بازگشت

رهبري و عدالت


آنچه تا كنون آمد، تنها روشن كننده برخي اهداف وروش ها در طول دوران حماسه و امامت بود. اما هدف مهم و ارزش مند امام همانا بسط عدالت اجتماعي و نشر آن بود: «بسط العدل و تنشره » و اين مهم جز با به دست گيري رهبري جامعه نه ممكن بود و نه ميسور. به همين جهت ، در متن گفتار حضرت سيد الشهدا در مناجاتي با پروردگار خويش ضمن برائت جستن از بازي قدرت بر سر سراي دنيا، اهداف خود را به روشني باز مي گويد: «پروردگارا! تو مي داني اين حركت نه براي رقابت بر سر حكومت و قدرت و نه به مقصود به دست آوري مال بي مقدار دنياست بلكه براي نماياندن نشانه هاي دين تو به مردم واجراي اصلاح در سرزمين هاي تو است ، تا بندگان ستم ديده ات از چنگال ظالمان برهند وواجبات واحكامت وسنت هاي تعطيل گشته ات ، دوباره جاري شوند.» خط كش و ترازهاي او حتي براي رهبري خودش نيز بسيار، بي گذشت است : «فلعمري ما الإمام إلاّ العامل بالكتاب والاخذ بالقسط والدائن الحق والحابس نفسه علي ذات الله؛ سوگند پيشواي راستين آن كس است كه كارگزار كتاب الهي باشد وپيشه ور عدل وقسط بوده ، از حق پيروي كرده ، هستي اش را وقف خدا وفرمانش كند» ومگر پژوهش در آغاز و انتهاي زندگاني وحماسه اش از او جز اين معرفي مي كند: «وكنت ... للحق ناصراً... وللدين كالئاً، و عن حوزته مرامياً... و تنصر الدين و تظهره ؛ ياري دهنده حق ، مدافع دين و پاسدار مرزهايش بودي ، به ياري دين شتافتي و آن را آشكار ساختي .»