بازگشت

مقدمه


بسم الله الرحمن الرحيم

والحمد لله رب العالمين

و لا حول و لا قوة الا بالله العلي العظيم

درود بيكران بر روان پاك خاتم پيمبران محمد مصطفي، و وصي والاتبارش علي مرتضي و يازده فرزند از اولاد امجاد او باد؛ بالأخص ولي دائره ي امكان حضرت امام زمان: محمد بن الحسن قائم آل محمد كه كاروان عالم هستي را با جذبه و عشق در حركت بسوي عالم اطلاق و توحيد حضرت حق - جل و علا - رهبري مي كنند.

و جعلنهم أئمة يهدون بأمرنا و أوحينا اليهم فعل الخيرات و اقام الصلوة و ايتآء الزكوة و كانوا لنا عبدين. [1] .

از آنجائي كه دوران امامت حضرت امام حسن مجتبي و حضرت سيدالشهداء عليهماالسلام از


سخت ترين و تاريكترين دوره ها از نقطه ي نظر فشار و غلبه ي حكومت جائره ي بني اميه بوده است، كه اختناق و تدليس و تلبيس و جهل و ريا و كذب و خدعه بحد اعلاي خود رسيده بود، همانطور كه از خطبه ي حضرت أميرالمؤمنين عليه السلام در اواخر عمر شريف مشهود است؛ آنجا كه مي فرمايد:

و اعلموا رحمكم الله! أنكم في زمان القآئل فيه بالحق قليل، و اللسان عن الصدق كليل، و اللازم للحق ذليل. أهله معتكفون علي العصيان، مصطلحون علي الادهان.

فتاهم عارم، و شآئبهم ءاثم؛ و عالمهم منافق، و قارئهم مماذق؛ لايعظم صغيرهم كبيرهم، و لايعول غنيهم فقيرهم. [2] .

«و بدانيد - خداي شما را رحمت كند - شما در زماني قرار گرفته ايد كه گوينده ي حق در اين زمان كم است، و زبان از بيان گفتار راست، خسته و نارسا و ناگوياست.

كسيكه ملازمت حق كند ذيل است. اهل اين زمان


روي بدنيا آورده، و در آستان معصيت اعتكاف نموده اند؛ و با تكاهل و سستي، سازش و آشتي كرده اند.

جوان آنها بداخلاق، و پير آنها گنهكار، و عالم آنان منافق، و قاري قرآن آنها اهل غش و آلودگي است.

كوچكان به بزرگان وقعي ننهاده و آنان را محترم نمي شمارند، و اغنياء و ثروتمندان امور فقرا را تكفل نمي نمايند.»

از اين دو امام همام با آنكه علاوه بر طول مدت حياتشان، تنها مدت امامت و ولايت هريك از آنها در حدود ده سال بطول انجاميد و طبعا بايد هزاران روايت و حديث و خطبه و موعظه در تفسير قرآن و غير آن در دست باشد؛ بيش از يكي دو حديث در فقه و چند حديث در تفسير نرسيده است، و خطب و مواعظ و كلمات آنان نيز در نهايت اختصار و ايجاز و قلت است.

با آنكه از بازرگانان حديث چون أبوهريره و غير او هزاران حديث مجعول و كاذب كه مضمون آن حكايت از تطابق با سياست وقت مي كند، كتب و دفاتر و تاريخ را پر كرده است.

معلوم است با وجود آن تاريكي و ابهام و فشار، يا اصولا كمتر به آن بزرگواران مراجعه مي نموده و از درياي


مواج علوم آنان بهره گيري مي شده است؛ و يا روايات مرويه ي از آنها به علت دهشت و وحشت و اضطراب راويان، دچار محو و زوال قرار گرفته و طبعا به طبقات بعد منتقل نگرديده است.

از حضرت سيدالشهداء عليه السلام اندكي از خطب و مواعظ رسيده، كه معلم درس آزادگي و فرزانگي و ايمان و ايقان است؛ و معلومست كه از مصدر ولايت ترشح گرديده است؛ كه:

و انا لأمرآء الكلام، و فينا تنشبت عروقه، و علينا تهدلت غصونه. [3] .

«و بدرستيكه ما آفرينندگان و خلاقان و اميران گفتار هستيم؛ عروق و ريشه هاي سخن گفتن، در ما پنجه افكنده و ثابت شده و رشد كرده، و شاخه هايش نيز در خانه ي ما آويزان و سرازير شده است.»

بنابراين، آنان داراي اصل و فرع كلام، كه نماينده ي اصول و فروع از معاني و حقائق است مي باشند.

و چه خوب بود فرمايشات آن حضرت كه حاوي


يك دنيا عزت و شرف و سربلندي و استقلال و ايمان و ايقان و صبر و ثبات و فتوت و جوانمردي است، در روي تابلوها و پرده هائي با ترجمه ي شيرين و شيواي آن نوشته مي شد و مانند اشعار محتشم در مجالس عزاداري و تكايا نصب مي گرديد، تا واردين و شركت كنندگان در مجلس، در عين استفاده ي سمعي از خطبا و گويندگان راستين؛ استفاده ي بصري نيز نموده، و عين آن كلمات را حفظ و سرمشق زندگي و عمل خود قرار مي دادند.

جزوه اي كه فعلا از نظر خوانندگان ارجمند مي گذرد، عين برخي از كلمات حضرت سيدالشهداء عليه السلام است كه اين حقير با ذكر مدارك، از كتب معتبره نقل كرده؛ و فقط به ترجمه ي آن اكتفا شده است، و از شرح و بسط خودداري شده؛ تا آنكه به واسطه ي ايجاز و اختصار، قابل آن باشد كه بر روي پرده ها و تابلوها نوشته شده و در مجالس و محافل، در مرآي و منظر حاضرين قرار گيرد، و در عين حال به واسطه ي سادگي قابل استفاده ي عموم برادران ديني بوده باشد.

از طلاب علوم دينيه و دانشجويان متعهد، مترقب است كه عين كلمات و خطب را حفظ كنند و با خطبه ها و سخنرانيهاي خود، اذهان عامه مردم را به لمعات پرفروغ


انوار ساطعه ي حسين عليه السلام روشن كنند؛ و اين ميراث پرمايه را كه از مداد علماء و دماء شهداء سلف به ما رسيده است، به نسل خلف انتقال دهند. شكر الله مساعيهم الجميلة و زادهم ايمانا و تقوي و علما و عملا.

و السلام علينا و عليهم و علي عبادالله الصالحين و رحمة الله و بركاته.

سيد محمد حسين حسيني طهراني

اذان ظهر روز عاشوراء 1402 هجريه قمريه

در مشهد مقدس رضوي عليه السلام



پاورقي

[1] آيه‏ي 73، از سوره‏ي 21: الأنبيآء.

[2] «نهج‏البلاغة» خطبه‏ي 231؛ و از شرح عبده، طبع مصر: ج 1، ص 462.

[3] «نهج‏البلاغه» خطبه‏ي 231؛ و از شرح عبده، طبع مصر: ج 1، ص 461.