بازگشت

فلسفه گريستن بر مصايب امام حسين


655 - بر پا نگهداشتن نهضت حسيني

گريه كردن بر عزاي امام حسين، زنده نگه داشتن نهضت، زنده نگه داشتن همين معنا كه يك جمعيت كمي در مقابل يك امپراطوري بزرگ ايستاد، دستور است.

656 - اشك با ارزش

اگر اشكي كه ما براي او مي ريزيم، در مسير هماهنگي روح ما باشد، پرواز كوچكي است كه روح ما با روح حسيني مي كند. اگر ذره اي از همت او، ذره اي از حريت او، ذره اي از ايمان او، ذره اي از تقواي او، ذره اي از توحيد او در ما بتابد و چنين اشكي از چشم ما جاري شود، آن اشك بي نهايت قيمت دارد. اگر گفتند: به اندازه بال مگس هم باشد يك دنيا ارزش داد، باور كنيد!! اما نه اشكي كه براي نفله شدن حسين باشد، بلكه اشكي كه براي عظمت حسين باشد، براي شخصيت حسين باشد. اشكي كه نشانه اي از هماهنگي با حسين بن علي و پيروي كردن از او باشد، بله، يك بال مگسش ‍ هم يك دنيا ارزش دارد. [1] .

657 - دليل گريه شيعيان

از دلايل گريه شيعيان حضرت امام حسين عليه السلام در شهادت او، همين همبستگي و پيوند ذاتي است. اين واقعيت از امام صادق عليه السلام بدينگونه آمده است كه فرمود:

شيعيان ما از ما هستند، چرا كه از سرشت ما خلق شده و به نور ولايت ما آميخته، و به امامت ما دل خوش داشته و ما نيز به پيروي و دوستي آنان راضي هستم. مصيبت هاي ما به آنان سرايت مي كند و رنج و گرفتاري ما آنان را مي گرياند و اندوه ما آنان را اندوهگين مي سازد و نيز شادماني و سرور ما آنان را شادمان مي كند، ما نيز از حال آنان باخبر و با آنان هستيم و رنج و پريشاني آنان ما را رنجيده خاطر مي سازد. آنان از ما جدا نمي شوند و ما نيز از آنان. آنگاه فرمود:

بار خدايا! شيعيان ما از ما هستند، پس هر كسي مصيبت هاي ما را ياد كند و به خاطر بيدادگرهايي كه در راه حق و عدالت بر ما رفت بگريد، خداوند چنين انساني را به آتش دوزخ نمي سپارد. [2] .

و از اميرالمومنان عليه السلام است كه فرمود:

ان الله تبارك و تعالي... اختارنا و اختار لنا شيعه ينصروننا و يفرحون لفرحنا و يحزنون لحرننا و يبذلون اموالهم و انفسهم فينا، اولئك منا و الينا. [3] .

خداوند ما را براي خود برگزيد و براي ما شيعياني برگزيد كه اهداف بلند ما را ياري مي كنند، در شادماني ما شادمان و در اندوه ما اندوهگين مي گردند، جان و مال خويش را در راه آرمان هاي توحيدي ما نثار مي كنند؛به راستي كه آنان از ما هستند و به سوي ما مي شتابند... [4] .

658 - تاثير سوز دل و اشك بر حسين (ع)

شرايط قبول عمل و يا حبط و آفت زدگي، در كارهاي شايسته و عباداتي رخ مي دهد كه فرد، آنها را با ارده و اختيار و تلاش و كوشش و به نيت تقرب به خدا انجام مي دهد، در حالي كه در تمسك به وسايل رهايي بخش حسين عليه السلام آثار و نتايج درخشاني كه وعده داده شده است، هميشه مشروط به نيت و تلاش و توجه به ارده و اختيار نيست، چرا كه گاه اصلا است، هميشه مشروط به نيت و تلاش و توجه به ارده و اختيار نيست، چرا كه گاه اصلا نمي توان به آن عنوان كار اختياري و ارادي داد تا به آفت حبط و تباهي، دچار گردد.

براي نمونه: رقت قلب و سوز دل به رنج و مصائب آن حضرتت و نثار اشك بر او، گاهي با نيت و قصد و توجه به اين واقعيت است كه آن گرامي پيشواي معصوم است و اطاعتش سعادت آفرين و بر همگان واجب است. با اين حال، اين بيدادگري هاي زشت و ظالمانه را در مورد او و راه و رسم الهي اش ‍ روا داشتند كه چنين سوز و اشكي عبادت است و عمل صالح؛اما گاه سوز دل و جريان اشك بر آن قهرمان حريت و برازندگي بدون توجه به مقام ولايت و امامت و عصمت آن حضرت است، بلكه تنها به خاطر آزادگي، عدالت خواهي، ظلم ستيزي، شجاعت و ديگر ارزش هاي والاي انساني اوست.

