بازگشت

شروع نماز


پس از اين محبت و پذيرايي و استراحت مختصر موقع ظهر و وقت نماز فرا رسيد، امام به حجاج بن مسروق مؤذن مخصوصش فرمود «اَذِّنْ يَرْحَمُكَ اللَّه وَاَقِمْ لِلصَّلوةِ نُصَلِّي؛ خدا رحمتت كند اذان و اقامه بگو تا نمازمان را بخوانيم»

حجاج مشغول اذان گرديد امام به «حر» فرمود تو نيز با ما نماز مي خواني يا مستقل و با سپاهيانت مي خواني؟ عرضه داشت نه، ما هم با شما و در يك صف به نماز مي ايستيم.

امام در جلو و يارانش و «حر» و سپاهيانش در پشت سر آن حضرت ايستادند و نماز ظهر را با آن حضرت به جاي آوردند.