بازگشت

سخنراني امام در سرزمين مني


امام در سخنراني معروف خود در مني كه توسط يكي از اصحاب گرانقدر آن حضرت در همان مجلس نقل شده - سليم بن قيس هلالي - و در تاريخ ثبت شده ، همه شواهد و قرائني را كه از قرآن و احاديث پيغمبر در حق اهل بيت پيامبر در امر حكومت و رهبري جامعه دلالت دارد، بر شمرد و حاضران را كه رجال و شخصيت هاي سرشناس زمان خود بودند، سوگند داد كه آيا اين سخنان را در حق خاندان پيغمبر از زبان آن حضرت شنيده ايد يا نه ؟ و در همه موارد اصحاب حاضر در مجلس شهادت دادند كه آن را از شخص پيغمبر، و تابعين گواهي دادند كه آن را از اصحاب مورد وثوق پيامبر شنيده اند.

امام در اين سخنراني تصريح كرده كه از خوف كهنه شدن حق اهل بيت پيغمبر در امر حكومت و رهبري جامعه ، و فراموش شدن اين حق الهي به شهر و ديار خود بازگشته و از اصحاب مي خواهد اين حق را كه توسط قدرت طلبان و سياست بازان در طول ساليان دراز غصب شده و به تدريج در بين مردم رو به فراموشي است ، زنده كنند، به افراد مورد اعتماد خود از اين حق سخن بگويند تا نسل هاي حاضر در آينده آن را فراموش نكنند و در موقعيت مناسب اين حق در جايگاه واقعي خود قرار گيرد.

امام از حاضران به خاطر آن كه حق منصوبين از جانب خود را در امر حكومت و رهبري جامعه ، از غاصبان مطالبه نمي كنند، انتقاد نموده و سستي ايشان را در مقابله با حكومت هاي نامشروع ، عامل وضعيت ناهنجار جامعه مي شمارد. «لانكّم بلّغتم من كرامة الله منزلة فضّلتم بها و من يعرف بالله لاتكرمون ...».

فقهاي شيعه از بعضي جملات اين خطبه استفاده كرده اند كه جنبه الهي بودن منصب حكومت اسلامي اختصاص به امام معصوم در عصر حضور ندارد، بلكه در عصر غيبت نيز علما و دين شناسان از سوي امام معصوم به نيابت عهده دار امر حكومت اند.

امام حسين (ع) در يكي از فرازهاي اين خطبه مي فرمايد: «ان مجاري الامور بيدالعلماء بالله الامناء علي حلاله و حرامه ».

گرچه بعضي از فقيهان ، تعبير «علماء بالله » را مخصوص ائمه اطهار دانسته اند،اما پاره ديگري از فقها به اين برداشت اشكال گرفته و آن را تعبيري اعم دانسته اند.

حتي در همين خطبه نيز شواهدي وجود دارد كه نشان مي دهد اين تعبير اعم است . چون امام پس از آن كه خواص جامعه را در عصر خويش مخاطب قرار داده و نعمت مقام و موقعيت اجتماعي آنان را در بين مردم مسؤليت ساز خوانده ، سپس به صورت «قاعده اي كلي » جمله ياد شده را بر زبان رانده است و حتي اين منزلت را شأن آنان دانسته كه توسط امويان سلب شده است .