بازگشت

قطع سخن امام


بنا به نقل كتب تاريخ، چون سخن امام عليه السلام به آخرين فراز اين بخش رسيد، صداي گريه از سوي بعضي از زنان و دختران كه به سخنان آن حضرت گوش فرا مي دادند، بلند شد و لذا امام عليه السلام سخن و خطابه خويش را قطع كرده و به برادرش عباس و فرزندش علي اكبر مأموريت داد تا آنها را به سكوت و آرامش دعوت نمايند و اين جمله را نيز اضافه نمود كه آنان گريه هاي زيادي در پيش دارند.

چون بانوان و اطفال آرام شدند، امام دو مرتبه شروع به سخن كرد و پس از حمد و


سپاس خداوند خطبه ديگري ايراد نمود كه ذيلاً ملاحظه مي فرماييد.

«عِبادَاللَّهِ اتَّقُوااللَّه وَكُونُوا مِنَ الدُّنْيا عَلي حَذَرٍ فَاِنَّ الدُّنْيا لَوْ بَقِيَتْ عَلي اَحَدٍ اَوْ بَقِيَ عَلَيْها اَحَدٌ لَكانَتِ الأنبياءُ اَحَقَّ بِالْبَقاءِ وَاَوْلي بِالرِّضاءِ وَاَرْضي بِالْقَضاءِ غَيْرَ اَنّ اللَّه خَلَقَ الدُّنْيا لِلْفَناءِ فَجَديدُها بالٍ وَنَعيمُها مُضْمَحِلٌّ وَسُرُورُها مُكْفَهِرٌّ وَالْمَنْزِلُ تَلْعَةٌ وَالدّارُ قَلْعَةٌ فَتَزَوَّدُوا فَاِنَّ خَيْرَ الزّادِ التَّقْوي وَاتَّقُوااللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ.

اَيُّهَاالنّاسُ اِنّ اللَّه تَعالي خَلَقَ الدُّنْيا فَجَعَلَها دارَ فَناءٍ وَزَوالٍ مُتَصَرِّفَةً بِأَهْلِها حالاً بَعْدَ حالٍ فَالْمَغْرُورُ مَنْ غَرَّتْهُ وَالشَّقِيُّ مَنْ فَتَنَتْهُ فَلا تَغُرَّنَّكُمْ هذِهِ الدُّنْيا فَاِنَّها تَقْطَعُ رَجاءَ مَنْ رَكَنَ اِلَيْها وَتَخيبُ طَمَعَ منْ طَمَعَ فيها وَاَراكُمْ قَدِ اجْتَمَعْتُمْ عَلي اَمْرٍ قَدْ اَسْخَطْتُمُ اللَّهَ فِيه عَلَيْكُمْ وَاَعْرَضَ بِوَجِهِ الْكَرِيمِ عَنْكُمْ وَاَحَلَّ بِكُمْ نِقْمَتَهُ فَنِعْمَ الرَّبُ رَبُّنا وَبِئْسَ الْعَبيدُ اَنْتُمْ اَقْرَرْتُمْ بِالطّاعَةِ وآمَنْتُمْ بِالرَّسُولِ مُحَمَّدٍ صلي الله عليه وآله وسلم ثَمَّ اِنَّكُمْ زَحَفْتُمْ اِلي ذُرِّيّتِهِ وَعِتْرَتِهِ تُرِيدُونَ قَتْلَهم لَقَدِ اسْتَحْوَذَ عَلَيْكُمُ الشَّيْطانُ فَأَنْساكُمْ ذِكْرَاللَّهِ الْعَظيمِ فَتَباً لَكُمْ وَلِما تُرِيدُونَ اِنّا للَّهِ وَانّا اِلَيْهِ راجِعُونَ هؤُلاءِ قَوْمٌ كَفَرُوا بَعْدَ ايمانِهِمْ فَبُعْداً لِلْقوم الظّالِمينَ» [1] .

ترجمه و توضيح لغات

حَذَر: ترس. مواظبت، برحذر بودن. اَحَقَّ: شايسته تر. اَرْضي: خوشايندتر. قَضاء: حكم. بالٍ در اصل باياء (بالي) مي باشد: كهنه، فرسوده. مُضْمَحِلّ: نابود، متلاشي. مُكفهِرُّ: تاريكي شديد، روترش كردن. تَلْعَه (بر وزن قَلْعَه): چاه، زمين شيب دار و خطرناك. قَلْعَه: دژ، برج و بارو، منزل موقت. مغرور: فريب خورده. شَقي: بدبخت. فَتنَتْهُ: (از رفتن): شيفته اش نمود. رَكَنَ اِلَيْهِ: بر وي اعتماد كرد. خَيَّبَهُ تَخْييباً: نااميدش كرد. زحفُ: يورش بردن، حمله كردن. اِسْتَحْوَذَ عَلَيْهِ: بر وي چيره گرديد. تَبّاً لكُمْ: نابودي و هلاكت بر شما باد.

ترجمه و توضيح

«بندگان خدا! از خدا بترسيد و از دنيا در حذر باشيد كه اگر بنا بود همه دنيا به يك


نفر داده شود و يا يك فرد براي هميشه در دنيا بماند پيامبران براي بقاء سزاوارتر و جلب خشنودي آنان بهتر و چنين حكمي خوشايندتر بود ولي هرگز! زيرا خداوند دنيا را براي فاني شدن خلق نموده كه تازه هايش كهنه و نعمتهايش زايل و سرور و شاديش به غم و اندوه مبدل خواهد گرديد، دون منزلي است و موقت خانه اي. پس براي آخرت خود توشه اي برگيريد و بهترين توشه آخرت تقوا و ترس از خداست. مردم! خداوند دنيا را محل فنا و زوال قرار داد كه اهل خويش را تغيير داده وضعشان را دگرگون مي سازد، مغرور و گول خورده كسي است كه گول دنيا را بخورد و بدبخت كسي است كه مفتون آن گردد.

مردم! دنيا شما را گول نزند كه هركس بدو تكيه كند نااميدش سازد و هركس بر وي طمع كند به يأس و نااميديش كشاند و شما اينك به امري هم پيمان شده ايد كه خشم خدا را برانگيخته و به سبب آن، خدا از شما اعراض كرده و غضبش را بر شما فرستاده است چه نيكوست خداي ما و چه بد بندگاني هستيد شماها كه به فرمان خدا گردن نهاده و به پيامبرش ايمان آورديد و سپس براي كشتن اهل بيت و فرزندانش هجوم كرديد، شيطان بر شما مسلط گرديده و خداي بزرگ را از ياد شما برده است ننگ بر شما و ننگ بر ايده و هدف شما. ما براي خدا خلق شده ايم و برگشتمان به سوي اوست. (سپس فرمود): اينان پس از ايمان، به كفر گراييده اند، اين قوم ستمگر از رحمت خدا دور باد».


پاورقي

[1] مقتل خوارزمي، ج 1، ص 253، قسمت اول اين بخش از گفتار امام را ابن‏عساکر نيز در ص 215 آورده است.