بازگشت

توحيد حسيني


سيماي معصومان در زيارت «جامعه كبيره» به عنوان نه توحيد الهي بلكه اركان توحيد خداوند، نه مصداق معرفت اللّه بلكه پايگاه و آبشخور (سرچشمه) معرفت اللّه، درهاي ايمان، ذوب شوندگان در محبت الهي، پاكان در توحيد ربوبي و... معرفي شده اند.

معصوم سوم، امام حسين عليه السلام مصداق بارز و كامل نفس مطمئنّه الهي است. وجودش سرشار از ايمان و اعتقاد به خداست. در قلب نازنين او عشق خدا مي جوشد. او از ايمان كامل به خدا و جلوه هاي خدا در گفتار و كردار بهره مند است.

معصومان بزرگ ترين نشانه و آيت خدا در اتّصال مردم به خدا، زمين به آسمان، سُفلي به عُليا و مُلك به ملكوت مي باشند. چرا كه اميرالمؤمنان علي عليه السلام مي فرمايد:

«ماللّه آية هي اكبر منّي [1] ؛ خداوند نشانه اي بزرگتر از من ندارد.» و البته همه آن بزرگواران نور واحدند. حضور خداوند در زندگي امام حسين عليه السلام دائم و آشكار است. خداشناسي در «دعاي عرفه» كه امواج عرفان حسين عليه السلام است، به گونه اي عميق و حيرت آور موج مي زند. اوج آن در اين فقره دعا نمايان تر است كه مي فرمايد:

معبود من! چون به آثار قدرتت توجّه كنم، راه وصول تو بر من دورگردد. چگونه به اشيايي كه در هستي خويش محتاج تو اند، بر وجود تو استدلال كنم؟ آيا موجودي غير از تو ظهوري دارد كه از آنِ تو نباشد، تا او سبب ظهور و پيدايش تو گردد؟ تو كي از نظر پنهان گشته اي كه راهنمايي من را به سوي تو رهنمون گردد و چه زمان از من دور بوده اي تا آن كه مخلوقات مرا به وصالت رسانند؟ كور باد چشمي كه تو را نظاره گر خويش نبيند!



كي رفته اي ز ديده كه پيدا كنم تو را

كي رفته اي ز دل كه تمنّا كنم تو را




پاورقي

[1] اصول کافي، ج 1، ص 207.