بازگشت

حركت امام حسين بر اساس قرآن


آياتي كه امام حسين عليه السلام در مسير راه به آن استناد فرمودند:

آيه اوّل: همين كه نماينده يزيد در مدينه (مروان) تصميم گرفت كه از امام حسين عليه السلام براي يزيد بيعت بگيرد، امام فرمود: ويلك يا مروان فانّك رجس واي برتو، تو پليد هستي و ما خانواده اي هستيم كه خداوند در شأن ما فرموده است: انّما يريد اللّه ليذهب عنكم الرّجس اهل البيت و يطهّركم تطهيرا [1] همانا خداوند مي خواهد كه از شما اهل بيت هر پليدي (احتمالي، شك و شبهه اي) را بزدايد و شما را چنانكه بايد و شايد پاكيزه بدارد.

آيه دوّم: امام حسين عليه السلام در پايان وصيت نامه اي كه قبل از حركت به كربلا نوشتند، به اين آيه استناد كردند: و ما توفيقي الا باللّه عليه توكّلت و اليه اُنيب [2] توفيق من به جز به (اراده) خداوند نيست كه بر او توكّل كرده ام و به او روي آورده ام.

آيه سوّم: همين كه براي فرار از بيعت با يزيد، از مدينه به سوي مكه خارج شدند (28 رجب)، اين آيه را تلاوت فرمودند: فخرج منها خائفا يترقّب قال ربّ نجّني من القوم الظالمين [3] آنگاه كه (موسي) از آنجا ترسان و نگران بيرون شد و گفت: پروردگارا! مرا از قوم ستمكار نجات بده.

آيه چهارم: شيخ مفيد قدس سرّه مي گويد: همين كه امام حسين عليه السلام به سوي مدينه رهسپار شد، گروه هايي از جن و فرشته براي ياري آن حضرت حاضر شدند، امّا امام اين آيات را تلاوت فرمودند: اينما تكونوا يدرككم الموت و لو كنتم في بروج مشيّدة [4] هرجا كه باشيد و لو در برجهاي استوار سر به فك كشيده، مرگ شما را فرا مي گيرد. همچنين آيه ي: كبَرز الّذين كتب عليهم القتل الي مضاجعهم [5] كساني كه كشته شدند، در سرنوشتشان نوشته شده بود (با پاي خويش) به قتلگاه خود رهسپار مي شدند.

آيه پنجم: همين كه امام حسين عليه السلام شب جمعه سوم شعبان (قبل از حركت به كربلا) وارد مكه شدند، اين آيه را تلاوت فرمودند: و لمّا توجّه تلقاء مَديَن قال عسي ربّي اَن يهدني سواء السبيل [6] و چون رو به سوي مدين نهاد، گفت: باشد كه پروردگارم مرا به راه راست راهنمايي كند.

آيه ششم: در مكه همين كه با ابن عباس گفتگو مي كردند درباره ي بني اميّه اين آيات را تلاوت فرمودند: انّهم كفروا باللّه و برسوله و لايأتون الصلاة الاّ و هم كُسالي [7] آنان به خداوند و پيامبر او كفر ورزيده و جز با حالت كسالت به نماز نپرداخته اند.... و همچنين آيه ي: يرائون الناس و لايذكرون الله الا قليلا با مردم رياكاري كنند و خدا را جز اندكي ياد نمي كنند. و آيه ي مذبذبين بين ذلك لا الي هؤلاء و لا الي هؤلاء و من يضلل اللّه فلن تَجِدَ له سبيلا [8] در اين ميان (بين كفر و ايمان) سرگشته اند، نه جزو آنان (مؤمنان) و نه جزو اينان (نامؤمنان) و هر كس كه خداوند در گمراهي واگذاردش، هرگز براي او بيرون شدني نخواهي يافت. و فرمودند: كلّ نفس ذائقة الموت و انّما توفّون اُجوركم [9] هر جانداري چشنده (طعم) مرگ است و بي شك در روز قيامت پاداشهايتان را به تمامي خواهند داد.

