بازگشت

قداست تربت پاك كربلا


785 - زيارتگاه پيامبر (ص)

همه پيام آوران خدا، شهادتگاه حسين عليه السلام را پيش از شهادت و دفن پيكر مطهرش زيارت كردند. در روايت است كه: تمامي پيامبران، كربلا را زيارت نموده و يا بدانجا سير داده شده اند. [1] .

همانگونه كه خود پيامبر گرامي فرمود: مرا به نقطه اي سير دادند كه نامش كربلا بود. [2] .

همه آنان تا روز رستاخيز، در فرصت هاي ويژه اي آن حضرت را زيارت مي كنند، از آن جمله: شبهاي قدر و شب پانزدهم شعبان، از اوقات زيارتي او از سوي پيامبران خداست. [3] .

786 - قداست تربت امام حسين (ع)

او در سرزمين كربلا، در آن بيابان خشك و بي آب به شهادت رسيد. كربلا فرودگاه حسين بود و سرزمين آن در برگيرنده پيكر حسين عليه السلام و ياران و فرزندان اوست.

مراسم شب عاشوراي حسين و يارانش در آن سرزمين برگزار شد. صداي زمزمه مناجات او و ياران و اهل خانواده اش آن منطقه و آن سرزمين را عطر آگين كرده بود. فرياد حق طلبي حسين عليه السلام، صداي هل من ناصر حسين، حق گويي هاي حماسه آفرين حسين عليه السلام، احتجاجات خدا پسندانه حسين، نصايح و مواعظ او در روز عاشورا و قبل از آن همه و همه در آن سرزمين است.

و از همه مهم تر كدام سرزمين است كه آن همه خون هاي مقدس و به راه خدا ريخته، و توأم با خلوص و اخلاص را در خود ذخيره داشته باشد؟ و كدام سرزمين است كه آن همه پيكرهاي مقدس شهيدان و آن همه ثارالله را در خود جاي داده باشد.

پس آن سرزمين به بركت خون مظلومان تاريخ مقدس است، خاك و تربت آن نيز قداست يافته است. آنچنان كه خداي در تربت او شفا قرار داده است، و خاك او را حرز و پاسدار جان ها به حساب آورده است.

همچنان خاك او سجده گاه عاشقان است و مهر و تسبيح عبادت كاران است و كام كودكان نوزاد شيعي در ولايت با تربت حسين متبرك و آشنا مي شود و هم در طول مدت عمر يك شيعه، خاك كربلايش مهر نماز است و در حين دفن زينت بخش كفن و مايه آرامش و امان ميت است. علي عليه السلام در گذر از آن سرزمين، در واقعه صفين فرمود: واها لك ايتها التربه، ليحشرن منك اقوم يدخلون الجنه بغير حساب؛

خوشا به سعادت تو اي خاك پاك كربلا! از تو قومي محشور مي شوند كه بدون حساب وارد بهشت مي گردند.

787 - ويژگي هاي تربت حسيني

خداوند بر سرزمين مقدس كربلا و تربت پاك آن حضرت امتيازاتي قرار داد:

1 - تربت پاك او را بر كعبه برتري و شرافت بخشيد. [4] .



فمن حديث كربلا و الكعبه

لكربلا بان علو الرتبه



برخي كربلا را برتر از نجف ارزيابي كرده اند با اينكه مرقد مطهر امير مومنان عليه السلام را استثنا كرده و آن را از نظر فضيلت و قداست، همپايه تربت امام حسين عليه السلام نگريسته اند.

2 - در روايت از امام باقر عليه السلام آمده است كه:

خداوند اين سرزمين مبارك را بيست و چهار هزار سال پيش از آفرينش ‍ كعبه پديد آورد و بدانجا نظر رحمت افكند و بركت بخشيد. [5] .

3 - و نيز با اسناد بسياري روايت شده است كه اين سرزمين پيش از آفرينش ‍ موجودات به اراده آفريدگارش، مقدس و مبارك بود و همچنان خواهد بود تا خداوند آن را برترين نقطه بهشت سازد و بهترين مسكن و جايگاه براي دوستانش را، در آن قرار دهد. [6] .

4 - خداوند، اين تربت پاك را چشمه اي از چشمه هاي بهشت و نهري از نهرهاي جاري آن قرار داد. [7] .

