بازگشت

سوره اخلاص


«بسم اللّه الرحمن الرحيم »

(قل هو الله احد - اللّه الصّمد - لم يلد و لم يولد - و لم يكن له كفواً احد)؛

1 - كتب (ع) كتاباً الي اهل البصرة جواباً عن كتابهم اليه يسألونه عن «الصمد»:

بسم اللّه الرحمن الرحيم

امّا بعد، قال تخوضوا في القرآن ، و لا تجادلوا فيه بغير علم ٍ، فقد سمعت ُ جدّي رسول اللّه (ص) يقول ُ: من قال في القرآن بغير علم ٍ فليتبوأَ مقعده من النار، و أن ّ اللّه سبحانه قد فسّر «الصّمد»، فقال : (اللّه احد. الله الصّمد)، ثم فسره فقال : (لم يلد و لم يولد، و لم يكن له كفواً احد).

(لم يلد): لم يخرج منه شي ءٌ كثيف ٌ، كالولد و سائر الاشياء الكثيفة التي تخرج من المخلوقين ، و لاشي ء لطيف ٌ كالنفس ، و لا يتشعّب منه البدوات كالسنة و النوم و الحظرة و الهم ّ و الحزن و البهجة و الضحك و البكاء و الخوف ِ و الرجاءِ و الرغبة ِ والسأمة ِ و الجوع ِ و الشبع ِ؛ تعالي أن يخرج منه شي ءٌ، و أن يتولّد منه شي ءٌ كثيف اولطيف ٌ.

اهالي بصره معناي «صمد را از حضرت پرسيده بودند، حضرتش در پاسخ آنان اين نامه را نوشته اند: بسم الله الرحمن الرحيم ، اما بعد...بدون علم و دانش وارد تفسير قرآن نشويد، و درباره تفسير مشكلات آن به جدال و كشمكش نپردازيد، زيرا از جدم رسول خدا (ص) شنيدم كه مي فرمايد: «هركس بدون اطلاع درباره قرآن چيزي بگويد جايگاه او در آتش خواهد بود»، خداوند سبحان ، خود «صمد را تفسير فرموده ، مي گويد: (الّله اَحَدٌ -اللّه الصَّمَدُ)، و به دنبالش در تفسير آن مي فرمايد: (لَم ْ يَلِدْ وَلَم ْيُولَدْ - وَلَم يَكُن ْ لَه ُ كُفُواًأَحَدٌ).

(لَم ْ يَلِدْ): يعني نه جسم ضخيمي همانند فرزند و ديگر اشيايي كه از ساير مخلوقات بيرون مي آيد از او خارج مي گردد، و نه جسم لطيفي همانند روح از او توليد مي گردد، و نيز حالات چرت و پينكي ، خواب ، خاطره ، انديشه ، اندوه و شادي ، خنده و گريه ،ترس و اميد، رغبت و ملال ، گرسنگي و سيري ، در او راه ندارد. خداوند والاتر از آن است كه چيزي از او خارج گردد، يا چيزي ضخيم و يا لطيف از او توليد گردد.

(وَلَم ْيُولَدْ): و لم يتولّد من شي ء، و لم يخرج من شي ء، كما تخرج ُ الاشياءَ الكثيفة ُمن عناصرها، كالشي ء من الشي ء، و الدابّة من الدابّه ، و النبات من الارض ، و الماء من الينابيع ، و الثمار من الاشجار.

و لا كما تخرج الاشياء اللطيفة من مراكزها، كالبصر من العين ، و السمع من الاُذن ،و الشم ِّمن الانف ، و الذوق ِ من الفم ، و الكلام من اللسان ِ، و المعرفة ِ و التمييز من القلب ،، و كالنار من الحجر.

لا بل هو (اللّه ُ الصَّمَدُ) الذي لا من شي ء، ولا في شي ء، و لا علي شي ء، مبدع الاشياء و خالقُها، و منشي ء الاشياء بقدرتِه ِ، يتلاشي ما خلق للفناء بمشيته ، و يبقي ما خلق للبقاء بعلِمِه ِ.

فذلكم (اللّه ُ الصَّمَدُ) الذي (لَم ْ يَلِدْ وَلَم ْيُولَدْ)،(عَالِم ُ الغَيب ِ وَ الشَّهَادَة ِ الكَبيرَ المُتَعَال ِ).

متولّد نيز نشده ، يعني از چيزي توليد نشده ، و همانند اجسام كثيف ، كه از عناصر خود خارج مي گردند، از چيزي خارج نشده است ، اشيايي از اشياي ديگر خارج مي شوند،حيواناتي از حيوانات ديگر خارج مي گردند، گياهاني از زمين خارج مي شوند، آب ها ازچشمه سارها بيرون مي آيند، ميوه ها از درختان بيرون مي آيند، اما خداوند سبحان از چيزي بيرون نيامده .

و نيز همانند اشياي لطيف كه از مراكز خود بيرون مي آيند، خداوند از چيزي بيرون نيامده ، ديد با لطافتي كه دارد از چشم بيرون مي آيد، شنوايي از گوش ، نيروي شامه ازبيني ، و چشايي از دهان ، سخن از زبان ، معرفت و تميز اشيا از روح و قلب و آتش از سنگ بيرون مي آيد.

خدا همانند اين اشياي لطيف ، نيز از مركزي خارج نگشته است ، بلكه او «صمد» است ، كه ، نه از چيزي است ، و نه در چيزي ، و نه بر چيزي ، مبدع اشيا و آفريدگار آنها است ،و همه چيز را با قدرت خود ايجاد كرده است ، موجوداتي كه براي فنا آفريده با مشيت خود متلاشي خواهد نمود، و آنچه را براي بقا آفريده است با علم خود باقي خواهد داشت .

اين است (خداي صمد) كه (نه چيزي از او توليد مي شود، و نه او از چيزي توليد گرديده است )، (از نهان و آشكار همه آگاه است ، بزرگ و والا است ، و براي او احدي همتا نخواهد بود).

2 - قال الباقر(ع): حدّثني أبي زين العابدين عن ابيه الحسين بن علي ّ (ع) أنّه قال :(الصَّمَدُ): الذي لا جوف َ له ، و (الصَّمَدُ): الذي قد انتهي سؤدَدُه ُ، و (الصمد)الذي لا ياكل و لايشرب ، و(الصمد) الذي لاينام ، و (الصَّمَدُ): الذي لم يزل و لايَزال ُ.

حضرت باقر(ع) فرمود كه پدرم زين العابدين ، از پدرش حسين بن علي (ع) براي من روايت كرد كه فرمود: «صمد» چيزي را گويند كه داراي جوفي نباشد (بي تو)، «صمد» آن است كه (بزرگواريش از خودش مي باشد) بزرگواريش به حد اعلا رسيده ، و «صمد» كسي است كه نه مي خورد، و نه مي آشامد، «صمد» كسي است كه نمي خوابد، «صمد» كسي است كه نه زوال يافته ، و نه زوال پذير خواهد بود.