بازگشت

عوامل خشم خدا


«اِشْتَدَّ غَضَبُ اللَّه عَلَي الْيَهُودِ اِذْجَعَلُوا لَهُ وَلَداً وَاشْتَدَّ غَضَبُهُ عَلَي النَّصاري اِذْ جَعَلُوهُ ثالِثَ ثَلاثَةٍ وَاَشْتَدَّ غَضَبُهُ عَلَي الَْمجُوسِ اِذْ عَبَدُوا الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ دُونَهُ وَاشْتَدَّ غَضَبُهُ عَلي قَوْمٍ اِتَّفَقَتْ كَلِمَتُهُمْ عَلي قَتْلِ ابْنِ بِنْتِ نَبِيِّهِمْ» [1] .

«... اَما وَاللَّه لا اُجِيبُهُمْ اِلي شَيْ ءٍ مِمَّا يُريدُونَ حَتّي اَلْقَي اللَّهَ وَاَنَا مُخَضَّبٌ بِدَمِي....

اَما مِنْ مُغِيثٍ يُغِيثُنا، اَما مِنْ ذابٍ يَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّه».

ترجمه و توضيح

پس از جنگ مغلوبه و كشته شدن گروهي از ياران حسين بن علي عليهما السلام - همانگونه كه كه در ذيل فراز قبلي اشاره گرديد - آن حضرت محاسن شريفش را به دست گرفت و فرمود:«اِشْتَدَّ غَضَبُ اللَّه عَلَي الْيَهُودِ...؛ خشم خدا بر يهوديان آنگاه سخت گرديد كه براي او فرزندي قائل شدند و خشم خدا بر مسيحيان آنگاه شديد شد كه به خدايان سه گانه قائل گرديدند و غضب خداوند بر آتش پرستان وقتي بيشتر شد كه به جاي خدا آفتاب وماه را پرستيدند و غضب الهي بر قوم ديگري آنگاه شديدتر شد كه بر كشتن پسر دختر پيامبرشان متحد و هماهنگ گرديدند».

حسين بن علي عليهما السلام سخنانش را با اين جمله به پايان رسانيد:«... اَما وَاللَّهِ لا اُجِيبُهُمْ اِلي شَيْ ءٍ...؛ آگاه باشيد! به خدا سوگند! من به هيچيك از خواسته هاي اينهاجواب مثبت نخواهم داد تا در حالي كه به خون خويش خضاب شده ام به لقاي خدايم نايل گردم».

سپس با صداي بلند فرمود:«آيا فريادرسي نيست كه به فرياد ما برسد، آيا كسي نيست كه


از حرم رسول خدا دفاع كند؟».

چون صداي امام عليه السلام به گوش زنان و دختران آن حضرت رسيد، صداي گريه آنان بلند شد. و بنابر نقلي از لشكريان كوفه دو برادر به نام سعد و ابوالحتوف با شنيدن استغاثه امام تغيير عقيده دادند و به جاي جنگ با حسين بن علي عليهما السلام به صف لشكريان او پيوستند و به شهادت نايل شدند.

و در صفحات آينده كيفيت شهادت وشهامت آنان نقل خواهد گرديد.


پاورقي

[1] مقتل‏الحسين - عليه‏السلام - عبدالرزاق الموسوي، المقرّم، ص 239.