5 - از سيد الساجدين عليه السلام است كه: در آستانه رستاخيز، آن گاه كه زمين به سخت ترين لرزهايش، لرزانده شود و به سختي به حركت آيد، اين سرزمين با بركت با همان صافي و گستردگي اش بالا مي رود و از بهترين و زيباترين باغ، از باغهاي بهشت مي گردد. و در ميان همه بوستانهاي بهشت مي درخشد، درست بسان ستاره درخشنده اي در ميان ستارگان، به گونه اي كه درخشندگي اش ديدگان بهشتيان را خيره مي سازد و در همان حال فرياد شادمانه سر مي دهد كه:

هان! منم سرزمين مقدس خدا! سرزمين پاك و پربركتي كه پيكر پاك و بارگاه ملكوتي سالار شهيدان و سرور جوانان اهل بهشت را در بر داشتم. [8] .

6 - اين خاك پاك، به گونه اي است كه ذكر گفتن با تسبيح ساخته شده از آن، ثواب ذكر و استغفار را تا هفتاد برابر افزايش مي دهد. [9] .

7 - به دست داشتن تسبيح ساخته شده از اين خاك و گرداندن بدون ذكر آن، پاداش ذكر خدا دارد [10] و بدين گونه تسبيحي كه به جاي صاحب آن، ذكر خدا گويد و پاداش ذكر خدا براي گرداننده اش بياورد، چقدر ارزشمند است.

8 - هنگامي كه فردي تسبيح ساخته شده از تربت پاك او را به دست گيرد و صبحگاهان بگويد:

اللهم اني اصحبت اسبحك و امجدك و احمدك و اهللك بعدد ما ادير به سبحتي..

خدايا! در اين صبحگاه تو را به مقدار گردش اين تسبيح سپاس، تمجيد و ستايش مي كنم و تو را به وحدانيت مي خوانم.

به بركت تربت امام حسين عليه السلام تا هنگامي كه در دست اوست، ثواب ذكر خدا برايش نوشته مي شود. [11] .

9- سجده بر خاك كربلا، حجابهاي پديد آمده از گناه را دريده، [12] زنگارهاي دل را زدوده، موانع قبولي اعمال و استجابت دعا را كنار زده، زمين را نور باران مي سازد.

و اينكه آيا اين فضيلت تنها در سجده بر تربت پاك اوست و يا شامل مهرهاي ساخته شده از خاك معمولي آنجا نيز مي شود؟ ديدگهاي متفاوت است، اما در روايت است كه: امام صادق عليه السلام مقداري از آن تربت مقدس را در يك ظرف مخصوصي به همراه داشت كه آن را مي گسترانيد و بر آن سجده مي كرد. [13] .

و اين كار و دلايل ديگر نشانگر آن است كه اين فضيلت و برتري بر تربت پاك اوست نه ديگر مصنوعات ساخته شده از خاك عادي آن سرزمين مقدس.

10 - خوردن خاك، تحريم شده است و در روايت آمده است كه بسان خوردن گوشت خوك است. [14] و كسي كه بر اثر خوردن خاك بميرد بر او نماز نمي گذارند با اين وصف تربت امام حسين عليه السلام براي شفا استثناء شده است. [15] البته تربت امام حسين عليه السلام و دريافت اثرات آن در گرو تهيه آن از جاي مناسب و چگونگي نگهداري و خوردن آن و از همه مهمتر، درون و نيت پاك و خداجويانه داشتن، ضروري است.

يكي از شيعيان مي گويد به امام صادق عليه السلام عرض كردم: برخي از تربت پاك حسين عليه السلام برمي دارند و از آن نتيجه دلخواه خويش را مي گيرند و برخي از همان تربت بر مي دارند و سودي نمي برند، رمز اين كار چيست؟

حضرت فرمود: سوگند به خدايي كه جز او خدايي نيست، از اين تربت پاك، انسان صادق و خالصي كه به صاحب قبر و خداي او معتقد است بر نمي دارد، جز اينكه همان را كه مي نگريسته است، دريافت مي دارد. [16] .

