بازگشت

نيروي اسلام بر عليه اسلام


دومين نكته جالت و حائز اهميت در خطبه امام، جلب توجه مردم كوفه به اين حقيقت است كه شما با شمشيري كه متعلق به خاندان پيامبر است، بر عليه اين خاندان قيام كرده ايد و نيرويي را كه اسلام به شما ارزاني داشته است بر ضد خود اسلام به كار مي بريد.

و اين نكته و همچنين نكته اول كه امام عليه السلام در صحنه كربلا و در رويارويي حق و باطل در روز عاشورا تذكر مي دهد به آن برهه از زمان و محل خاصي از مكان اختصاص ندارد بلكه حقيقتي است كه انسانها در طول تاريخ و در صحنه هاي رويارويي حق و باطل براي هميشه با آن مواجه مي باشند و در تاريخ كنوني نيز ما اين صحنه رابا چشم خود ديده و مي بينيم كه در مقابل تأييد اكثريت قاطع ملت از جمهوري اسلامي ايران و از درهم شكستن قدرت امويهاي زمان و دست نشانده آنان، گروهي نيز زيركانه و منافقانه به مخالفت با اين حركت برخاسته و آنانكه از پولهاي حرام امويهاي قرن و از غذاهاي حرام، رگ و ريشه گرفته اند با اين حركت كه در تاريخ اسلام سابقه و نظير ندارد مبارزه مي نمايند:«قَدِ انْخَزَلَتْ عَطِيّاتُهُمْ عِنَ الْحَرامِ وَمُلِئَتْ بُطُونُهُمْ عِنَ الْحَرام فَطَبعَ اللَّهُ عَلي قُلُوبِهِمْ».

و تأسف انگيز اينكه در كنار اين مخالفان تعداد انگشت شمار و غيرقابل توجه از


افرادي رانيز مي بينيم با اينكه همه حيثيت و هستي و همه زندگي خود را مرهون اسلام و قرآن مي باشند و در دوران حكومت خاندان پهلوي كه مفاسد به اوج خود رسيده بود و فحشا و منكرات از در و ديوار كشور اهل بيت عصمت مي باريد و برنامه هاي حساب شده اي (مانند تغيير تاريخ هجري و رسميت دادن به بهائيت) براي درهم كوبيدن اساس اسلام پياده مي گرديد، اين عده در آن شرايط لب فروبسته و نه تنها كوچكترين تحركي از خود نشان نمي دادند بلكه كساني را كه در راه اسلام و براي صيانت قرآن به سياه چالها و شكنجه گاه ها كشيده مي شدند مورد تمسخر و استهزا قرار مي دادند.

آري، همين گروه است كه امروز هم نه تنها براي استحكام بخشيدن به حق و حقيقت به اين جمهوري اسلامي كمكي نمي كنند، بلكه در اين برهه حساس كه يزيدهاي دوران از هرسو براي شكست اسلام بسيج شده اند آگاهانه و يا ناآگاه و حتي به نام طرفداري از اسلام با سكوت و حركتشان و با رفتار و گفتارشان، نيرو و پشتوانه اي شده اند براي اين يزيدها در برانداختن اسلام و ريشه كن كردن قرآن و عاملي در شعله ورتر ساختن آتشي كه دشمن بر عليه اسلام افروخته است، ثمره و ميوه نامبارك و موجب رنج و الم شده اند براي باغبانان و پرورش دهندگان خود، اسلام و قرآن وليكن مايه سرور و خوشحالي و اكله و لقمه شيرين و لذتبخشي براي دشمنان اسلام و خون آشامان قرن كه امواج راديوهاي امويان و بيگانگان شاهد اين واقعيت است:«وسَلَلْتُمْ عَلَيْنا سَيْفاً في رِقابِنا وَحَشَشْتُمْ نارَ الْفِتَنِ الَّتي جَناها عَدُوُّكُمْ وَعَدُوُّنا فَاَصْبَحْتُمْ اِلْباً عَلي اَوْلِيائِكُمْ وَيَداً عَلَيْهِمْ لاعْدائِكُمْ، وَكُنْتُمْ اَخْبَثَ شَجَرَةٍ شَجيً لِلنَّاطِرِ وَاُكْلَةً لِلْغاصِبِ».

وه! چه صحنه عجيب و ميدان آزمايشي است تحولات و دگرگونيها كه ضرر ابوموسي اشعري ها و شركت كنندگان در جنگ بصره بر عليه علي عليه السلام و خطر نهرواني هاي حافظ قرآن و داراي پيشانيهاي پينه بسته براي اسلام كمتر از معاويه ها و حجاج ها نبود!

و من ترس آن را دارم كه اينان نيز مشمول اين نفرين گردند كه:«وَسَلِّط عَلَيْهِمْ غُلامَ ثَقيف يَسْقيهِمْ كَأساً مُصَبَّرَةً» كه در اين صورت خشك و تر با هم خواهد سوخت.