بازگشت

پيشگفتار


قيام امام حسين عليه السلام در زمان يزيد، چنان پرشور و مهيج بود كه خاطره ي آن در دلهاي مردم جاويد مانده است و چنانكه مشاهده مي كنيم پس از قرون متمادي، هنوز هم مردم، قهرمانان كربلا را براي خود نمونه و سرمشق قرار مي دهند و در ابراز قهرماني و فداكاري از آنها الهام مي گيرند.

حسين بن علي عليه السلام از همان دوران نوجواني كه شاهد انحرافات دستگاه حكومت اسلامي از مسير اصلي خود بود، از موضع گيريهاي سياسي پدر خود پيروي و حمايت مي كرد؛ چنانكه در زمان خلافت عمر بن خطاب، روزي وارد مسجد شد و ديد عمر بر فراز منبر رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم نشسته است. با ديدن اين صحنه بالاي منبر رفت و به عمر گفت:

«از منبر پدرم پايين بيا و بالاي منبر پدرت برو!»

عمر كه قافيه را باخته بود گفت: «پدرم منبر نداشت!»


آنگاه او را در كنار خود نشانيد و پس از آنكه از منبر پايين آمد از او پرسيد:

«چه كسي اين سخنان را به تو ياد داده است؟»

و او در پاسخ فرمود: «هيچ كس!» [1]

در هر حال حسين بن علي عليه السلام مردي است كه در دوران عمر خود به شجاعت و آزادگي و ايستادگي در برابر ظلم و ستم شهرت يافت.

اين كتاب چنانكه از نامش هويداست فقط به قطره اي از اقيانوس كرامات و مقامات عرفاني آن امام همام خواهد پرداخت، با اين اميد كه عاشقان و پيروان آن حضرت را نافع افتد؛ و فصل نوين و پرشوري را در زندگي ما پديد آورد.

قم، حوزه علميه

سيد علي حسيني قمي

ربيع الثاني 1422 ه ق



پاورقي

[1] ابن‏حجر العسقلاني، الاصابة في تمييز الصحابة، ج 1، ص 333.