و نيز نگهداري آن به صورت سربسته توصيه شده است، چرا كه در صورت عدم رعايت شرايط نگاهداري تربت، كه يكي سربسته بودن آن است باعث مي شود تا شياطين آن را مسح كنند و اثر آن را زايل گردد. [17] .

11 - با خود داشتن تربت پاك آن حضرت، اگر با نيت مصون ماندن از خطرات و بلايا باشد، موثر است و همانگونه كه در روايت آمده است: پناهگاهي است مطمئن.

12 - قرار دادن آن در ميان اجناس و كالاهاي تجارتي طبق روايت، آن را پر بركت مي سازد. [18] .

13 - در روايت آمده است كه: كودكانتان را با تربت مقدس او كام برداريد. چرا كه ايمني بخش آنان خواهد بود. [19] .

14 - به هنگامي كه از آن تربت مقدس به همراه ميت، در قبر گذراند، ايمني بخش او خواهد بود. [20] . [21] .

در روايتي آمده است كه: زني مرتكب فحشا مي گشت و كودكان خود را كه ثمره گناه او بودند، مي سوزانيد. هنگامي كه مرد و جسدش را در قبر نهادند، زمين پيكر او را نپذيرفت و بارها بيرون انداخت، با راهنمايي يكي از ائمه عليه السلام اندكي تربت حسين (ع) به همراه بدن در قبر نهادند كه ديگر بيرون نينداخت. [22] .

15 - مخلوط ساختن حنوط به اين تربت مطهر توصيه شده است. [23] .

16 - دفن ميت در آن سرزمين، باعث مي شود كه شرايط ورود به بهشت فراهم گردد. [24] .

17 - حوريان بهشتي از فرشتگاني كه به زمين فرود مي آيند، از اين تربت مطهر براي تبرك جستن بدان، هديه مي طلبند. [25] .

18 - فرشتگان از اين تربت معطر، به پيامبر گرامي هديه آوردند و پيامبر از آن براي خويش برداشت و حسين عليه السلام نيز پيش از شهادت از اين هديه براي خود برداشت كه در اين مورد روايت خواهد آمد.

19 - بر اساس روايت معتبري، در اين سرزمين پيش از شهادت حسين عليه السلام دويست پيامبر و دويست جانشين پيامبر و دويست تن از نوادگان پيامبر به شهادت رسيده، در آنجا خفته اند. [26] .

20 - بوييدن خاك اين سرزمين، باعث جريان يافتن سيلاب اشك مي گردد و شگفت اين است كه پيش از شهادت آن حضرت نيز اين مساله براي پيامبر و خود حسين عليه السلام تحقق يافت و آن دو بزرگوار با بوييدن آن تربت پاك، اشك، از ديدگانشان جاري شد. [27] .

21 - از اين تربت مقدس، هر كجا نگهداري مي شد، با به زمين ريخته شدن خون پاك حسين عليه السلام آن هم به خون تبديل شد، همان گونه كه در روايات بسياري، از جمله اين روايت آمده است كه:

به هنگام سفر آسماني معراج و نيز به هنگام شرفيابي امين وحي به محضر پيامبر، مقداري از آن تربت پاك پيش از شهادت امام حسين عليه السلام به پيامبر صلي الله عليه وآله هديه شد و آن حضرت آن را به ام سلمه داد و فرمود:

اين را خوب نگه دارد، هنگامي كه به خون تبديل شد بدان كه فرزندم حسين را كشته اند.

اين بانو مي گويد: من آن تربت سرخ رنگ را در شيشه اي نهادم و هر روز بر آن مي نگريستم و گراميش مي داشتم. صبح روز عاشورا آن را به حالت طبيعي يافتم، اما هنگامي كه پس از نيم روز به سراغ آن رفتم به ناگاه ديدم به صورت خون تازه اي در آمده است، بي اختيار ضجه زدم و از دل فرياد كشيدم....

و بانوي ديگري اضافه مي كند كه: همان شيشه را در دست همسر پيامبر ديده است كه خون تازه اي در درونش جوشش است. [28] .

22 - اين سرزمين مقدس، حزن انگيز است و به مجرد ورود بدان غم و اندوه انسان را فرا مي گيرد، به ويژه با نزديك شدن به قبر شريف و با نظاره به قبر فرزند گراميش در پايين پاي او. [29] .

