جوشش خون
هنگامي كه حضرت سيدالشهداء عليه السلام عزم حركت به سوي كوفه نمود، ام سلمه به ايشان عرض كرد:
«اي پسر رسول خدا! به طرف عراق نرو! زيرا كه من از رسول خدا شنيدم كه فرمود:
- فرزندم حسين در زميني به نام كربلا - در سرزمين عراق - به شهادت مي رسد. و آنگاه مقداري از خاك آنجا را در شيشه اي كرده و به من داد.»
امام حسين عليه السلام فرمود:
«به خدا سوگند كه اگر به جانب عراق نروم باز هم مرا خواهند كشت و من همانگونه كه جدم خبر داده است كشته خواهم شد. اگر بخواهي هم اينك محل شهادت خود و يارانم را به تو نشان مي دهم.»
آنگاه دست اعجاز دراز نمود و به سوي كربلا اشاره فرمود. ناگاه زمين صاف و سرزمين كربلا در مقابل چشمان آنان واقع
گشت و محل دفن و اردوگاه امام عليه السلام در آينده در پيش چشمان ام سلمه قرار گرفت.
سپس امام عليه السلام مقداري از تربت پاك آنجا را برگرفت و در شيشه اي ريخت و به ام سلمه فرمود:
«اين را نيز در كنار آن تربت كه جدم به تو داده است نگاه دار و هر گاه از آنها خون جوشيد بدان كه من به شهادت رسيده ام.»
ام سلمه گويد:
«چون بعد از ظهر روز عاشورا فرارسيد، به هر دو شيشه نظر كردم و ديدم كه از ميان تربت آنها خون جوشيدن گرفته است.» [1] .
پاورقي
[1] ارشاد، شيخ مفيد، ج 2، ص 130.