بازگشت

سكوت كفرگونه


و اين همان حقيقتي است كه اميرمؤمنان عليه السلام در جنگ صفين بيان داشت آنگاه كه پيرمردي از شاميان در ميان دو صف ظاهر گرديد و صدا كرد يا اباالحسن يا علي! با شخص تو كار دارم و مي خواهم تو را ببينم، آن حضرت نيز از ميان صفوف لشكر خويش بيرون آمد چون به همديگر نزديك شدند مرد شامي چنين گفت:

يا علي! تو در اسلام داراي سابقه طولاني و خدمات بس ارزنده و شاياني هستي آيا حاضري پيشنهادي بكنم تا اين همه خون مسلمانان بر زمين نريزد؟

اميرمؤمنان عليه السلام فرمود: پيشنهاد تو چيست؟ عرضه داشت شما به عراق برگرديد و تو باشي و مردم عراق و ما به شام برگرديم و ما باشيم و مردم شام نه ما مزاحم شما باشيم و نه شما مزاحم ما.

اميرمؤمنان عليه السلام در پاسخ وي فرمود: «پيشنهاد تو را كه از روي علاقه و خيرخواهي بود فهميدم درباره اين جنگ من نيز زياد فكر كردم و شبها را به بيداري بسر بردم و سر و تهش را ملاحظه نمودم بالأخره خود را بر سر دو راهي جنگ و كفر يافتم و جنگ را بر كفر ترجيح دادم؛ زيرا خداوند از اولياي خود راضي و خشنود نخواهد گرديد آنگاه كه در روي زمين معصيت شود و آنان مهر سكوت بر لب بزنند و به وضع موجود راضي بوده و دست از امر به معروف و نهي از منكر بردارند، پس جنگ با اينها (معاويه و پيروانش) را آسانتر از تحمل كردن زنجيرهاي جهنم دريافتم» [1] .


به طوري كه ملاحظه مي نماييد، اميرمؤمنان عليه السلام سكوت در مقابل گناهان را براي خود گناهي بس بزرگ و در سطح كفر و دوري از اسلام معرفي مي كند و سكوت اولياي خدا را در مقابل معاصي موجب نارضايي و عدم خشنودي خدا.


پاورقي

[1] وَلَقَدْ اَهَمَّنِي هذَا اْلاَمْرُ وَاسْهَرني وَضَرَبْتُ اَنْفَهُ وَعَيْنَيْهِ فَلَمْ اَجِدْ اِلاَّالْقِتالَ اَوالْکُفْرَ بِما اَنْزَلَ‏اللَّهُ عَلي مُحَمَّدٍ صلي الله عليه وآله وسلم اِنَّ اللَّه تَبَارَکَ وَتَعالي لَمْ يَرْضَ مِنْ اَوْلِيائِهِ اَنْ يُعْصي فِي‏الاَرْضِ وَهُمْ سُکُوتٌ مُذْعِنُونَ لا يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَلا يَنْهَونَ عَنِ الْمُنْکَرِ فَوَجَدْتُ الْقِتالَ اَهْوَنَ عَلَيَّ مِنْ مُعالجَةِ الأَغْلالِ في جَهَنَّمَ (وقعه صفين، ص 474).