بازگشت

خلاصه مقاله


از آن جا كه پي بردن به صفات و درجه عرفان و توحيد و معنويت امام حسين (ع) موجب معرفت بيشتر، نسبت به ايشان مي گردد، لذا بخش اول را به عرفان امام حسين (ع) اختصاص دادم .

اين شناخت از دو طريق بررسي شده است :

الف ) سخنان و ادعيه ذكر شده از حضرت ؛

ب ) عملكرد و راه عملي كه حضرت براي پيمودن كمال و رسيدن به لقاي الله ارائه داده اند، كه همان راه دل است .

در پايان بخش اول ، برخي آثار كه بر محبّان و عزاداران امام حسين (ع) مترتب مي باشد، ذكر گرديده است .

و اما بخش دوّم مربوط به گريه و عزاداري براي امام حسين (ع) است و اين كه اگر اسلام شهادت را پيروزي و رستگاري و فوز عظيم مي داند، پس چرا مسلمانان در شهادت حضرتش گريه و عزاداري مي كنند؟

در ابتداي اين بخش ، سخنان بعضي كه عمل مسلمانان را با نصاري مقايسه مي كنند و نتيجه مي گيرند كه اسلام ، شهادت را شكست و مسيحيت آن را موفقيت مي داند، ذكر شد و دلائلي بر ردّ آن مطرح گرديد.

در قسمت بعد دلائلي از قرآن و سنت و عقل بيان شد كه محبت و عزاداري براي سيدالشهدا (ع) را تأييد مي كرد و بيان شد كه ما وظيفه تبعيت از رسول اكرم (ص) را داريم و ايشان براي فرزندش حسين (ع) بارها اقامه عزا نموده اند. علاوه بر اين حضرت زهرا و ائمه هدي و جميع انبيا و ملائكه و اولياي خدا و حتي جن ها و حيوانات و جمادات هم براي امام حسين (ع) محزون و نالان و گريان شده اند.

لذا چطور ممكن است انسان داراي عاطفه و انسانيت ، در اين مصيبت عواطفش به هيجان در نيايد و متاثر نگردد؟

و اصلاً انسان موجودي عاطفي است و امام حسين (ع) چون از ما انسان تر و كامل تر است ، لذا عواطفش به اولاد و اصحابش بيشتر بوده است و تحمل مصائب نيز خيلي براي حضرتش مشكل تر بوده . اما چون محبت ايشان به خدا زيادتر بوده ، همين محبّت و عشق واقعي ، موجب گشته كه از هر تعلقي جز تعلق خدا پاك گردد و براي رضاي دوست ، هر چه دارد در طبق اخلاص گذارد.

و اما انسان كه به حكم قرآن بايد از پيامبر (ص) تبعيت كند و ايشان را در زندگي الگوي خود قرار دهد و حتي فرزندانشان را بيشتر از فرزندان خود دوست بدارد، شايسته است مثل ديگر مخلوقات عالم خلقت ، در اين مصيبت عظيم كه بر فرزند رسول خدا (ص) خاري گشته ، گريان و نالان باشد.

در مرحله بعد، برخي ديگر از آثار عزاداري و گريه بر امام حسين (ع) ذكر گرديد وفلسفه توصيه زياد بزرگان به اقامه عزاي حسيني بيان شد كه همان سازندگي و آموزندگي حادثه كربلا مي باشد. و اثرهاي فردي و اجتماعي اين سازندگي نيز بررسي شد. و همچنين ذكر شد كه نبايد به اين وسايل حسيني (اثرهاي گريه و عزاداري براي امام حسين (ع)) مغرور گشت و اينها همه براي «رجا» ذكر گرديده اند و گريه به همراه عمل صالح و توبه از گناهان و رجوع نكردن به گناه است ، كه به بركت امام حسين (ع) موجب نجات مي گردد و اين نفس امّاره است كه مطلب را بر ايمان وارونه جلوه مي دهد تا انسان مغرور گشته و بدون عمل صالح ، طمع به بهشت داشته باشد و تا آخر عمر در غفلت بماند.

در پايان ترفند دشمنان اسلام كه مي خواهند با گرفتن اين اشك سازنده و ارزشمند به اهداف شوم خود برسند، مطرح گرديد و بيان شد كه تمامي اقسام اشك مثل همه انواع خنده ، مضرّ و ركود آور نيست ، بلكه بر عكس سازنده هم مي باشد و در نتيجه جايگاه اشك بر امام حسين (ع) روشن گرديد.

«به اميد به اين كه اين سعي ناچيز مقبول درگاه حضرتش واقع گردد».