بازگشت

در نزديكي كربلا


«اِنّا للَّه وَانَّا اِليهِ راجِعُونَ وَالحَمدُللَّه ربّ العالمين... اِنِّي خَفِقْتُ بِرَأْسي فَعَنَّ بي فارِسٌ وَهُو يَقُولُ: اَلْقَوْمُ يَسْرُونَ وَالْمَنايا تَسْرِي اِلَيْهِم فَعَلِمْتُ اَنَّها اَنْفُسُنا نُعِيَتْ اِلَيْنا... جَزاكَ اللَّهُ مِنْ وَلَدٍ خَيْرَ ما جَزَي وَلَداً عَنْ وَالِدِهِ» [1] .

ترجمه و توضيح لغات

خَفَقَ بِرَأْسِهِ: چرت زد. عَنَّ: ظاهر شد. يَسْرُونَ (ازسَري): شب هنگام حركت نمودن. مَنايا (جمع منيه): مرگ. نُعِيَت:(مجهول از نَعي يَنْعي): خبر مرگ دادن.

ترجمه و توضيح

در منزل «قصر بن مقاتل» و در اواخر شب، امام دستور داد جوانان مشكها را پر از


آب كردند و به سوي منزل بعدي حركت نمودند، به هنگامي كه قافله درحركت بود صداي امام به گوش رسيد كه كلمه استرجاع را مكرر بر زبان مي راند«اِنّا للَّه وَانَّا اِليهِ راجِعُونَ وَالحَمدُللَّه ربّ العالمين».

حضرت علي اكبر فرزند دلير و شجاع آن حضرت از انگيزه اين استرجاع سؤال نمود.

امام اين چنين پاسخ داد:«اِنِّي خَفِقْتُ بِرَأْسي...؛ من سرم را به زين اسب گذاشته بودم كه خواب خفيفي بر چشمم مسلط شد، در اين موقع صداي هاتفي به گوشم رسيد كه مي گفت: اين جمعيت در اين هنگام شب در حركتند مرگ نيز در تعقيب آنهاست و براي من معلوم گرديد كه اين، خبر مرگ ماست».

حضرت علي اكبر عرضه داشت:«لا اَراكَ اللَّهُ بِسُوءٍ ألَسْنا عَلَي الْحَقِّ؟؛ خدا حادثه بدي پيش نياورد مگر ما برحق نيستيم؟».

امام فرمود:«بلي به خدا سوگند كه ما بجز در راه حق قدم برنمي داريم».

علي اكبر عرضه داشت:«اِذاً لانُبالي اَنْ نَمُوتَ مُحِقّينَ؛ اگر بناست در راه حق بميريم ترسي از مرگ نداريم».

امام در اين هنگام او را دعا نمود و چنين فرمود:«خداوند براي تو بهترين پاداش فرزندي را عنايت كند».

آري اگر كشتن و كشته شدن و قيام و انقلاب در راه حق باشد، از چنين مرگي ترسي نيست و اين درسي است كه مكتب حسين بن علي عليهما السلام نه تنها براي فرزندش بلكه براي تمام پيروانش آموخته است كه:



مرگ اگر مرد است گو پيش من آي

تا در آغوشش بگيرم تنگ تنگ





پاورقي

[1] انساب الأشراف، ج 3، ص 185. طبري ج 7، ص 306. کامل ابن اثير، ج 3، ص 282. مقتل خوارزمي، ج 1، ص 226. و طبقات ابن سعد. ولي مرحوم سيد بن طاووس در لهوف مي‏گويد که: اين جريان در منزل ثعلبيه بوده است.