بازگشت

اخلاص ياران


تبلور اخلاص اصحاب در اعلام وفاداري و كشته شدن، نه يك بار بلكه 70 بار در راه ولايت و امامت آشكار شد. با توجه به گوشه هايي از سخنان آنها همچون مسلم بن عوسجه و زهيربن قين و برير، فضايي از توحيد ناب و اعتقاد قلبي به امامت و ولايت و معاد قابل مشاهده است؛ سخنان آنها تن هرشنونده اي را مي لرزاند.

گويي اين اخلاص از سويي مرگ را در نظر اصحاب شيرين تر از عسل كرده بود و سختي ها و دشواري ها را براي آنان آسان كرده و از سوي ديگر مقام معنوي آنها را ارتقاء بخشيده و تا حدّ «عين اليقين»، پيش برده بود تا آنجا كه در روز عاشورا شبه پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم، جناب علي اكبر عليه السلام پيامبر را مشاهده مي كند و فرياد بر مي آورد:

«يا أَبَتا عَلَيكَ مِنّي السّلام هَذا جَدّي رسول اللّه قَدْسَكاني بِقَأسِهِ الاَوْفي» [1] .

يعني او از دست انسان كامل و اشرف مخلوقات، در همين دنيا و روز روشن شربت ملكوتي و بهشتي را نوشيد.

اخلاص، شربت بهشتي به ارمغان مي آورد و دنيا را به آخرت گره مي زند و مي توان كمي از آن شربت ناب بهشتي را در همين دنيا نوشيد. و چنين است كه اخلاص سيدالشهدا در گودال قتلگاه در سيماي مباركش آشكارتر مي شود.

در سال «عزّت حسيني» مزيّن كردن خود به اخلاص و كار براي خدا، همچون حسين عليه السلام و اصحاب او، بسيار ضروري است. اين همه بده بستون ها «كاسه به جايي رود كه قدح باز آيد» يك روز به درد ما مي خورد، وجود روابط به جاي ضوابط، تبار گرايي ها، قوم و خويش محوري، حزب گرايي و حزب بازي ها (هوا و هوس هاي گروهي) همه و همه برخلاف شعور و انديشه حسيني است.


پاورقي

[1] اعيان الشيعه، ج 1، ص 607؛ مقتل الحسين، مقرّم، ص 312.