بازگشت

جن ها و ديگر موجودات


جن ها نيز براي حضرتش عزاداري كرده و مي كنند. و حتي درباره حيوانات و جمادات به طور مكرر از موثقين نقل شده كه بارها به چشم ، آثار حزن و اندوه در آنان مشاهده گرديده است ، از جمله نقل شده كه پيامبر اكرم (ص) در اثناي هجرت از مكه به مدينه ، به خيمه «ام معبد» آمد.

در نزديكي خيمه ، درخت خاري به نام عوسجه بود و حضرت خواستند كه وضو بگيرند. سه مرتبه آب را استنشاق و مضمضه نمودند و پاي اين درخت ريختند و فرمودند:

«لهذه العوسجة شأن ؛ براي اين درخت ، خصوصيات و معجزاتي است ». از فرداي آن روز درخت بزرگ و سبز شد و شاخه و برگ از آن روييد و ميوه اي مانند سيب زميني دادكه از عسل شيرين تر و از مشك خوش بوتر بود.

و هر حيوان مريضي كه از برگ آن مي خورد، خوب مي شد و از برگ آن همراه كاروان مي بردند... تا اين كه بيست سال گذشت و از چوب هاي درخت استشفا مي كردند.روزي ديديم از شاخه هاي درخت خون مي ريزد، مانند خوني كه از گوشت جدا مي شود.

متحير مانديم تا شب شد و ديديم دور اين درخت صداهاي ناله بلند است «يابن النبي ، يابن الوصي » (اجنه دور آن براي پسر پيامبر (ص) عزاداري مي كردند) طولي نكشيد كه خبر آمد، امام حسين (ع) را در كربلا كشتند. از آن پس درخت خشك شد. ديگر نه ساقه و نه ريشه ، و كم كم از بين رفت .

شايد در تأييد تمامي اين موارد مذكور، همان قسمت از زيارت ناحيه مقدسه كفايت كند كه امام زمان مي فرمايند:

«رسول خدا به مصيبتي نشست كه ملائكه او را تعزيب گفتند. قتل تو، فاجعه عظيمي بر مادرت زهرا بوده - و طبقات مختلف فرشتگان پدرت اميرالمومنين را تعزيت و تسليت مي گفتند. و اقامه ماتم مي كردند. حورالعين به صورت ، لطمه مي زدند و آسمان بر اين مصيبت گريان شد و همه سكنه آسمان ها محزون شدند. زمين و اهل زمين ، درياها و دريادارها و مكه و بنيان گذار مكه ، بهشت و بهشتيان و خانه خدا و مقام ابراهيم و مشعرالحرام و حل و احرام همه در اين فاجعه عظيمي اظهار هم دردي و عزاداري نمودند.»