بازگشت

رها شدن دست مردي در طواف


316. تهذيب الأحكام - به نقل از ايّوب بن اَعيَن، از امام صادق عليه السلام -: زني در حال طواف بود و مردي پشتِ او طواف مي كرد. زن، ساعدش را بيرون آورد و مرد هم دست خود را كج كرد و بر ساعد او نهاد. خداوند، دستِ مرد را بر ساعد آن زن، چنان چسبانْد كه ناچار، طواف را قطع كرد.

به سوي امير [مكّه] فرستادند و مردم، گِرد آمدند و فقيهان را خبر كردند. آنان گفتند: دست مرد را قطع كن؛ زيرا او مرتكب جنايت شده است.

امير گفت: آيا اين جا كسي از فرزندان محمّد، پيامبر خدا، هست؟

گفتند: آري. حسين بن علي عليه السلام ديشب آمده است.

به سوي او فرستاد و او را فرا خواند و گفت: ببين اين دو چه شده اند!

امام عليه السلام رو به قبله، دستانش را بلند كرد و مدّت مديدي دعا كرد. سپس، نزد زن آمد و دست مرد را از دست زن، جدا كرد.

امير گفت: آيا اين مرد را به سبب آنچه كرده، كيفر ندهيم؟

امام عليه السلام فرمود: «نه». [1] .


پاورقي

[1] عدم موافقت امام‏ عليه السلام با مجازات آن مرد، شايد بدين جهت باشد که رسوايي پيش آمده براي او، در واقع، کيفر الهي بوده و همين مجازات، براي او کافي است.