آري! هر كسي به قبر فرزندش در پايين پاي او نظاره كند و شرايط آن پدر و پسر گرانقدر را در ذهن خويش مجسم سازد، عواطف انساني او شعله ور مي گردد و او مواج مهر و محبت نثارشان مي كند، آيا تو نيز اينگونه اي؟

23 - هر فرشته اي كه پيامبر را زيارت نمود از اين تربت برگرفت.

در روايت است كه: هر فرشته اي كه به سوي پيامبر آمد از تربت امام حسين عليه السلام به همراه داشت. [30] .

همين گونه هر پيامبري از پيام آوران خدا، كه كربلا را زيارت نمودند از تربت او برگرفتند و آن را بوييدند و پوست بدن خويش را با آن متبرك ساختند. [31] .

آري! كربلا تا روز رستاخيز همين گونه زيارتگاه و جايگاه همه پيامبران خواهد بود.

24 - از الطاف و احترامات ويژه، بر امام حسين عليه السلام اين است كه خداوند چنين مقدر فرمود كه:

هر خودكامه اي به او و تربت او جسارت كرد، همو يا ديگري، به تكريم و احترام و تجليل او بر مي خيزيد و اين واقعيت را خداوند به گونه اي پيش ‍ مي آورد كه پيوسته تجليل و احترام بر حرمت شكني و جسارت غالب مي گردد و اثر حرمت شكني را از ميان بر مي دارد. [32] .

788 - چهار خصلت امام حسين (ع)

خداوند عوض قتل امام حسين عليه السلام چهار خصلت به آن حضرت داده است:

اول: شفا را در تربت آن حضرت قرار داد.

دوم: دعا زير قبه آن حضرت مستجاب است.

سوم: امامان را در ذريه آن حضرت قرار داده است.

چهارم: اينكه ايام زيارت كنندگان او از عمرشان حساب نمي شود. [33] .

789 - سجده بر تربت امام حسين (ع)

امام صادق (ع) فرمود:

السجود علي طين قبر الحسين عليه السلام ينور الي الارض السابعه؛سجده بر تربت قبر حسين عليه السلام تا زمين هفتم را نور باران مي كند. [34] .

امام صادق عليه السلام مي فرمايد: السجود علي تربه الحسين عليه السلام يخرق الحجت السبعه؛سجده بر خاك حسين عليه السلام حجاب هاي هفتگانه را مي درد. [35] .

در اشاره القلوب بيان شده: كان الصادق عليه السلام لا يسجد الا علي تربه الحسين عليه السلام تذللا لله و استكانه اليه؛امام صادق عليه السلام جز بر تربت امام حسين عليه السلام سجده نمي كرد تا در پيشگاه خدا اظهار خواري و فروتني كند. [36] .

790 - اولين نمازگزار بر تربت امام حسين (ع)

اولين امامي كه بر تربت امام حسين عليه السلام نماز گزارد، امام زين العابدين عليه السلام بود بعد از آنكه از دفن پدر و اهل بيت و پدر گراميش ‍ فارغ شد، يك مشت از خاك زير جسد شريف پدر كه شمشيرها آن را مانند گوشت روي تخته قصابان پاره پاره كرده بودند برداشت و آن را در كيسه اي بست آنگاه از آن مهر و تسبيحي درست كرد و اين تسبيح همان تسبيح است كه هنگام ورود به شام در دست داشت و مي گرداند. يزيد از او سوال مي كند كه اين چيست كه در دستانت مي چرخاني؟

امام عليه السلام در جواب از حضرت رسول خدا صلي الله عليه وآله خبري را نقل مي كند به اين مضمون كه، كسي كه تسبيحي در دست داشته باشد و دعا مخصوص را بخواند تمام آن روز براي او ثواب ذكر سبحان الله نوشته مي شود، اگر چه ذكري هم نگفته باشد.

و هنگامي كه امام (ع) با اهل بيتشان به مدينه بر مي گردند با اين تربت خود را متبرك و بر آن سجده و بعضي از بيماري اهل بيتشان را معالجه مي نمايند. از آن پس اين عمل نزد علويين و اتباع و پيروان آنان رايج شد.

