بازگشت

آتش گلستان شد


در هندوستان ياد و نام امام حسين عليه السلام رونق خاصي دارد. عده ي بسياري از بازرگانان و ثروتمندان هند، از مذاهب مختلف اعتقاد فوق العاده اي به حضرت سيدالشهداء عليه السلام دارند و براي بركت اموالشان، همه ساله مقداري از ثروت خود را در راه آن حضرت مصرف مي كنند. بعضي از آنان در روز عاشورا به همراه شيعيان شربت و پالوده و بستني درست مي كنند و خود به حال عزا مي ايستند و از عزاداران پذيرايي مي كنند.

معروف است كه يكي از آنان هر ساله همراه سينه زنان حركت مي كرد و همراه آنان بر سر و سينه مي زد.

هنگامي كه آن مرد بازرگان از دنيا رفت، بنا به رسوم مذهبي خودشان، بدن او را در آتش سوزانيدند تا خاكستر بدن را دفن نمايند.

اما با كمال تعجب و شگفتي مشاهده كردند كه آتش سوزان بر دست راست و قسمتي از سينه اش ابدا اثري نكرده است.


پس بستگان آن دو قطعه از بدن را به قبرستان شيعيان آوردند و گفتند: «اين دو عضو از آن حسين شماست.»

باري! جايي كه آتش جهنم به بركت امام حسين عليه السلام بر گناهكاران سرد و سالم مي شود، پس نسوزاندن آتش ضعيف دنيوي به خواست آن بزرگوار جاي تعجب نيست. [1] .



پاورقي

[1] داستانهاي شگفت، شهيد دستغيب، ص 76.