و سومين نكته جالب در اين خطبه، تعيين موضع قاطع و بيان اراده شكست ناپذير و تن به ذلت ندادن است كه در زير شمشيرها و نيزه ها و در زير سم اسبهاي دشمن با قاطعيت تزلزل ناپذير و آنجا كه در سر دو راهي مرگ و ذلت باشيم، گفتار ما اين است:«هَيْهاتَ منَّاالذّلَّة».

به عقيده نگارنده مناسبتر است به جاي پرچم سرخ رنگي كه در بالاي گنبد مطهر حضرت حسين بن علي عليهما السلام به اهتزار است همين جمله رابه صورت تابلوي نئون قرمزرنگي نصب كنند كه بيش از هر پرچمي نشانگر استقلال و براي دوستان از هر شعاري روح افزاتر و نيرو بخش تر و براي دشمنان از هر نيرو وقدرتي شكننده تر است؛ زيرا حسين بن علي عليهما السلام با دشمني بس قوي خونخوار و بي رحمي روبرو بود كه هرچه توانست به او و ياران و خاندانش بيشرمانه تاخت و بي رحمانه يورش برد و آنچه به تصور نگنجد انجام داد.

ولي تنها نيرويي كه خود را در برابر آن ناتوان و زبون يافت اراده قوي و شكست ناپذير و به زيربارذلت نرفتن آن حضرت بودكه دربرابرتيرهاو شمشيرها و نيزه هاي دشمن قوي و جرارمي فرمود:«فَإنْ نَهْزِمْ فَهَزّامُونَ قِدْماً وَاِن نُهْزَمْ فَغَيْرُ مُهَزَّمينا...؛ما با اين نيروي كم در مقابل اين دشمن قوي اقدام به جنگ مي كنيم اگر پيروز شويم تازگي ندارد و اگر كشته شويم، دنيا مي داند كه ما مغلوب نشده ايم، بدنهاي ما در زير سم اسبها پاره پاره مي شود ولي در اراده ما خللي وارد نمي گردد».

شيخ كاظم ازري مي گويد:«قَدْ غَيَّرَ الطَّعْنُ مِنْهُمْ كُلَّ جارِحَةٍ اِلاَّالْمَكارِمَ في اَمْنٍ مِنَ الْغَيْرِ» [1] او وقتي اين شعر را گفت، شب صديقه طاهره عليها السلام به يكي از آشنايان وي در عالم خواب فرمود: برو اين شعر را از شيخ كاظم بگير. او در عين حال كه با شيخ كاظم ميانه خوبي نداشت به در خانه وي آمد و گفت شيخ! تو اين شعر را سروده اي كه قد غيَّر الطّعن... گفت: آري من تا حال آن را براي كسي نخوانده ام تو از كجا ياد گرفتي؟


گفت الآن فاطمه زهرا - سلام اللَّه عليها - درعالم رؤيا همين شعر را براي من خواند و به در خانه تو رهسپارم ساخت:«قَدْ غَيَّرَ الطَّعْنُ مِنْهُمْ كُلَّ جارِحَةٍ:...».