بازگشت

سبز شدن درخت خرماي خشكيده


317. دلائل الإمامة - به نقل از محمّد كناني، از امام صادق عليه السلام -: امام حسين عليه السلام به يكي از سفرهايش رفت و مردي از فرزندان زبير بن عوّام - كه به امامت ايشان معتقد بود -، همراه او بود. در ميان راه، در منزلگاهي، زير درخت خرماي خشكي - كه به علّت بي آبي خشك شده بود - فرود آمدند. براي امام حسين عليه السلام زير آن درخت، فرش گسترده شد و درخت روبه روي امام عليه السلام هم، خشك و بي خرما بود. [آن نواده زبير] مي گويد: امام عليه السلام دستش را بالا برد و دعايي كرد كه نفهميدم. درخت خرما، سبز شد و به حال اوّلش بازگشت و برگ درآورد و خرما داد.

سارباني كه شتر از او كرايه كرده بود، گفت: به خدا سوگند، اين، سِحر است.

امام حسين عليه السلام فرمود: «واي بر تو! اين، سِحر نيست؛ بلكه دعاي مستجابِ فرزند پيامبر است».

سپس، كاروانيان از درخت، بالا رفتند و آن قدر خرما چيدند كه همه آنها را كفايت كرد.