آيه هفتم: در آستانه عيد قربان كه امام حسين عليه السلام از مكه به سوي كربلا حركت كردند، نماينده يزيد در مكه راه را بر حضرت بستند، درگيري با تازيانه رخ داد، به امام حسين گفتند: مي ترسم شما ميان مردم شكاف بيفكني!! حضرت اين آيه را تلاوت فرمودند: لي عملي و لكم عملكم انتم بريئون مما اعمل و انا بري ء مما تعملون [10] عمل من از آن من و عمل شما از آن شما، شما از آنچه من مي كنم بري و بركناريد و من از آنچه شما مي كنيد بري و بركنارم.

آيه هشتم: همين كه در مسير كربلا خبر شهادت مسلم را شنيدند فرمودند: انّا للّه و انّا اليه راجعون [11] كساني كه چون مصيبتي به آنان رسد، گويند: ما از خداييم و به خدا باز مي گرديم.

آيه نهم: در نزديكي كربلا همين كه حُر به امام گفت: چرا آمده اي؟ فرمود: نامه هاي دعوت شما مرا به اينجا آورد، ولي حالا پشيمان شده ايد و اين آيه را تلاوت فرمود: فمَن نَكَث فانّما يَنكُث علي نفسه [12] پس هركس كه پيمان شكند، همانا به زيان خويش پيمان شكسته است.

آيه دهم: در مسير كربلا همين كه خبر شهادت نامه رسان خود قيس بن مسهّر صيداوي را شنيد گريه كرد و اين آيه را تلاوت فرمودند: و منهم مَن قَضي نَحبَه و منهم مَن يَنتَظر و ما بَدّلوا تَبديلا [13] از ايشان كسي هست كه بر عهد خويش (تا پايان حيات) به سربرده است و كسي هست كه (شهادت را) انتظار مي كشد و هيچ گونه تغيير و تبديلي در كار نياورده اند.

آيه يازدهم: همين كه فرماندار كوفه (ابن زياد) نامه رسمي براي حُر فرستاد كه راه را بر حسين عليه السلام ببندد و او نامه را به امام عرضه داشت، امام اين آيه را تلاوت فرمودند: و جعلناهم ائمّة يدعون الي النار... [14] و آنان را پيشواياني خوانديم كه به سوي آتش دوزخ دعوت مي كنند و روز قيامت ياري نمي يابند.

آيه دوازدهم: امام حسين عليه السلام در كربلا درباره لشكر يزيد براي دخترش سكينه اين آيه را تلاوت فرمود: اِستَحوَذ عليهم الشيطان فاَنساهم ذكر اللّه [15] شيطان بر آنان دست يافت، سپس ياد خدا را از خاطر آنان برد.

آيه سيزدهم: در روز عاشورا براي لشكر يزيد اين آيه را تلاوت فرمود: فاجمعوا اَمركم و شُركائكم ثمّ لايكن امركم غُمّة ثمّ اقضوا اليّ و لاتنظرون [16] شما با شريكاني كه قائليد، كارتان را هماهنگ و عزمتان را جزم كنيد سپس در كارتان پرده پوشي نكنيد، آنگاه كار مرا يكسره كنيد و مهلتم ندهيد.

و نيز آيه انّما وليّ اللّه الذي نزل الكتاب و هو يتولّي الصالحين [17] سرور من خداوند است كه (اين) كتاب آسماني را فرو فرستاده است و او دوستدار شايستگان است. و نيز آيه ي: و انّي عذت بربّي و ربّكم ان ترجمون [18] و من از شرّ اينكه سنگسارم كنيد، به خود و پروردگار شما پناه مي برم. و همچنين آيه ي: اعوذ بربّي و ربّكم من كلّ متكبّر لايؤمن بيوم الحساب [19] من به پروردگار خود و پروردگار شما از (شرّ) هر متكبّري كه به روز حساب ايمان ندارد، پناه مي برم.


پاورقي

[1] احزاب، 33.

[2] هود، 88.

[3] قصص، 21.

[4] نساء، 78.

[5] آل عمران، 154.

[6] قصص، 22.

[7] توبه، 54.

[8] نساء، 142 - 143.

[9] آل عمران، 185.

[10] يونس، 41.

[11] بقره، 156.

[12] فتح، 10.

[13] احزاب، 23.

[14] قصص، 41.

[15] مجادله، 19.

[16] يونس، 71.

[17] اعراف، 196.

[18] دخان، 20.

[19] غافر، 27.