بازگشت

صراحت در گفتار


يكي از امتيازات و تفاوتهاي بارز پيشوايان و رهبران مذهبي با رهبران سياسي و غيرمذهبي، وجود صراحت، صداقت و بيان واقعيات در رهبران مذهبي است. يك رهبر مذهبي با اتكا به اصل ايمان و عقيده هميشه با پيروان و با ملت خويش در بيان و اظهار


آنچه به سرنوشت آنان ارتباط دارد صادق و صريح است گرچه اين صراحت و صداقت به ضرر او منتهي شود؛ زيرا برنامه و هدف اين رهبران قبل از هرچيز ايجاد ايمان در دل افراد و تمام تلاش و فعاليتشان مقدمه اين هدف است و نيل به اين هدف با ظاهرسازي و فريبكاري و پرده پوشي حقايق كه در ميان سياستمداران دنيا معمول و متعارف است كه هر لحظه به گونه اي و با هر شخصي و جوّ خاصي با قيافه اي ظاهر مي گردند، قابل تأمين نيست.

اين روحيه صفا و صميميت و وفا و صداقت را مي توان در همه پيشوايان مذهبي بويژه در شخص رسول اكرم صلي الله عليه وآله وسلم كه اسوه و الگو بر تمام جهانيان است در تمام جبهه هاي جنگ و در تمام ابعاد دوران زندگي آن حضرت به وضوح مشاهده نمود و حسين بن علي عليهما السلام اين رهبر آزاده و آزادگي نيز نه تنها از اين قاعده و قانون مستثني نيست بلكه خود از اين لحاظ نيز قانون و الگو براي رهبران معنوي و پيشوايان مذهبي است.

و لذا مي بينيم آنچه را كه درباره آينده خويش پيش بيني مي كند در موارد مختلف و با مناسبتهاي گوناگون از مدينه تا كربلا با ياران و اصحابش در ميان مي گذارد آنجا كه به مناسبت حركت از مكه سخنراني مي كند و در آنجا كه با عبداللَّه هاي سه گانه (ابن عباس، ابن عمر و ابن زبير) و با محمد حنفيه سخن مي گويد.

و بالأخره آنجا كه نامه اي از سوي يكي از دوستانش در رابطه با شهادت سه تن از باوفاترين يارانش به دستش مي رسد براي تأكيد بيشتر، اصل نامه را هم به دست گرفته و در مقابل ديد يارانش قرار داده آن را مي خواند.