او به عنوان بنده اي از بندگان خدا يا مسلماني از انبوه مسلمانان گيتي يا حتي به عنوان فردي مخالف اسلام معرفي مي گردد. اما شما با دقت در شيوه ناجوانمردانه و ضد انساني حكومت و انبوهي اوباش مدعي اسلام و مسلماني، با آن سمبل والايي و شايستگي، با نگرش به كشتن او در حالت تشنگي، نشستن بر روي سينه و جدا كردن سرش با شمشير، يا دقت در شرايط جانسوزي كه آن حضرت، كودك شيرخواري را بر روي دست گرفته و با منطقي آتشين و جانسوز، برايش آب مي جويد و يا با نگرش بر ديگر شقاوت هايي كه دشمنانش در برخورد با آن حضرت از خود نشان دادند.

آري! با نگرش بر اينها، طوفاني در دلت ايجاد مي گردد و اشكت جاري مي شود، چرا كه آخرين چيزي كه وجدان و منطق و عواطف انساني در مورد كافر و يا دشمني روا مي شمارد و به آن انتقام مي گيرد: زدن، مجروح ساختن، كشتن يا رها ساختن بدن او بر روي خاك است؛اما پس از كشتن، در نور ديدن و پايمال ساختن بدن او، چوب زدن بر سر بريده، آويختن آن بر دروازه ها و گذرگاه ها، نبش قبر نمودنش پس از دويست سال و شقاوت و وحشي گرهايي از اين قبيل، چيزي است سخت زشت و ناروا كه قلب ها را جريحه دار و عواطف پاك انساني را به جوشش و غليان مي آورد؛بدون اختيار اشك بر گونه ها جاري مي گردد و اندوهي جانكاه پديد مي آورد.

اين گريه و سوز گرچه بدون قصد تقرب و بدون توجه به مقام عصمت و ولايت است، حالت خوش و سعادتمندانه اي كه راه نجات است و برانگيزاننده رحمت پروردگار؛چرا كه رحمت واسعه او، هر كه را كه چنين حالت خوش قلبي از خود نشان دهد، اگر چه به ناسپاسي و نمك نشناسي قارون هم باشد، فرا مي گيرد. [5] .

659 - ويژگي خاص حسين (ع)

ويژگي خاص آن حضرت، اين است كه هم مايه شادماني و روشنايي و سرور دل ماست و هم منشاء غم و اندوه قلب ها.

توضيح بحث اينكه: از آنجايي كه حسين عليه السلام از آغاز آفرينش نور وجودش تا دامنه قيامت و جهان آخرت، به دلايلي كه پيشتر اشاره رفت، برانگيزاننده غم و اندوه؛در دلهاي با ايمان است. و حتي در سراي آخرت كه سراي غم و اندوه نيست همگان به ياد و نام و شهادت او سوگواري مي كنند؛به همين جهت خداوند از پرتو وجودش بهشت و حوريان بهشتي را آفريد تا همانگونه كه سبب حزن و اندوه دل هاست، باعث سرور و شادماني قلب ها نيز باشد. [6] .

660 - مجلس عزاداري

مجلس ديگر، از امام صادق (ع) براي بزرگداشت شهادت حسين عليه السلام مجلسي بود كه آن گرامي از ابو هارون خواست تا همانگونه كه خودشان بر حسين عليه السلام سوگواري مي كنند، در حضورش با مرثيه سرايي به سوگواري بپردازد كه او نيز ضمن اشعاري حزن انگيز گفت:



امرر علي جدت الحسين

فقل لاعظمه الزكيه



بر شهادتگاه حسين عليه السلام گذر كن و به استخوان هاي پاك و مطهرش بگو..... صداي گريه امام صادق عليه السلام بلند شد و ابو هارون از ادامه مرثيه خودداري كرد همينگونه مرثيه مي كرد، سيلاب اشك امام صادق عليه السلام را امان نمي داد تا سرانجام به دستور آن حضرت بندهايي از اين قصيده را خواند كه:



يا مريم قومي و اندبي مولاك

و علي الحسين فاسعدي ببكاك



اي مريم! اي بانوي بزرگ! بپاخيز و بر حسين عليه السلام نوحه سرايي كن و مرا در نثار اشك گريه و سوگواري بر سالار خوبان همنوايي نما..

امام صادق عليه السلام خود به شدت گريست و خاندانش با شنيدن اين جملات گريستند و فرياد: يا ابتاه... فضاي خانه را پر كرد. [7] [8] .

