بازگشت

برهاني آشكار


انسان ها در هنگام درجه بندي ، از حيث تطابق كرده هايشان با واقعيت ها، تحليل مي شوند و هر چه افعال فرد، مطابق با معيارهاي انساني و الگوهاي صحيح رفتاري باشد؛در رتبه اي بالاتر قرار گرفته و خويش را بدان الگو، نزديك تر كرده است .

در اين ميان انسان هايي به چشم مي خورند، كه چون خود را وقف فضايل كرده و ذرّه اي غبار را به آينه وجود خويش راه نداده اند؛ اسوه خوبي لقب مي گيرند. گاهي نيز كاراز اين هم فراتر رفته و اساساً شخص به عنوان خود عمل صحيح - و نه صرفاً نمودي از آن - نام مي گيرد.

اين جاست كه وي را، حجت ، برهان و ميزان مي نامند.

حجت ؛ يعني برهان و به زباني ساده تر، همان چيزي است كه مي توان آن را به عنوان خط ّ مشي و راه و رسم زندگي دانست . حجت ، همان نماينده خدا در زمين است كه مصداق كاملي براي انّي جاعل ٌ في الارض خليفه مي باشد. حجت ، علت آفرينش و زير بناي مكارم اخلاق است .

امام حسين (ع) نيز همانند ديگر پيشوايان شيعه ، خويش را در نيل بدين رتبه الهي ، به نحوي كامل موفق نشان داد. پس حال كه وي نمونه عملي خدايي بودن و به مثابه برهاني عقلي ، معيار شناخت صحيح حقايق است ؛ بايد گفت : «الّلاازم ُ لَكُم لاحق ».

او فردي است كه تمامي جنبه هاي مثبت زندگي را در خود جاي داده و از اين روست كه نزد حق تعالي به عنوان شاهد و گواه امت برانگيخته شده . سؤال اين است كه چگونه مي شود تا فردي بدين درجه از معنويت برسد؟ و اساساً او بايد چه رفتاري داشته باشد تا موفق به كسب چنين مراتبي شود؟ بنا به آنچه ما در زيارت ها ديديم ؛ ويژگي هاي فردي حسين (ع) عبارتند از