بازگشت

باز هم بيان انگيزه قيام


حسين بن علي عليهما السلام در اين سخنراني خود، مفاسد و جنايات دشمن نيرومند و ستمگر اسلام همچون بني اميه را با تمام قدرت و كمال و شهامت مورد بررسي قرار داده و وضع آنان را با موقعيت مذهبي و مسؤوليت رهبري خويش مقايسه و تطبيق مي كند و بدين گونه علت و انگيزه حركت و قيامش را با استناد به گفتار رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم براي چندمين بار توضيح مي دهد و مبارزه با حكومت اموي را كه به صورت يك فريضه و يك مسؤوليت و وظيفه بر آن حضرت متوجه گرديده است را اعلام مي نمايد. حكومتي كه اسلام را ملعبه خويش قرار داده و دست به تغيير و تحريف احكام قرآن و قوانين پيامبر زده است همان انگيزه اي كه به هنگام حركت از مدينه در وصيتنامه اش تذكر داد و همان هدفي كه آن روز برادرش محمد حنفيه را در جريان آن قرار داد:


انگيزه قيام و مبارزه من پيدايش ظلم و فساد و تغيير قوانين اسلام است. و هدف از اين حركت انقلابي، جز امر به معروف و نهي از منكر و از بين بردن مفاسد و پياده كردن احكام فراموش شده و تغيير يافته اسلام چيز ديگر نيست:«اُرِيدُ اَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَاَنْهي عنِ الْمُنْكَرِ واَسِيرُ بِسِيْرَةِ جدّي...».

و در اين سخنانش هم مي گويد: «مَنْ رَاي سُلْطاناً جائراً... فَلَمْ يُغَيِّرْ عَلَيْهِ بِفعْلٍ... كان حَقّاً عَلَي اللَّه اَنْ يُدْخِلَهُ مُدْخَلَهُ...»

و اين است انگيزه قيام حسين بن علي عليهما السلام از زبان آن حضرت.

قرآن مجيد هم علت انقراض و از هم پاشيده شدن ملتها و شكست قوانين انبيا را عملي نبودن مسأله امر به معروف و نهي از منكر معرفي نموده و چنين مي گويد:«فَلَوْلا كانَ مِنَ الْقُرونِ مِنْ قَبْلِكُمْ أُولوُا بَقِيَّةٍ يَنْهَونَ عَن الْفَسادِ» [1] .

«چرا در نسلهاي گذشته يك عده مردم صاحب فكر و داراي عقل و هوش نبودند كه با فسادها مبازره كنند تا در اثر مفاسد، منقرض و فاني نگردند؟!».


پاورقي

[1] سوره هود، آيه 116.