661 - ويژگي چشم گريان

چشم گريان بر حسين عليه السلام از ارزش هاي والايي برخوردار است:

1 - محبوب ترين چشم ها در پيشگاه خداست. [9] .

2 - همه چشم ها در سخت ترين مراحل روز رستاخيز گريانند، مگر چشمي كه بر حسين عليه السلام گريه كند، چنين چشمي با صاحبش خندان و به نعمت هاي پرارزش بهشت شادمان و بشارت داده مي شود. [10] .

3 - در روز رستاخيز همه ديدگان به حوض كوثر نظاره مي كنند، اما ديدگاني كه از آن برخوردار خواهند گشت و نظاره بهرورانه خواهند داشت، چشماني هستند كه براي حسين (ع) گريسته باشند. [11] .

662 - خواص اشك بر حسين (ع)

قطرات اشكي كه در سوگ امام حسين عليه السلام جاري مي گردد، داراي خواص بسياري است از آن جمله:

1 - محبوب ترين قطرات اشك در پيشگاه خداست.

2 - خاموش كننده آتش قهر خداست، به گونه اي كه اگر قطره اي از آن در جهنم فرو افتد، آتش آن را خاموش خواهد ساخت.

3 - فرشتگان، قطرات اشك بر حسين عليه السلام را دريافت و در شيشه هاي مخصوصي جمع مي كنند. [12] .

4 - اين اشك ها را به خزانه داران بهشت مي دهند تا با آب گواراي حيات، در بهشت برين آميخته سازند و بدين وسيله شيريني و گوارايي آن هزاران برابر افزايش خواهد يافت. [13] .

5 - هر كار شايسته و هر چيزي پاداش ويژه و معلومي دارد، مگر پاداش نثار اشك بر حسين عليه السلام كه بي نهايت و غير قابل سنجش است. [14] .

663 - احسن اعمال، حزن قلبي

فرداي قيامت ميزان ثواب و جزا، احسن اعمال است مي شود گفت احسن اعمال دلشكستگي براي حسين عليه السلام است، زيرا ميزان در اعمال نيت است.

پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله فرمود: انما الاعمال بالنيات [15] در اين عمل قصد ثواب هم نيست گاهي انسان به خاطر ثواب خود را به گريه وامي دارد و شكستگي دل به هيچ غرض نفساني مربوط نيست.

زن جوان مرده، همان علاقه مادري اوست كه دلش را آتش زده و اندوهناك است غرضي ديگر در كار نيست. مصيبت حسين عليه السلام هم كه دل، را سوزانده، جز علاقه و محبت چيز ديگري در كار نيست. لذا اين قدر آثار عظيم براي چنين عمل خالصي كه هست جاي شگفتي نيست.

بنفسي الحسين المتوفي المذبوح المقتول الخمور المكروب المظلوم.

صلي الله عليك يا اباعبدالله.

664 - نتيجه گريه بر حسين (ع) در قبر

منزل دوم انسان، قبر است جايي كه اصلا شخص انس و سابقه قبلي ندارد. خيلي وحشتناك و هول آور است، به طوري است كه در كتاب من لا يحضره الفقيه روايتي است كه مي فرمايد: وقتي كه مي خواهيد جنازه اي را وارد قبر كنيد او را ناگهان داخلش نكنيد. اگر مرد است مستحب است كه در فاصله هفت ذراعي پايين قبر گذاشته شود و اگر زن است، به مقدار هفت ذراع طرف قبله بگذارند تا سه مرتبه بلند كنند و بگذارند فان للقبر اهوالا!! به درستي كه براي قبر ترس هايي است. خيلي سخت است به قسمي است كه حضرت سجاد مي فرمايد؛

... ابكي لظلمه قبري، ابكي لضيق لحدي، ابكي لسوال منكر و نكير اياي... [16] .

شيخ شوشتري از روايات اين طور استفاده كرده كه اگر كسي مؤمني را شاد كند هنگامي كه او را دفن كردند، صورت نوريه اي همراهش در قبر جاي گيرد و گويد من همان سروري هستم كه در دل فلان مؤمن وارد كردي پس ‍ اگر كسي مؤمن غمناكي را شاد كرد، اسباب شادي اش در قبر فراهم مي گردد.

سپس شيخ مي فرمايد: اگر كسي مؤمن كامل الايماني را شاد كند، چطور است اگر آن شخص پيغمبر و امام باشد چطور است؟

آن وقت مي فرمايد: كسي كه بر حسين گريه كند، پيغمبر را شاد كرده، اميرالمؤمنين را شاد كرده، زهرا را شاد كرده، خوش به سعادت چنين شخصي در قبر. [17] .