791 - شفا گرفتن از تربت امام حسين (ع)

در تربت امام حسين عليه السلام شفاي تمام دردهاست مگر مرگ حتمي با چند شرط.

الف: اعتقاد به شفاء بودن تربت داشته باشد، و به قصد شفا بخورد و من اكله لشهوه لم يكن فيه شفاء در روايتي فرمودند: والله هر كس اعتقاد داشته باشد كه به او نفع مي بخشد البته منتفع مي شود.

ب: بيمار در آستانه اجل حتمي نباشد و چون اجل حتمي علاج پذير نيست.

ج: تربت را با وضو بردارد.

ث: با دو انگشت بر دارد.

ح: به اندازه نخود، بلكه احوط آن است كه به قدر عدس مصرف كند، نه بيشتر.

و: آن را ببوسد و بر ديدگانش بگذارد.

ز: در وقت خوردن يا خورانيدن بگويد. بسم الله و بالله اللهم اجعله رزقا واسعا و علما نافعا و شفاء من كل داء انك علي كل شي ء قدير.

خ: آن را سبك نشمارد، در ظروف يا مكان هاي نامناسب نگذار، خيلي دست بر آن نمالد. يا جايي كه زيادت دست مالي مي شود نگذارد.

ط: فاصله تربتي كه براي شفا استفاده مي كنند از قبر مطهر تا چهار ميل باشد نه بيشتر و هر چه به قبر شريف نزديك تر باشد بهتر است.

ظ: خوب است تربت را در دهان بگذارد و بعد جرعه اي آب بخورد و بگويد: للهم اجعله رزقا واسعا و علما نافعا و شفاء من كل داء و سقم.

792 - تاثير تربت امام (ع) در قبر

تربت را با ميت در قبر گذاشتن و كفن را با آن نوشتن، يكي از بركات تربت حضرت سيدالشهداء عليه السلام اين است كه اگر با ميت در قبر بگذارند،

آن ميت از عذاب و تاريك قبر در امان خواهد ماند.

از امام موسي كاظم عليه السلام روايت شده است كه فرموده اند:هرگاه ميت را در قبر گذاشتيد مهري از تربت امام حسين عليه السلام را مقابل رويش بگذاري نه زير سرش.

از امام صادق عليه السلام روايت شده نوشتن اعتقادات به وسيله تربت امام حسين عليه السلام بر كفن ميت، روشني مؤمن به هنگام تاريكي قبر و امان در وقت سوال و هول و هراس قيامت است.

ظاهرا روايت محمد بن مسلم كه دلالت دارد خاك قبور رسول خدا صلي الله عليه وآله و ائمه هدي عليه السلام شفاي دردهاي و سپر بلاهاست و هيچ چيز با آن برابري نمي كند مگر دعا، منظور همراه داشتن است نه خوردن، براي اينكه روايت فراواني دلالت دارد كه خوردن خاك مثل ميت و خون حرام است و به جز خاك قبر امام حسين عليه السلام كه شفاي تمام درها است و هو الدواء الاكبر. [37] .

793 - همراه داشتن تربت امام حسين (ع)

همراه داشتن تربت سيدالشهداء عليه السلام ايمني بخش است، چنانكه فرمودند: هرگاه از سلطان يا ديگري ترس از منزلت بيرون ميا مگر اينكه تربت همراهت باشد.

794 - بي احترامي به تربت امام حسين (ع) [38] .

موسي بن عبدالعزيز مي گويد: يوحنا (طبيب نصراني) به من گفت: تو را به حق پيغمبرت و دينت سوگند مي دهم كه بگويي اين كيست كه مردم به زيارت قبر او مي روند؟ آيا او از اصحاب پيغمبر شما است؟

گفتم: نه، بلكه او امام حسين عليه السلام پسر دختر پيغمبر ما است. منظورت از اين سوال چيست؟

گفت: خبر شگفتي دارم و ادامه داد كه: يك شب شاپور، خادم رشيد مرا احضار كرد، نزد او رفتم، او مرا به خانه موسي بن عيس كه از خويشان خليفه بود برد، ديدم موسي بي هوش در رختخواب خود افتاده و طشتي پيش ‍ روي او گذاشته اند كه تمام احشاء و امعاء او در آن ريخته بود.

