بازگشت

نوحه شب عاشورا


«حسان»



امشب شهادت نامه ي عشاق امضا مي شود

فردا ز خون عاشقان، اين دشت غوغا مي شود



امشب كنار يكدگر، بنشسته آل مصطفي

فردا پريشان جمعشان، چون قلب زهرا مي شود



امشب بود بر پا اگر اين خيمه ي شاهنشهي

فردا به دست دشمنان، بركنده از جا مي شود



امشب صداي خواندن قرآن بگوش آيد ولي

فردا صداي الأمان، زين دشت بر پا مي شود



امشب كنار مادرش، لب تشنه خفته اصغرش

فردا خدايا بسترش، آغوش صحرا مي شود



امشب كه جمع كودكان در خواب ناز آسوده اند

فردا به زير خارها، گمگشته پيدا مي شود






امشب به خيل تشنگان عباس باشد پاسبان

فردا كنار علقمه بي دست، سقا مي شود



امشب صداي قسم شيرين زبان آيد به گوش

فردا خموش افسوس اين مرغ خوش آوا مي شود



امشب بود جاي علي آغوش گرم خواهرش

فردا چو گل ها پيكرش، پامال أعدا مي شود



امشب گرفته در ميان اصحاب، شاهنشاه را

فردا عزيز مصطفي بي يار و تنها مي شود



امشب سر سرّ خدا، بر دامن زينب بود

فردا انيس خولي و دير نصاري مي شود