بازگشت

تاريخ دوم راهنمايي


در درس سوم اين كتاب با موضوع «خلافت بني اميه در دمشق » به قيام امام حسين (ع) عليه حكومت يزيد و حماسه عاشورا پرداخته شده است . مي توان گفت اين درس تماماً به امام حسين (ع) اختصاص دارد. در اين درس آورده شده است :

«... يكي از آخرين اقدامات معاويه اين بود كه فرزندش ، يزيد را به جانشيني خود تعيين كرد. حسين بن علي (ع) امام سوم شيعيان با اين گونه اقدامات معاويه به مخالفت برخاست .

معاويه در سال 60 هجري مرد و پسرش به جاي او نشست . يزيد مردي فاسد، شراب خوار و مخالف اسلام بود و امام حسين (ع) از همان آغاز، با او به مخالفت برخاست ، به همين جهت ، يزيد نامه اي به حاكم مدينه نوشت و به او دستور داد كه از امام حسين (ع) براي اطاعت از يزيد، بيعت بگيرد و اگر بيعت را نپذيرفت ، او را بكشد. حاكم مدينه در صدد اجراي دستور برآمد. در نتيجه امام حسين (ع) با خانواده خود از مدينه به مكه رفتند. با انتشار خبر مرگ معاويه و مخالفت امام حسين با حكومت يزيد، مردم كوفه نامه هاي فراواني به حضرت نوشتند و از او خواستند به عراق برود امام (ع) براي فراهم ساختن مقدمات قيام عليه يزيد، پسر عموي خود مسلم بن عقيل را به كوفه فرستاد. در كوفه هجده هزار نفر براي خلافت امام حسين (ع) با مسلم بيعت كردند. چون يزيد از اين ماجرا آگاه شد يكي از فرماندهان حيله گر و بي رحم خود را به نام عبيدالله بن زياد به كوفه فرستاد. با ورود عبيدالله بن زياد به كوفه مردم اين شهر ترسيدند و پيمان شكني كردند و مسلم را تنها گذاشتند. عبيدالله نيز مسلم را كه مسلماني شجاع و فداكار بود، دستگير كرد و به شهادت رساند. هنگامي كه مردم كوفه با مسلم بيعت كردند، مسلم نامه اي به امام حسين (ع) نوشت و به ايشان اطلاع داد كه به كوفه بيايد.

امام (ع) نيز با خانواده و ياران خود به سوي عراق حركت كرد، اما در نزديكي كوفه ، ازپيمان شكني مردم اين شهر و شهادت مسلم آگاه شد. در اين هنگام به دستور عبيدالله ابن زياد شخصي به نام حُرّ، امام حسين (ع) و همراهانش را زير نظر گرفته بود.

كمي بعد، عبيدالله بن زياد، عمر بن سعد را به همراه سي هزار نفر به كربلا فرستاد. به عمر بن سعد وعده داده بودند كه اگر امام حسين (ع) را به شهادت برساند، حكومت ري رابه او خواهد داد (در آن زمان ري از شهرهاي بزرگ و مهم ايران بود)؛ به همين جهت ، او امام و يارانش را محاصره كرد و آب را بر روي آنان بست . در طول اين مدت ،امام (ع) بارها با لشكر عمر بن سعد كه بيشتر آن ها از مردم كوفه بودند، صحبت كرد اما آنان كه دنيا دوستي و گناه وجودشان را فراگرفته بود، سخنان امام (ع) را نپذيرفتند.

در روز عاشوراي سال 61 هجري ، در حالي كه تنها 72 تن از ياران امام مانده بودند،جنگ آغاز شد. در آغاز جنگ ، حرّ كه سخنان امام حسين (ع) او را آگاه ساخته بود، به امام (ع) پيوست و با سپاه يزيد جنگيد تا به شهادت رسيد. جنگ در روز عاشورا از صبح تا حدود ظهر به طول انجاميد. سرانجام ، همه ياران امام حسين (ع) كه براي زنده نگاه داشتن اسلام دلاورانه نبرد مي كردند، به شهادت رسيدند.

در واقعه كربلا، حضرت عباس برادر امام حسين و علي اكبر فرزند آن حضرت به شهادت رسيدند. حتي سپاهيان يزيد به علي اصغر، طفل شيرخواره او نيز رحم نكردند. دراين زمان ، امام حسين (ع) كه همه ياران خود را از دست داده بود يكّه و تنها به سپاه دشمن حمله ور شد. سپاهيان يزيد كه از دلاوري و از جان گذشتگي آن حضرت هراسان شده بودند، پا به فرار گذاشتند و تنها با دادن كشته هاي بسيار توانستند ايشان را به شهادت برسانند. امام حسين (ع) مظهر شجاعت و ايثار و سرور شهيدان اسلام است . آن حضرت با تحمل مصيبت هاي بسيار و ايثار خون خود، به همگان درس آزادگي و شجاعت آموخت و اسلام را زنده ساخت . سپاهيان يزيد، پس از شهادت امام (ع) به

خانواده ايشان حمله ور شدند و تمامي زنان و كودكان و علي بن حسين (ع)، امام چهارم شيعيان را كه در بستر بيماري بود، به اسارت گرفتند و به شام نزد يزيد فرستادند.

يزيد شهادت امام حسين (ع) و ياران فداكارش را نشانه پيروزي بني اميه برخاندان پيامبر مي دانست و از پيروزي ظاهري خود به شدت خوش حال بود. اما حضرت زينب (س) و امام سجاد(ع) در دمشق با سخنراني هاي كوبنده ، حقيقت واقعه كربلا و چهره واقعي حكومت يزيد را روشن كردند. به دنبال اين واقعه و روشنگري هاي خاندان علي (ع)، مسلمانان از ستم بني اميه آگاه شدند و در عراق و ايران و مكه و مدينه عليه آنان به پا خاستند چندي بعد بني اميه امام سجاد(ع) را نيز به شهادت رساند.

«...از مهمترين علل سقوط بني اميه ، قيام امام حسين (ع) بود كه با شهادت خود،امويان را رسوا ساخت و چهره ضد اسلامي آنان را بر همگان آشكار كرد.»