شاپور از خادم موسي پرسيد: اين چه حال است كه براي موسي رخ داده؟

خادم گفت:يك ساعت قبل حالش خوب و با خوشحالي نشسته بود و با نديمان خود صحبت مي كرد! شخصي از بني هاشم اينجا بود، گفت: من بيماري سختي داشتم و با هر چه معالجه كردم مفيد واقع نشد تا اينكه كاتب من گفت: از تربت امام حسين عليه السلام استفاده كنم، اين كار را كردم و شفا يافتم.

موسي گفت: از آن تربت چيزي نزد تو باقي مانده است؟

گفت: بله، شخصي را فرستاد و قدري از آن تربت را كه باقي مانده بود آورد.

موسي آن را گرفت و از روي بي احترامي در نشيمنگاه خود داخل كرد!

در همان ساعت فرياد او بلند شد كه النار النار؛آتش، آتش طشتي بياوريد، اين طشت را آوردند و اينها امعاء و احشاء اوست كه از او خارج شده است!

نديمانش متفرق شدند و مجلس سرور موسي به ماتم مبدل شد. شاپور به من گفت: بيا نگاه كن، آيا تو مي تواني او را معالجه كني؟

من چراغ طلبيدم و آنچه در طشت بود به دقت نگاه كردم ديدم جگر، سپرز و شش و دلش همه از او خارج شده است؟

زيارت عاشورا را بخوان و از آن مواظبت كن، به درستي كه من چند چيز براي خواننده آن تضمين مي كنم:

1 - زيارتش قبول شود.

2 - سعي و كوشش او مشكور باشد.

3 - حاجات او هر چه باشد از طرف خداوند بزرگ برآورده شود و نااميد از درگاه خدا برنگردد...

بعد فرمود: اي صفوان! هرگاه حاجتي براي تو به سوي خداوند متعال روي داد، پس به وسيله اين زيارت به سوي آن حضرت توجه كن از هرجا و مكاني كه هستي و اين دعا را بخوان و حاجتت را از پروردگار خود بخواه كه برآورده مي شود و خداوند وعده خود را خلاف نخواهد كرد.

آري، هر كس حاجت بزرگي داشته باشد حوايج و خواسته هايش با چهل روز خواندن زيارت عاشورا برآورده مي شود. تجربه گواه هر عارف و عامي است كه ما در اين جا نمونه هايي از حكايات را خواهيم آورد. [39] .

795 - سلام امام زمان (ع) بر تربت امام حسين (ع)

در عظمت حسين و قبول تقرب و اخلاص او در پيشگاه خدا همين بس كه خداي در خاك حسين عليه السلام شفا قرار داده. در اين زمينه اسناد بسياري وجود دارد كه در دسترس ترين آنها زيارت منسوب به امام زمان عليه السلام است: السلام علي من جعل الله الشفاء في تربته؛سلام بر (حسين) كسي كه خداوند در تربت او شفاء قرار داده است.

از امام باقر عليه السلام نقل شده كه فرموده:

ان الله تعالي عوض الحسين من قتله: ان جعل الامامه في ذريته، والشفاء في تربته، و اجابه الدعاء عند قبره؛

خداوند تبارك و تعالي در پاداش قتل حسين اين عوض را معين فرمود كه امامت را در ذريه او قرار داد، و در تربت او شفا قرار داد، و در كنار قبرش ‍ وعده اجابت به درخواست ها داد.

796 - روشني چشم.

محدث قمي در فوايد الرضويه آورده كه سيد نعمت الله جزايري قدس سره در تحصيل علم زحمت بسيار كشيده و رنج فراوان ديده و در اوايل تحصيل كه قادر نبوده چراغ تهيه كند به هنگام مطالعه بسياري از شب ها از نور ماه استفاده مي كرده و شب هاي بي ماه متون محفوظه را مكرر مي كرده و شب هاي بي ماه متون محفوظ را مكرر مي كرده لاجرم از كثرت مطالعه در مهتاب و نوشتن دروس و كتاب چشمانش ضعيف شده، وليكن آن بزرگوار تربت حضرت سيدالشهداء عليه السلام و خاك قبور ساير شهداء كربلا را به چشمان خود كشيده و به بركت آن تربت ها چشمانش روشن شده است. [40] .

