بهتر است با قيافه واقعي و كارنامه عبداللَّه بن عمر قدري بيشتر آشنا شويم؛ با قيافه كسي كه از طرفي به حسين بن علي عليهما السلام صلح و سازش با يزيد بن معاويه را پيشنهاد مي كند و از طرف ديگر از راه تظاهر و رياكاري سينه حسين عليه السلام را مي بوسد و براي او اشك مي ريزد و از سوي ديگر با اينكه خودش از رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم نقل مي كند كه حسين را در راه قرآن خواهند كشت و هركس دست از ياري وي بردارد دچار ذلت و زبوني خواهد گرديد و با اين كه امام عليه السلام به صراحت به وي مي گويد:«عبداللَّه! از خدا بترس و دست از ياري من برمدار» او نه تنها به نصرت و ياري امام عليه السلام نمي شتابد بلكه مستقيم راه مدينه را پيش گرفته از آنجا با يزيد اعلان وفاداري مي كند و به جاي حزب اللَّه، به حزب شيطان مي پيوندد.

آري با قيافه واقعي عبداللَّه بن عمر آشنا شويم تا از اين راه با قيافه واقعي ساير عبداللَّه ها و عبداللَّه هاي زمان خود آشنا گرديم كه به جاي ياري حسين عليه السلام تظاهر به گريه كرده و آه و ناله سر مي دهند و چه بسا مخفيانه با يزيدها و طاغوتها پيمان وفاداري مي بندند!