بازگشت

عامل خواري امت


110. الإرشاد - از امام حسين عليه السلام -: به خدا سوگند، مرا رها نمي كنند تا اين لخته خون [قلبم] را از درونم بيرون بكشند و چون چنين كنند، خداوند، كسي را بر ايشان مسلّط مي كند كه چنان خوارشان سازد كه خوارترينِ امّت ها شوند.

111. الطبقات الكبري - به نقل از يزيد رشك -: كسي كه خود با امام حسين عليه السلام گفتگو كرده بود، برايم گفت: به امام حسين عليه السلام گفتم: پدر و مادرم فدايت، اي فرزند پيامبر خدا!، چه چيز تو را به اين سرزمين و صحراي خالي از سكنه (كربلا) آورد؟

فرمود: «اين، نامه هاي كوفيان به من است و من، آنها را قاتل خود مي دانم كه چون مرا بكشند، هيچ يك از حرمت هاي الهي را وا نمي گذارند، جز آن كه هتكش كنند. پس خداوند، كسي را بر ايشان مسلّط مي كند كه چنان خوارشان سازد كه خوارتر از كهنه حيض كنيز شوند».

112. تاريخ الطبري - به نقل از حميد بن مسلم -: شنيدم كه امام حسين عليه السلام پيش از كشته شدنش مي فرمود: «هان! به خدا سوگند، اگر مرا بكشيد، خداوند، در ميانتان ترس از يكديگر و خون ريزي مي اندازد و به اين راضي نمي شود تا عذاب دردناكتان را مضاعف كند».

113. مقتل الحسين عليه السلام، خوارزمي - در ذكر وقايع عاشورا -: سپس، امام حسين عليه السلام چون شير خشمناك به آنها يورش بُرد... و تيرها از هر سو او را در برگرفته و به گلو و سينه او رسيده بودند. در اين حال، امام عليه السلام مي فرمود: «اي امّت بد! پس از پيامبرصلي الله عليه وآله با خاندانش بد كرديد. هان! پس از كشتن من، ديگر از كشتن هيچ بنده خداي شايسته اي بيم نداريد؛ بلكه وقتي مرا كشتيد، كشتن هر كس ديگري برايتان آسان مي شود. به خدا سوگند، من اميد دارم كه خدايم با خوار كردن شما، مرا گرامي بدارد و سپس، از جايي كه نمي دانيد، از شما انتقام بگيرد».

[در اين جا] حُصَين بن مالك سَكوني فرياد كشيد: اي پسر فاطمه! خدا با چه چيز از ما انتقام مي گيرد؟

فرمود: «اختلاف و درگيري ميان شما مي اندازد و جنگ و خون ريزي ميانتان راه مي افتد و عذاب دردناكش را بر شما فرو مي ريزد».

114. الملهوف: چون [امام حسين عليه السلام] شب را به صبح آورد، مردي كوفي به نام ابو هرّه اَزْدي را ديد كه بر ايشان وارد شد و سلام داد و گفت: اي فرزند پيامبر خدا! چه چيز تو را از حرم خدا و حرم جدّت پيامبر خدا، بيرون كشيده است؟

امام حسين عليه السلام فرمود: «واي بر تو، اي ابو هِرّه! اُمَويان مالم را گرفتند، صبر كردم؛ دشنامم دادند، صبر كردم. در پي ريختن خونم بودند، گريختم و به خدا سوگند، اين گروه ستمكار، مرا مي كشند و خدا هم لباس خواريِ فراگيري را بر آنها مي پوشانَد و شمشيري بُرنده را بر آنها حاكم مي كند. خداوند، كسي را بر آنها مسلّط مي كند كه چنان خوارشان سازد كه از قوم سبأ هم خوارتر شوند». [1] .

115. الملهوف: امام حسين عليه السلام به يارانش فرمود: «به سوي مرگ برويد كه از آن، گريزي نيست و اين تيرها، پيك هاي مردم به سوي شما هستند».

ياران امام حسين عليه السلام يكي يكي جنگيدند تا تعدادي از آنها كشته شدند.

در اين هنگام، امام حسين عليه السلام دست بر محاسن خود كشيد و چنين فرمود: «خشم خدا بر يهود، سخت شد، هنگامي كه براي او فرزند قرار دادند، وخشمش بر مسيحيان بالا گرفت، هنگامي كه او را يكي از سه خدا قرار دادند، و خشمش بر مجوسيان سخت شد، هنگامي كه به جاي خدا، خورشيد و ماه را مي پرستيدند، و خشمش بر مردمي بالا گرفت كه بر كُشتن پسر دختر پيامبرشان همداستان شدند».

ر. ك: ص339 (اتمام حجّت بر دشمنان).


پاورقي

[1] ظاهراً اشاره است به آيات 15 تا 19 از سوره سبأ.