797 - بوي شهيد با تربت امام حسين (ع)

اين خاك پاك به گونه اي است كه ذكر گفتن با تسبيح ساخته شده و با سجده كردن ثواب فراواني دارد، اگر كسي بخواهد از خاك شهيدان تبرك بجويد از خاك حسين بن علي عليه السلام تهيه مي كند ما كه مي خواهيم نماز بخوانيم، و از طرفي سجده بر فرش و بر مطلق ماكول و ملبوس را جايز نمي دانيم، با خود خاكي يا سنگي بر مي داريم؛ولي پيشوايان ما به ما گفته اند: حالا كه بايد بر خاك سجده كرد، بهتر كه آن خاك، از خاك تربت شهيدان باشد.

اگر مي توانيد از خاك كربلا براي خود تهيه كنيد كه بوي شهيد مي دهد. تو كه خدا را عبادت مي كني سر بر روي خاك بگذاري نمازت درست است، ولي اگر سر بر روي هر خاكي بگذاري نمازت درست است، ولي اگر سر برروي آن خاكي بگذاري كه تماس كوچكي، قرابت كوچكي، همسايگي كوچكي با شهيد دارد و بوي شهيد مي دهد اجر و ثواب تو صد برابر مي شود. [41] .

798 - تسبيح با تربت امام حسين (ع)

تسبيح فاطمه الزهراء عليه السلام هديه اي از طرف پدر بزرگوارش بود كه مستحب است بعد از نماز يا در وقت خواب خوانده شود.

دختر رسول خدا صلي الله عليه وآله كنار قبر عموي بزرگوارش جناب حمزه بن عبدالمطلب و از تربت شهيد براي خود تسبيح درست كرد، اينها معني دارد، يعني چه! خاك شهيد محترم است قبر شهيد محترم است، من براي عبادت خدا كه مي خواهم اذكار خود را بشمارم نيازمند به سبحه اي (تسبيح)، چه فرقي مي كند دانه هاي تسبيح از سنگ باشد يا چوب يا خاك، و از هر خاكي آدم بردارد، برداشته است ولي من اين را از خاك تربت شهيد بر مي دارم و اين نوعي احترام به شهادت است، نوعي به رسميت شناختن قداست شهادت است، تا آنكه بعد از شهادت وجود مقدس امام حسين عليه السلام، خود به خود لقب سيدالشهداء از جناب حمزه گرفته شد و به نوه برادر بزرگوارش حسين بن علي عليه السلام داده شده و بعد از آن ديگر اگر كسي بخواهد به خاك شهيد تبرك بجويد از خاك حسين بن علي عليه السلام تهيه مي كند.

799 - تسبيح از مرقد امام حسين (ع)

امام كاظم عليه السلام مي فرمايد:

لا تستغني شيعتنا عن اربع خمره يصلي عليها و خاتم يتختم به وسواك يستاك به وسبحه من طين قبر ابي عبد الله عليه السلام؛

پيروان ما از چهار چيز بي نياز نيستند:

1 - سجاده اي كه بر روي آن نماز خوانده مي شود.

2 - انگشتري كه در انگشت باشد.

3 - مسواكي كه با آن دندان ها را مسواك كنند.

4 - تسبيحي از خاك مرقد امام حسين [42] .

امام صادق عليه السلام مي فرمايد:

و من كان معه سبحه من طين قبر الحسين عليه السلام كتب مسبحا وان لم يسبح بها؛

كسي كه تسبيحي از خاك مرقد حسين عليه السلام با خود داشته باشد تسبيح گوي حق محسوب مي شود گرچه با آن تسبيح نگويد. [43] .

در حديثي ديگر امام صادق عليه السلام مي فرمايد: يك ذكر يا استغفار كه با تسبيح تربت حسين عليه السلام گفته شود برابر است با هفتاد ذكر كه با چيز ديگر گفته شود.

800 - صورت بر تربت امام حسين (ع)

امام صادق عليه السلام در زمان حيات خويش سجده كنان و گريان، هر كسي را كه چهره بر تربت حسين عليه السلام مي نهد، و هر كسي را كه بر او اشك مي ريزد و هر كسي را كه در سوگ او شيون مي كند همه را دعا مي فرمود. [44] .

