بازگشت

تعريف و افشاگري در جمع بزرگان


سُلَيْم بن قيس و ديگر راويان حديث آورده اند:

هنگامي كه خلافت و حكومت به دست معاويه رسيد، از انواع شكنجه ها و جسارت ها نسبت به شيعيان امام عليّ عليه السّلام و ذراري فاطمه زهراء عليها السّلام هيچ دريغ نمي كرد.

و همچنين دين مقدّس اسلام و احكام الهي و نيز قرآن بازيچه بني اميّه و بوالهوسان فرصت طلب قرار گرفت، تا آن كه امام حسن مجتبي عليه السّلام را به شهادت رساندند؛ و هر روز بر مشكلات و مشقّات شيعه ها و سادات به نوعي افزوده مي گشت.

و يك سال پيش از آن كه معاويه به دَرَك واصل شود، حضرت اباعبداللّه الحسين صلوات اللّه عليه به همراه عبداللّه بن عبّاس و عبداللّه بن جعفر و تني چند از بني هاشم از مدينه طيّبه جهت انجام مناسك حجّ عازم مكّه معظّمه گرديدند.

و چون وارد شهر مكّه شدند، دستور داد تا تمام كساني كه به مكّه آمده بودند، در محلّي گرد هم جمع شوند.

به همين جهت، با تبعيّت از فرمان امام عليه السّلام تمام افراد، چه آن هائي كه حجّ انجام داده بودند و از احرام خارج شده، و چه كساني كه هنوز در حال إحرام بودند، اعمّ از زن و مرد، خردسال و بزرگسال - كه بيش از هزار نفر بودند - در محلّي تجمّع كرده و اجتماع عظيمي را تشكيل دادن. [1] .

سپس حضرت ابا عبداللّه عليه السّلام در جمع ايشان برخاست و پس از حمد و ستايش خداوند متعال، اظهار نمود:

اين حاكم ستمگر - معاوية بن ابي سفيان - آنچه از ظلم و تباهي و خون ريزي و فساد كه در توانش بوده، نسبت به ما و شيعبان ما انجام داده است؛ و تمامي شماها آگاه و شاهد بر جنايات او بوده ايد.

و بعد از آن افزود: من امروز تصميم دارم در اين جمع عظيم، مطالبي را بيان نمايم، و شما را به جلالت و عظمت پروردگار و به حقانيّت رسول گرامي اسلام سوگند مي دهم، كه چنانچه سخنانم مورد تاييد و قبول شما گرديد، آن ها را تصديق و تاييد نمائيد؛ وگرنه مرا تكذيب كنيد.

و پس از آن در فضائل و مناقب اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السّلام، با استفاده از آيات شريفه قرآن و فرمايشات جدّش رسول خدا صلّي اللّه عليه و آله، مطالبي چند بيان نمود، كه به بعضي از آن ها اشاره مي شود:

آيا شما مي دانيد كه وقتي پيامبر خدا بين اصحاب و ياران مواخات و برادري بر قرار نمود، نيز بين عليّ بن ابي طالب و خودش - صيغه - اُخوّت و برادري را جاري نمود؟

آيا شاهد و گواه هستيد، كه رسول خدا صلوات اللّه عليه تمام درب ها و روزنه هاي مسجد را از طرف خداوند مسدود نمود، به جز درب ورودي امام عليّ عليه السّلام را، كه باز گذاشت؟

آيا مي دانيد، كه رسول اللّه صلّي اللّه عليه و آله به حضرت فاطمه عليها السّلام فرمود: تو را به بهترين فرد از اهل بيتم شوهر دادم، او قبل از همه، مسلمان شد؛ و حِلم و بردباريش از ديگران عظيم تر است؛ و نيز موقعيّت علم و دانش او برتر و والاتر مي باشد؟

آيا شما شاهد بوديد، كه حضرت رسول صلّي اللّه عليه و آله فرمود: من سيّد تمام بني آدم هستم؛ و برادرم عليّ عليه السّلام سيّد همه عرب ها است؛ و فاطمه عليها السّلام سيّده زنان اهل بهشت خواهد بود؛ و حسن و حسين عليهماالسّلام پسرانم، دو سيّد جوانان اهل بهشت مي باشند؟

و همچنين نكاتي پيرامون ولايت و خلافت مطرح كرد، مبني بر اين كه ولايت در تمامي امور، تنها مخصوص اهل بيت رسالت است و ديگران غاصب مي باشند.

و نيز مواردي از جنايات و منكرات دستگاه حاكمه معاوية بن ابوسفيان را بر شمرد.

و عدّه اي از جمعيّت، يكايك موارد و مطالب حضرت را با گفتن: (خدايا! صحيح است)، مورد تاييد قرار مي دادند.

و عدّه اي ديگر با گفتن: (آري، صحيح است، خدايا! آنچه را حسين مي گويد به راستي حقّ است؛ ما اين مطالب را از رسول خدا شنيده ايم)، و به طور مرتّب سخنان و فرمايشات حضرت را تصديق و تاييد مي كردند.

سپس در پايان فرمايشات خود افزود:

اكنون كه سخنان مرا شنيديد؛ و دانستيد كه حقّ است، پيشنهاد مي دهم، هنگامي كه به شهرها و خانواده هاي خود مراجعت كرديد، گفته هاي مرا براي آن هائي كه مورد اطمينان شما هستند، بازگو كنيد؛ و آنها را به حقايق و مسائل روز آشنا سازيد. [2] .


پاورقي

[1] عدّه اي از مؤرّخين، محلّ تجمّع را صحراي مني و عرفات گفته اند.

[2] بحارالا نوار: ج 33، ص 173 - 185، ح 456، کتاب سُليم بن قيس: ص 199، احتجاج طبرسي: ج 1، ص 192. حديث بسيار طولاني است، که در ترجمه به مواردي از آن اشاره و اکتفاء شده است.