بازگشت

متن كامل حديث و ترجمه آن


حضرت سيد الشهدا (ع) در بخشي از يك خطابه كه درباره امر به معروف ايراد فرموده است ، گروهي از علماي اسلامي را كه به علّت سهل انگاري و سازش كاري با دستگاه حاكمه زمان ، به وظيفه ديني خويش عمل نمي نمايند و بدين علّت ، اموري كه بايد به دست علما انجام گيرد، در اختيار دولت هاي ستمگر قرار گرفته و ديگران حق حاكميت را كه قاعدتاً بايد از آن دانشمندان اسلام باشد، غصب كرده اند، ملامت و سرزنش كرده و چنين مي فرمايند:

«و انتم اعظم النّاس مصيبة لما غلبتم عليه من منازل العلماء لو كنتم تشعرون ،ذلك بان ّ مجاري الامور و الاحكام علي ايدي العلماء بالله» الامناء علي حلاله وحرامه ، فانتم المسلوبون تلك المنزلة وما سلبتم ذلك الاّ بتفرّقكم عن الحق ّواختلافكم في السّنة بعد البيّنة الواضحة . ولو صبرتم علي الاْذي و تحمّلتم المؤونة في ذات الله كانت امور الله عليكم تردّ وعنكم تصدر واليكم ترجع ، ولكنّكم مكّنتم الظلمة من منزلتكم واسلمتم امور الله في ايديهم ، يعملون بالشبهات و يسيرون في الشهوات ،سلّطهم علي ذلك فراركم من الموت واعجابكم بالحياء التي هي مفارقتكم فاسلمتم الضعفاء في ايديهم فمن بين مستعبد مقهور، وبين مستضعف علي معيشة مغلوب ...؛

مصيبت و بي چارگي شما [علما] از همه مردم بيشتر است ، زيرا مقام علما [رهبري و حكومت ] را با زور از دستتان گرفتند، ولي شما هيچ توجّهي به آن ننموديد، درحالي كه جريان امور [كشور اسلامي و مردم مسلمان ] و احكام ان بايد به دست علماي الهي [كه در اين مورد با دستورات خدا انجام وظيفه مي كنند] باشد، آن ها كه امين بر حلال و حرام خدا مي باشند. ولي [متاسفانه ] اين مقام و منزلت از شما سلب شده است و اين نبود، مگر به علّت دوري شما و انحرافتان از راه حق ّ و اختلافتان در سنّت رسول الله(ص) با آن همه وضوح و روشني اش [البته شايسته نبود در چنين مطلب روشن و واضحي اختلاف كنيد] و اگر شما به خاطر خدا مشقّت ها را صبر و تحمّل نموده بوديد، زمام امور الهي به دست شما مي بود و احكام از طرف شما صادر مي شد و نتيجه اش نيز به خودتان باز مي گشت ، ولي شما خودتان ، راه ستمگران را باز نموديد و مقام و منزلت تان را به آن ها سپرديد و كارهاي الهي را به ايشان واگذار كرديد، تا آن جا كه اينان بدون پروا در شبهات [از روي حدس و گمان ] عمل مي كنند و راه شهوت راني را پيش گرفتند والبته علّت سلطه اينان چيزي جز فرار شما از مرگ و دل بستگي تان به زندگي و لذّت هاي ان كه حتماً هم از شما جدا خواهد شد، نيست . شما ضعيفان و بي چارگان را به دست آنان سپرديد، تا ان كه برخي را به بندگي و عبوديّت خود در آوردند و برخي را نيز ضعيف كردند و در تنگناي زندگي قرار دادند...».