بازگشت

سعد بن حارث و برادرش


سعد و ابوالحتوف فرزندان حارث، ساكن كوفه وداراي عقيده انحرافي و حادّ گروه خوارج بودند كه شخصيتي مانند اميرمؤمنان عليه السلام را نيز واجب القتل مي دانستند اين دو برادر به همراه «عمرسعد» و براي جنگ، با حسين بن علي عليهما السلام وارد كربلا شده و در ميان لشكريان كوفه به سر مي بردند در روز عاشورا پس از شهادت همه ياران حسين بن علي عليهما السلام اين دو برادر با شنيدن صداي استغاثه آن حضرت «الاناصرٌ ينصرني» و با شنيدن صداي گريه زنان و اطفال ازميان خيمه ها، عميقاً متحول و دگرگون شده و به همديگر گفتند: ما كه مي گوييم «لا حكم الاّ للَّه ولا طاعة لمن عصي اللَّه» [1] اين حسين مگر فرزند پيامبر ما نيست؟ و مگر ما در روز قيامت اميد شفاعت از جدّ او نداريم چگونه است كه ما با او وارد جنگ شده ايم و او در ميان دشمن و در اين غربت بي يار و ياور مانده است. اين بگفتند و به سوي حسين بن علي شتافتند و شمشير از غلاف بيرون كشيده در نقطه اي كه به آن حضرت نزديك بود به جنگ با دشمن پرداختند و پس از كشتن و مجروح كردن گروهي، هردو برادر به شهادت رسيدند و بدن خون آلودشان در يك نقطه و در كنار هم به روي زمين افتاد. و بدينگونه اين دو برادر هم مانند «حرّ» به سعادت و حسن عاقبت نائل گرديدند [2] .


پاورقي

[1] اين شعار گروه خوارج بود.

[2] در شرح حال سعد و ابوالحتوف به تنقيح‏المقال، ج 2، ص 12 اعيان‏الشيعه (چاپ جديد 10 جلدي) ج 2، ص 319. الکني والألقاب، محدث قمي، ج 1، ص 43 مراجعه شود.