بازگشت

ماجراي جالب پدر و پسر


«ضـبـيان بن جعفر» مي گويد: «خدمت امام كاظم (ع) نشسته بودم كه جواني از اهل شام وارد شد و به حضرت عرض كرد: يابن رسول اللّه! پدرم از دوستان بني اميه بود ولي خودم از شيعيان شما مـي بـاشم و ما هميشه در حال نزاع با يكديگر بوديم و به همين خاطر در موقع مرگش حاضر نشد محل اموال مخفي خود را به من نشان بدهد، آيا راهي براي دستيابي به آنها هست؟.

حـضـرت نـوشـتـه اي را بـه آن جـوان دادنـد و فـرمودند: اين را ببر به قبرستاني كه پدرت در آنجا مـدفـون اسـت، آنگاه صدا بزن «ذرجان»! شخصي مي آيد، اين نوشته را به او بده تا برود و پدرت را بياورد و آنچه را مي خواهي از او سؤال كن. جوان دستورات را انجام داد تا ذرجان رفت و يك خرس سياهي را كه به زنجير بسته شده بود آورد. مـرد شـامـي گـفت: چرا اين را آوردي؟

خرس سياه، خودش به زبان آمد و گفت:پسر! من پدر تو هـسـتم كه در اثر بغض اهل بيت به اين روز افتاده ام بدانكه روزي هفتاد مرتبه مروان، معاويه، يزيد و بـنـي امـيـه را با پيروانشان مي سوزانند و اين سياهي چهره من در اثر آتش آنان است و نقدينه ها در حجره است، آنها را برمي داري و پنجاه درهم آن را به موسي بن جعفر(ع). مي دهي» [1] .

پاسخ سؤال سوم، اما در پاسخ سؤال سوم لازم است چند آيه شريفه را در مورد عذاب كفار نقل نماييم: الف ـ (ويستعجلونك بالعذاب و ان جهنم لمحيطة بالكافرين) [2] «كفار، عذاب را فورا مي خواهند، در حالي كه متوجه نيستند و عذاب آنان را احاطه كرده است». ب ـ (انا جعلنا في اعناقهم اغلالا فهي الي الاذقان فهم مقمحون) [3] .

«ما، در گردن كفار زنجيرهايي قرار داديم كه تا چانه مي رسد و سرهايشان بالاست». ج ـ (ان الابرار لفي نعيم و ان الفجار لفي جحيم يصلونها يوم الدين) [4] «نيكان در نعمت و فجار در جهنم هستند و در قيامت آن را خواهند چشيد».

پـس اسـتـبـعادي ندارد كه اگر حجابها برداشته شود، افراد در همان چهره واقعي خودشان ديده شـونـد و كـفـار در دنـيـا هـم معذب هستند، چنانچه «ابوبصير» مردم را در همان چهره باطني خـودشـان مـشاهده مي كند هنگامي كه ابوبصير (يحيي بن قاسم) كه اعمي است، به امام باقر (ع) عرض مي كند: «مـا اكـثـر الـحجيج و اقل الضجيج، حاجي زياد، ولي ناله كم است» حضرت مي فرمايد: «ما اكثر الضجيج و اقل الحجيج، حاجي كم، و لي ناله زياد است». لذا براي اثبات مطلب، دستي به چشمان «ابوبصير» مي گذارد و او بينا مي شود و جمعيتي زياد از مـيمون و خوك مشاهده مي كند، ولي انسان بسيار كم مي بيند و به امام (ع) عرض مي كند: صحيح فرموديد كه ناله بسيار ولي حاجي كم است [5] .


پاورقي

[1] ناسخ التواريخ، 8 /342، احوالات حضرت کاظم (ع).

[2] عنکبوت /54.

[3] يس /8.

[4] انفطار /13.

[5] بحار، 46 /261 شاگردان مکتب ائمه (ع)، 1 /93.