بازگشت

در كنار قبر رسول خدا


«اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا رَسُولَ اللَّه اَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ فاطِمَةَ فَرْخُكَ وَابْنُ فَرْخَتِكَ وَسِبْطُكَ الَّذي خَلَّقْتَنِي في اُمَّتِكَ فَاشْهَدْ يانَبِيَّ اللَّه اَنَّهُمْ خَذَلُوني وَلَمْ يَحْفَظُوني وَهذِهِ شَكْوايَ اِلَيْكَ حَتّي اَلْقاكَ...» [1] .

ترجمه و توضيح لغات

فَرْخ و فَرْخَة: شاخه درخت، كنايه از هر فرزند دوست داشتني. «سِبْط»: قطعه اي از بدن انسان و به فرزند و نوه نيز گفته مي شود. «خَذَلُوني»: (از خذل) دست از ياري كشيدن.

ترجمه و توضيح

امام عليه السلام پس از آنكه از مجلس وليد، بيرون آمد تصميم گرفت كه مبارزه خود را با حكومت يزيد ادامه بدهد ولي نه در مدينه بلكه به صورت يك حركت حماسه آفرين و يك حركت جاودانه.

اما طبق نقل منابع تاريخي، امام عليه السلام قبل از شروع اين حركت بارها به زيارت جد بزرگوارش رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم نايل گرديده است. البته همه آن رازها و آن درددلها كه امام عليه السلام در اين زيارتها كه با جد بزرگوارش داشته براي ما روشن نيست. و تنها دو مورد از متن اين زيارتها كه در كتب تاريخ نقل شده است نشانگر آن است كه آن حضرت در اين زيارتها انگيزه سفر خويش را بيان نموده است كه ماپس از نقل متن و ترجمه زيارت


اول در اينجا و زيارت دوم در قسمت بعد به نكات جالب آنها نيز اشاره مي نماييم:

بنابه نقل خطيب خوارزمي همان شب كه امام عليه السلام از مجلس وليد خارج گرديد به حرم رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم وارد شد و در كنار قبر آن حضرت قرار گرفت و با اين جملات به زيارت آن حضرت پرداخت:

«السَّلامُ عَلَيْكَ يا رَسُولَ اللَّه...؛ درود بر تو اي رسول خدا! من حسين فرزند تو و فرزند زاده تو هستم. و من سبط و (فرزند شايسته تو هستم) كه براي هدايت و رهبري امت، مرا جانشين خود قرار داده اي، اي پيامبرخدا! اينك آنها مرا تضعيف نموده و آن مقام معنوي مرا حفظ ننمودند و اين است شكايت من به پيشگاه تو تا به ملاقات تو بشتابم».


پاورقي

[1] مقتل خوارزمي، ج 1، ص 186. مقتل عوالم، ص 54.