بازگشت

حسين از من است و من از حسين


عن يعلي بن مرّة قال : إنّهم خرجوا مع النبي (ص) الي طعام دعوا له : فإذا حين يلعب في السكّة ، قال : فتقدم النبي (ص) أمام القوم وبسط يديه فجعل الغلام يفرّها هنا و هاهناو يضاحكه النبي (ص) حتي أخذه ، فجعل احدي يديه تحت ذقنه والاخري في فأس رأسه فقبّله و قال : «حسين منّي و أنا من حسين أحب ّ الله من أحب ّ حسيناً، حسين سبط من الاسباط .»

ابن ماجه از يعلي پسر مرّه روايت كرده كه او گفت : «عده اي به همراه حضرت پيامبر (ص) به سمتي كه جهت صرف طعام دعوت شده بودند، مي رفتند، در اين هنگام حسين (ع) در كوچه بازي مي كرد، حضرت پيامبر (ص) جلو آمده ، آغوش مبارك را به سوي حسين خردسالش باز كرد، كودك اين سو و آن سو فرار مي كرد، پيامبر (ص) مي خنديد تا او را گرفت ، سپس آن حضرت يك دست مبارك را زير چانه كودكش و دست ديگر را بالاي سر او نهاد، و سپس او را بوسيد و فرمود: حسين از من است و من از حسين ! خداوند دوست مي دارد كسي را كه حسين را دوست بدارد، حسين فرزندي از فرزندانم است ».

اين حديث به همين مضمون و با اندك تفاوتي در سنن ترمذي ، مسند أحمد حنبل ، اسد الغابه و سنن كبراي بيهقي و غيره ذكر شده است .