بازگشت

حسين بن علي آزادانه راه شهادت را برگزيد


آنگاه به ارزش اقدام و عظمت حركت حسين بن علي عليهما السلام بيشتر پي مي بريم كه بدانيم او نه تنها از نظر اراده تكويني در انتخاب مسير خويش مجبور و ملزم نبود و از ابتدا اين راه را آزادانه و با اراده و خواست خود انتخاب نمود بلكه تا مرحله شهادت در هر قدم و در هر لحظه براي وي امكان داشت از راهي كه انتخاب كرده بود منصرف گردد و مانند تمام به اصطلاح عقلاي قوم براي متوقف ساختن برنامه سفر عراق دلايل عقلي و شرعي فراوان كه براي هر شنونده اي مورد قبول و پذيرش باشد اقامه نمايد.

ولي او تمام اين معادلات و محاسبات را درهم ريخت و همه اين اساس و پايه ها را كه ديگران پي ريزي مي كردند درهم كوبيد آنجا كه دوست و دشمن، كوچك و بزرگ، زن و مرد همه و همه نتيجه اين سفر را هزيمت و شكست قطعي او و راهي را كه انتخاب


كرده است منتهي به كشته شدن وي و فرزندانش و استيصال و اسارت اهل و عيالش مي دانند او در مقابل اين افكار و نظريات يكّه و تنها استقامت و پايداري نمود و با علم و آگاهي به جزئيات آينده سفر خويش مي گويد خدا خواسته است كه مرا كشته ببيند.

آري، برخلاف تمايل و پيشنهاد انسانها امر پروردگار و خواسته او و فرماني كه از نظر تكليفي، حسين بن علي عليهما السلام در اين شرايط خاص مأمور به اجراي آن مي باشد اين است كه او به ميدان جهاد قدم بگذارد و با نداشتن نيروي كافي در مقابل دشمن قوي و نيرومندي قرار بگيرد كه نتيجه طبيعي اين جنگ نامتعادل همان شكست ظاهري است كه همه پيش بيني مي نمودند. و اما نتيجه باطني آن در درازمدت همان است كه به هنگام خروج از مدينه در وصيتنامه اش نوشت:«وَاِنّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ اْلإصْلاحِ في اُمَّةِ جَدّي صلي الله عليه وآله وسلم».

ولي تكرار مي كنم او نيز مانند هر مكلف ديگر در انتخاب اين راه آزاد بود و هر لحظه مي توانست از حركت خويش منصرف گردد و با سكوتش همه اين برنامه تاريخ آفرين را تعطيل نمايد كه نكرد؛ زيرا او حسين است پيشوا و امام است و براي جهانيان اسوه و الگو و عملش قدوه و سرمشق.