بازگشت

زبانحال امام حسين


«ژوليده»



آمدم در كربلا تا با خدا سودا كنم

از دل و جان، حكم او را مو به مو اجرا كنم



آمدم تا در ره عهدي كه بستم با خدا

دين و قرآن را بخون خويشتن إحيا كنم



آمدم تا برگه ي آزادي اسلام را

با نثار خون هفتاد و دو تن امضا كنم



آمدم تا درس انسانيت و مردانگي

در نخستين صفحه ي تاريخ دل إنشا كنم



آمدم تا نخل توحيد خدا را بارور

با نثار اكبر و عباس مه سيما كنم



آمدم تا بر عليه دشمنان جد خود

با قيام خويش بر پا محشر عظما كنم






آمدم تا تشنه لب، جان در ره جانان دهم

نقش خود را در زمين كربلا ايفا كنم



آمدم تا بندگان را رهنمائي سوي حق

با اسيري رفتن ذريه ي زهرا كنم



آمدم تا با نثار كودك شش ماهه ام

زاده ي مرجانه را بيچاره و رسوا كنم



آمدم تا بر دل ژوليده ام آتش زنم

جاي مهر خويش را در خانه ي دلها كنم