عليه السلام زمان بخواهد، و امّا اينكه در بازگشت از كربلا گذر كرده باشند امكان دارد، ولكن در روز بيستم صفر نبوده است، زيرا آنان در آنجا با جابر بن عبدالله انصاري ملاقات كرده اند، و اگر جابر از مكه آمده باشد رسيدن خبر شهادت به او و آمدنش از آنجا به كربلا بيش از چهل روز زمان مي خواهد». [1] .

همانگونه كه از گفتار مرحوم سيد روشن مي شود مهمترين دليل استبعاد وقوع اربعين آنستكه ارسال نامه ابن زياد و بازگشت آن نيازمند زماني طولاني است، و آنكه اسراء يكماه در شام مانده اند.

بايد توجه داشت كه اينگونه استبعادها بعد از هزار و چند صد سال از وقوع قضايا به ذهن مي آيد و باعث ايجاد شبهه در وقوع قضيه مي گردد، زيرا كيفيت اجازه خواستن ابن زياد و رفت و آمد پيكها را با افكار خود مي سنجيم.

ضمن آنكه با داستانها و شاخ و برگهائي كه در بعضي از كتب ذكر شده، پنداشته مي شود كه آنان مدّتها در شام مانده اند، مانند تفاصيلي كه نسبت به قضاياي فاجعه روز عاشورا بسته شده است، تا آنجا كه آمدن اسراء به كربلا را در روز اربعين از محالات شمرده اند.

اگر با تعمّق در تاريخ آن زمان بنگريم خواهيم ديد كه در ظرف چند روز از عراق به شام و بالعكس رفته و برمي گشتند، و با ملاحظه تاريخ شواهد زيادي پيدا مي شود كه با شترهاي ذلول جماز و اسبهاي عربي تندتاز مسافتهاي طول و دراز را در اندك مدتي طي مي كرده اند، و شواهد بسياري در تاريخ وجود دارد كه در ظرف ده روز و هشت روز و بلكه يك هفته از عراق به شام و از شام مراجعت به عراق مي كرده اند.

مي توان از مسلّمات تاريخ بشماريم كه امام روز هشتم ذي الحجه سال 61 هجري از مكه بطرف عراق به حركت آمده، و مسافت ما بين مكه و كوفه در حدود 380 فرسخ مي باشد.

از قرائن زياد معلوم مي شود كه امام در مسير با سرعت زياد حركت نمي فرمود، و در اثناء راه هر كه را كه صلاح مي دانست به ياري خويش دعوت مي فرمود، و پس از رسيدن حرّ بن يزيد رياحي به حضور آن حضرت دو روز سر راه را برايشان گرفت، و روز دوم محرم سال 61 هجري وارد كربلا شدند، و آن مسافت طولاني از مكه تا كربلا را در حدود بيست و چهار روز طي فرمودند، و روزي پانزده فرسخ راه را به آساني طي كرده اند.

همچنين در بسياري از كتب معتبره تصريح شده كه اسراء اهل بيت روز اول ماه صفر سال 61 وارد شام شده اند، از جمله ابوريحان بيروني متوفي سال 440 هجري است كه در كتاب الآثارالباقية گويد:

«در روز اول ماه صفر سر حسين عليه السلام را به دمشق وارد كردند و يزيد آن سر را پيش روي خود گذاشت و با چوبي كه در دست داشت به لبهاي آن حضرت مي زد و...» [2] .

بنا به نگارش بعضي از تواريخ معتبره در پانزدهم ماه محرم اسراء از كوفه حركت داده شده اند، در ظرف ده يا پانزده روز به دمشق رسيده اند، بنابراين در مراجعت از شام به كربلا نبايد شبهاتي در ذهن آيد، و چه استبعاد دارد كه در قريب به همين مدت از شام به كربلا مراجعت كرده باشند.

پس مراجعت اسراء اهل بيت عليهم السلام در روز بيستم ماه صفر سال 61 هجري بسيار قوي و مورد اعتماد است.

معلوم نيست اسراء در شام چقدر توقف كرده اند، اما ملاحظه اوضاع سياسي دولت بني اميه ايجاب مي كند كه يزيد نتواند اسراء را بيش از چند روز در دمشق متوقف سازد، چرا كه واقعه كربلا اوضاع سياسي را روزبه روز آشفته تر مي ساخت و افكار عمومي بر عليه يزيد متوجه مي گشت، و روزبه روز نفرت مردم از دولت بيشتر مي شد.

با اين وضع چطور يزيد مي توانست تا مدت زيادي اسراء را در حال اسارت در غربت نگاهدارد، و تا مدّت يك ماه مثلاً در دمشق، آنهم در جائي كه آنان را نه از سرما و نه از گرما نگاه مي داشت متوقف سازد.

ضمن آنكه توقف آنان در اين مدت در دمشق در كتاب معتبري ديده نشده و مدرك تاريخي ندارد، در مقابل طبري در تاريخ خود تصريح مي كند كه اسراء بيشتر از ده روز در دمشق توقف نكرده اند.

از آنچه گفته شد درمي يابيم استبعاد درآمدن اسراء اهل بيت عليهم السلام به كربلا در اربعين آن حضرت، ناشي از مطالبي است كه در مورد توقف زياد آنان در شام در افواه وجود دارد كه هيچ مدرك تاريخي ندارد، و نيز طولاني بودن مسافت بين كوفه و شام است كه با توجه به شواهد تاريخي نه تنها امري مستبعد نيست بلكه وقوع آن در تاريخ بسيار است.


پاورقي

[1] اقبال الاعمال: 589.

[2] الاثار الباقية: 331.