بازگشت

آنچه از گفتار امام استفاده مي شود


از اين گفتار امام مطالب زيادي را مي توان استفاده نمود ولي با توضيحي كه قبلاً داده شد در اين سخن يك مطلب بيش از هرچيز ديگر جلب توجه مي كند و آن وجود يك قاعده كلي در سخن امام است كه مي توان آن را قاعده «اهل البيت ادري بمافيه» ناميد كه صاحب خانه به وضع خانه از ديگران آشناتر است و از همين قاعده در حل اختلاف و دوگانگي كه پس از وفات پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله وسلم در ميان مسلمانان به وجود آمده است بهره برداري نمود.

توضيح اينكه: اين دو مكتب يعني تشيع و تسنن در اصول و فروع اسلامي فراوان و


بيش از شمارش با هم موافق و همعقيده مي باشند مانند توحيد، نبوت، معاد، قرآن، قبله، نماز، زكات، حج و مسائل كلي ديگر. ولي در بعضي از مسائل فرعي و همچنين در بعضي از مسائل اصولي ديگري مانند امامت، اختلاف نظر دارند كه اگر پرده هاي تعصب به كنار رود مي توان با تفاهم و تحقيقات علمي و تحليلها و بررسيهاي كامل به اتحاد كامل دست يافت و اين دو مكتب را به يك مكتب اصيل كه خواست خدا و پيامبر است برگرداند.

ولي آيا در اين چند مسأله مورد اختلاف حق با كيست سؤالي است كه پاسخهاي مختلف و فراواني دارد؛ پاسخهاي كلي و پاسخهاي اختصاصي و يكي از پاسخهاي كلي آن همان قاعده «اهل البيت ادري بمافيه» است كه از گفتار امام عليه السلام به دست مي آيد كه شيعه تمام عقايد و احكام مذهبي، اصول و فروع ديني خود را از خاندان وحي و از طريق «اهل البيت» از پيامبر اسلام و سرچشمه علوم اسلامي فرا گرفته و مكتب تشيع در واقع همان مكتب وحي و مكتب اهل بيت است كه خداوند متعال بدينگونه معرفي شان فرموده است:«اِنَّما يُرِيدُاللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الْرِّجْسَ اَهْلَ البَيْتِ وَيُطَهِّركُمْ تَطْهيراً» [1] .

و اما مكتب تسنن عقايد و احكام خود را از غير اهل خانه اش فرا گرفته است. شيعه در عقايد خود درباره توحيد و معاد به اميرمؤمنان و خاندان وي متكي است و اهل سنت به ابوهريره و راوياني مانند وي. شيعه احكام فقهي خود را از امام باقر و امام صادق عليهما السلام فرا گرفته و اهل سنت از ابوحنيفه و امام مالك و شافعي و...

و اين است آنچه ما از گفتار امام مي فهميم:«يا اَخا اَهْلِ الْكُوفَةِ مِنْ عِنْدِنا مُسْتَقَي الْعِلمِ اَفَعَلَمُوا وَجَهِلْنا؟ هذا مِمَّا لايَكُونُ»


پاورقي

[1] سوره احزاب، آيه 33.