665 - اين همه اثر براي يك قطره اشك

ممكن است براي بعضي اين توهم پيش آيد كه براي يك قطره اشك چطور مي شود اين همه آثار عظيمه مترتب شود يك قطره آب شور كه اين همه اهميت ندارد. منشاء اشكال و شبهه در اين است كه اينها خيال مي كنند اين اجرها مستقيما براي اين قطره اشك است. غافل از اينكه مزد حسين عليه السلام است، اينها اجر اشك تو نيست، بلكه اجر خون ابي عبدالله است، هر چه هم بيشتر از اينها عطا شود، باز در مقابل عمل حسين عليه السلام چيزي نيست. [18] .

666 - حجم عظيم پاداش گريه كردن بر حسين (ع)

مشخص شد كه با وجود معلوم بودن حجم و اندوه پاداش هر كار شايسته اي در روايات، چگونه حجم عظيم پاداش سوگواري و گريه خالصانه بر حسين عليه السلام غير قابل سنجش است.

اينك، مبادا كه اين حج پرشكوه پاداش و خلوص و فضايل بر اين كار به ظاهر اندك، شما را شگفت زده سازد و آنها را بسيار پنداري و از اين راه دچار لغزش گردي، چرا كه اين پاداش شكوهمند به خاطر گريه و گريه كننده در سوگ حسين عليه السلام نيست، بلكه در حقيقت براي خود حسين عليه السلام و در برابر فداكاري و ايثار و جهاد بي نظيري او در راه خداست و اگر اين نكته ظريف و عميق آن چنان كه شايسته است، مورد تعمق قرار گيرد نه حجم عظيم پاداش سوگواري بر حسين در نظر كسي بسيار مي نمايد و نه باعث شگفتي مي شود.

در زندگي فرمانروايان سخاوتمند، بسيار شنيده شده است كه در برابر خدمت ناچيز يا قصيده ستايش آميزي به بخشش هاي شگفت آوري دست مي يازند. [19] .

667 - اشك بر قهرماني فداكار

هنگامي كه خدا هر آنچه تصور گردد، در برابر اخلاص و عرفان و فداكاري بي نظير حسي عليه السلام به او ارزاني مي دارد، پس شگفت انگيز نخواهد بود كه آمرزش خود و بهشت برين را پاداش سوگواري خالصانه و گريه هدفدار و عارفانه بر او قرار دهد. اين تعجب بيجا و انكار عجولانه، نوعي بخل ورزيدن به خداي بخشاينده و كاستن از شكوه و عظمت بي نظير حسين عليه السلام و پاداش پرشكوه خدا به او و نوعي آزردن قلب مصافي دخت گرانمايه محمد صلي الله عليه وآله است، چرا كه پاداش هاي وعده داده شده در روايات، براي سوگواران آن حضرت به نوعي تجليل از هدف والا و پاداش اخلاص و اوج فداكاري حسين عليه السلام است، نه پاداش ‍ كار سوگواران و هنگامي كه پذيرفتيم فداكاري بي نظير است، چه جاي شگفتي است كه پاداش هم بي نظير باشد؟ [20] .

668 - پاداش شكيبايي قهرمانانه

هنگامي كه به خاطر كوچاندن ظالمانه حسين عليه السلام و خاندانش از خانه و وطن خويش، قلب شما دردمند و اشك ديدگانتان جاري مي گردد و پاداش سوگوار بر حسين عليه السلام در نامه عمل شما نوشته مي شود، اين پاداش بزرگ نه پاداش گريه شماست كه كسي آن را بسيار پندارد، بلكه اين پاداش، در حقيقت پاداش شكيبايي قهرمانانه و هدفدار و حماسه سازي است كه در برابر آوارگي و تبعيد و رانده شدن از خانه و كاشانه و كشور به جان خريده شده است.

پاداش مقاومت در برابر بيدادي است كه نه تنها حق زندگي بر روي زمين را براي عدالت خواه و حريت طلبي چون حسين عليه السلام تحمل نمي كرد، بلكه سر بريده و پيكر به خون آغشته او را نيز به حال خود رها نمي ساخت.

آري! پاداش پر شكوه در برابر آن حماسه پرشكوه است. اينك بايد ديد كه آيا اين پاداش براي آن فداكاري يا پاداش اضافي است؟ [21] .