801 - ذكر با تربت امام حسين (ع)

از امام رضا عليه السلام روايت شده كه هر كس با تربت امام حسين عليه السلام بگويد. سبحان الله و الحمد لله و لا الا الله اكبر. با هر ذكر، خداوند شش هزار حسنه براي او ثبت مي كند و شش هزار گناه او را محو نموده شش هزار درجه بالا برده و شش هزار شفاعت براي او مي نويسد.

و از امام صادق عليه السلام نقل شده: هر كسي سنگ هايي را كه از تربت امام حسين عليه السلام درست مي كنند (يعني تسبيح پخته) بگرداند، به تعداد هر استغفر الله ربي و اتوب اليه هفتاد استغفار براي او ثبت مي شود و اگر تسبيح در دستش باشد و ذكر نگويد به عدد هر دانه هفت مرتبه استغفار براي او نوشته مي شود.

در روايت ديگر فرمودند: كسي كه با تسبيح تربت يك مرتبه سبحان الله بگويد چهار صد حسنه براي او نوشته مي شود، چهار صد گناهش برطرف، چهارصد درجه اش بالا، چهارصد حاجتش برآورده مي گردد. [45] .

802 - درست كردن تسبيح با تربت

با تربت تسبيح درست كردن و با آن ذكر گفتن و در دست داشتن فضيلت عظيم دارد. از ويژگي هاي اين تسبيح اين است كه در دست آدمي تسبيح مي گويد بدون آنكه صاحبش تسبيح بگويد. البته اين همان تسبيحي است كه خداوند فرمود: وان من شي ء الا يسبح بحمده ولكن لا تفقهون تسبيحهم؛ [46] هر موجودي تسبيح و حمد او مي گويد، ولي شما تسبيح آنها را نمي فهميد. به هر حال تسبيح تربت، تسبيحي مي گويد كه ما نمي فهميم. و اين ويژگي در تربت حضرت سيدالشهداء ارواحنا له الفداء است.


پاورقي

[1] بحارالانوار، ج 44، ص 301.

[2] همان ص 239.

[3] همان ج 101، ص 93 و 100.

[4] بحارلانوار، ج 101، ص 106.

[5] همان ص 107.

[6] بحارالانوار، 101، ص 107.

[7] همان ص 111.

[8] بحارالانوار، ج 101، ص 135.

[9] بحارالانوار، ج 101، ص 108.

[10] 3و 4 و 5 - بحارالانوار، ج 101، ص 135.

[11] همان 5.

[12] بحارالانوار، ج 101، ص 135.

[13] بحارالانوار، ج 101، ص 135.

[14] همان ماخذ.

[15] همان ص 129.

[16] همان ص 122.

[17] همان ص 126.

[18] همان ماخذ، ص 125.

[19] همان ص 124.

[20] همان ماخذ، ص 136.

[21] همان ماخذ، ص 118.

[22] بحارالانوار، ج 82، ص 45.

[23] همان ج 44، ص 256.

[24] بحارالانوار، ج 44، ص 256.

[25] بحارالانوار، ج 101، ص 134.

[26] همان ج 101، ص 116.

[27] همان ج 44، ص 247.

[28] بحارالانوار، ج 45، ص 227.

[29] همان ج 101، ص 73.

[30] همان ج 44، ص 239.

[31] همان ص 237.

[32] ويژگيهاي امام حسين عليه السلام، ص 233 -

226.

[33] مناقب اهل البيت عليه السلام، ج 1، ص 423.

[34] من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 268.

[35] بحارالانوار، ج 85، ص 153.

[36] همان ص 158.

[37] شفاعت امام حسين عليه السلام، ص 20.

[38] شفاعت امام حسين عليه السلام، ص 20.

[39] وقايع الايام، ج 2، ص 182.

[40] 72 داستان از شفاعت امام حسين عليه السلام،

ص 67.

[41] طهارت روح، ص 214.

[42] تهذيب الاحکام، ج 6، ص 75.

[43] وسائل الشيعه، ج 3، ص 608.

[44] بحارالانوار، ج 10، ص 51.

[45] مصباح المتهجد شيخ طائفه (ره)، ص 678.

[46] سوره اسراء، آيه 44.