بازگشت

نفرين به عمر سعد به هنگام ميدان رفتن علي اكبر


وقتي علي اكبر عليه السلام اجازه ميدان گرفت و بسوي دشمن رفت.

امام حسين عليه السلام با صداي بلند عمر سعد را مخاطب قرار داد و نفرين كرد.

حديث 413

قال الامام الحسين عليه السلام: مالَكَ؟ قَطَعَ اللّهُ رَحِمَكَ! وَلا بارَكَ لَكَ في أَمْرِكَ، وَسَلَّطَ عَلَيْكَ مَنْ يَذْبَحُكَ عَلي فِراشِكَ كَما قَطَعْتَ رَحِمي وَلَمْ تَحْفَظْ قَرابَتي مِنْ رَسوُلِ اللهِ صلي الله عليه وآله

امام حسين عليه السلام فرمود: (چه شده است تو را اي عمر سعد؟ خدا پيوند خويشاوندي تو را پاره كند، و كارت را بر تو مباك نگرداند، و كسي را بر تو مسلّط كند كه پس از من تو را در بستر خوابت سر ببرّد، چنانكه پيوند خويشاوندي مرا پاره كردي، و حرمت رسول خدا را نسبت به ما حفظ نكردي.)

پس از حادثه عاشورا عمر سعد مهلتي پيدا نكرد، چون قيام هاي شيعيان آغاز شد و آنگاه مختار قيام كرد، كوفه را آزاد ساخت، عمر سعد براي اينكه به مجلس مختار نرود، خود را به مريضي زد و در بستر استراحت خود آرميد، مختار چند مرد جنگي را فرستاد و هشدار داد، اگر عمر سعد مي خواهد از جاي خود برخيزد قصد حمله بشما را دارد به او مهلت ندهيد.

فرستادگان مختار بر عمر سعد وارد شدند در حالي كه او در بستر خود آرميده بود، پيام مختار را به او ابلاغ كردند، ناگهان عمر سعد خواست خيزشي بردارد و شمشير خود را بگيرد كه او را با شمشير زدند و سر او را در بستر خوابش جدا كرده براي مختار بردند، اينجا بود كه همه از اجابت دعاي امام حسين عليه السلام به شگفت آمدند.