بازگشت

نماز بر جنازه منافقين


صفوان به نقل از امام جعفر صادق عليه السّلام روايت كرده است:

در زمان امام حسين عليه السّلام، يكي از منافقين مُرده بود؛ و حضرت به دنبال جنازه آن منافق حركت مي نمود، در بين راه، به يكي از اصحاب خويش برخورد نمود كه به سرعت از آنجا عبور مي كرد تا همراه جنازه قرار نگيرد، حضرت به او فرمود: كجا مي روي؟

عرض كرد: از جنازه اين منافق فرار مي كنم كه بر او نماز نخوانم.

امام حسين عليه السّلام فرمود: همراه من بيا، و در نماز بر او آنچه از زبان من شنيدي، تو هم مثل من همان كلمات را بازگو كن.

پس از آن كه جنازه را بر زمين گذاشتند و شروع به خواندن نماز ميّت كردند، حضرت دست هاي خود را همانند ديگران بالا برد و پس از تكبير، گفت:

«اَللّهُمَّ خُذْ عَبْدَكَ في عِبادِكَ وَ بِلادِكَ، اَللّهُمَّ أصِلْهُ اَشَدَّ نارِكَ، اَللّهُمَّ اَذِقْهُ حَرَّ عَذابِكَ، فَاِنَّهُ كانَ يَتَوَلّي اَعْدائَكَ، وَ يُعادي اَوْليائَكَ، وَ يُبْغِضُ أَهَلَبَيْتِ نَبِيِّكَ»

خداوندا! او را از بين بندگان و شهرها برگير، و شديدترين عذاب را بر او مسلّط گردان؛ و سوزش و سختي عذاب را به او بچشان، چون او دشمنان تو را دوست، و دوستان تو را دشمن مي داشت و از دوستان تو بيزار بود، و با اهل بيت پيغمبرت بغض و كينه داشت. [1] .

همچنين در كتاب تفسير امام عسكري عليه السّلام آمده است:

امام حسين عليه السّلام فرمود: پس از آن كه خداوند، حضرت آدم عليه السّلام را آفريد و اسامي تمامي چيزها را به او تعليم نمود و حضرت آدم آن اسامي را بر ملائكه عرضه داشت.

سپس خداوند، حضرت محمّد، عليّ، فاطمه، حسن و حسين صلوات اللّه عليهم را همچون شَبَحي در صلب حضرت آدم عليه السّلام قرار داد و به وسيله انوار مقدّس ايشان، تمام جهان هستي را روشنائي بخشيد.

بعد از آن خداوند به ملائكه دستور داد تا براي آدم به جهت عظمت و فضل آن اشباح پنج گانه سجده نمايند.

پس تمامي افراد ملائكه، سجده كردند مگر شيطان كه از فرمان خداوند؛ و از تواضع در مقابل انوار اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السّلام سرپيچي و امتناع ورزيد.

و به همين جهت كه تكبّر و بلند پروازي كرد، در زمره كافرين قرار گرفت. [2] .


پاورقي

[1] وسائل الشّيعه: ج 2، ص 770، ح 3040، کافي: ج 3، ص 189، ح 2، جامع الا حاديث: ج 3، ص 326، بحارالا نوار: ج 44، ص 202، ح 20.

[2] بحارالا نوار: ج 26، ص 326.