669 - پاداش زنده ساختن ارزش هاي انساني

هنگام كه قلب شما به خاطر محاصره ناجوانمردانه اردوگاه حسين عليه السلام و بستن غذا و آب به روي آنان متأثر مي گردد. و اشك ديدگانتان جاري مي شود، پاداشي كه براي اين گريه عارفانه در كارنامه زندگي شما نوشته مي شود، پاداش پار پاره شدن و گداخته گرديدن جگر و مجروح شدن زبان و پژمرده شدن لب ها و تيره و تار شدن دنيا در نظر او از فشار تشنگي و شعله ور شدن قلب آن گرامي در برابر اهانت ها و ناسزاگويي ها و جسارت هاي جاهليت اموي است كه بي شرمانه مي گفتند: همچنان آب را بر روي تو خواهيم بست تا با لب تشنه به دوزخ وارد گردي. و نيز روايتي كه مي فرمايد: اشك ديدگاني كه در سوگ امام حسين عليه السلام جاري است، اگر بر شعله هاي خشمگين آتش دوزخ فرو ريزد، آن را خاموش خواهد ساخت. [22] .

چنين اثري، اثر پاداش فداكاري بي نظير او و گداخته شدن جگر او از تشنگي به خاطر زنده ساختن ارزش هاي والاي الهي و برچيدن بدعت ها ابليسي است، نه پاداش اشك فرد سوگوار. [23] .

670 - قبولي توبه به بركت وسايل حسيني

در ضمن دعا مي خوانيد: خدايا! توبه اي نصيب من فرما كه موجب اين شود كه گناهانم پاك گردد ظلمت از دلم زدوده شود. بنابراين انسان وقتي از گناهش توبه كرد باز دلهره دارد آيا توبه نصوح بود كه پاك شود؟! تا خواست او را بگيرد به رحمت واسعه الهي (حسين) متمسك مي شود يادش مي آيد در روايات وعده داده شده هر دلي كه براي حسينعليه السلام وارد مي شود معني رجا اين است، نه اين كه هر كس بر حسين گريه كردتمام گناهانش آمرزيده مي شود حتي از گناهان كبيره حتي حق الناس!!! 671 - حزن درعاشورا نشانه ايمان

[24] .

همان طوري كه در شرح فرمايشات شيخ شوشتري در اول خصايص عرض ‍ شد شيخ به اين عظمت در ايمانش شك مي كند، ولي جلو آن را به وسايل حسيني مي گيرد، مي گويد در عاشوراي حسين دلشكسته ام پس معلوم مي شود بحمدالله ايماني هست، ربطي با امام زمان هست، عاشورايي كه دشمان اهل بيت در آن روز خوشحالند، جشن مي گيرند بعضي عمدا عقد و عروسي خود را در آن روز قرار مي دهند، همين طور كه اين كارها و اين حالات نشانه كفر آنان است، دل هايي كه در عاشورا سوخته و گداخته است، حزن و اندوه سراسر وجودشان را گرفته معلوم است كه نشانه ايمانشان مي باشد.

در روايت از امام عليه السلام مي پرسد: گاه مي شود بدون سبب و سابقه قبلي اندوهناك مي شوم؟ مي فرمايد: هرگاه ما محزون مي شويم: دوستان ما هم اندوهناك مي گردند، به واسطه اتصال و ربط با امام اين آثار پيدا مي شود. [25] .

672 - خوشا به حال تو اي خاك!

چون امام علي عليه السلام همراه اصحابش از كربلا عبور كرد، ديدگانش پر از اشك شد و فرمود: در اين جا مركب خود را بر بندند و فرود آيند، و در اين جا توشه خود را بر زمين نهند، و در اين جا خونشان ريخته شود. خوشا به حال آن كه خون عاشقان بر آن ريخته شود! [26] .

673 - گريه حيوانات دشتي بر امام حسين (ع)

شيخ بزرگوار ابوالقاسم جعفر بن قولويه قمي (قدس سره) از حارث اعور روايت كرده است كه:

امام علي عليه السلام فرمود: پدر و مادرم فداي حسين كه در ظهر عاشورا به شهادت رسيد، به خدا قسم، گويي مي بينم كه حيوانات دشتي از هر نوعي گردن كشيده اند و بر سر مزار او شب تا صبح گريه مي كنند. فاذا كان كذلك فاياكم و الجفاء.

674 - فرمايش امام باقر در رثاء امام حسين (ع)

امام باقر عليه السلام فرمودند: آدميان و اجنه، مرغان و حيوانات وحشي، همگي بر امام حسين عليه السلام گريه كردند تا آنجايي كه اشك آن ها فرو ريخت.

675 - گريه آگاهانه موجودات

گريه موجودات بر او، نه مبالغه است و نه خيال و پندار، نه كنايه است و نه سمبليك و به زبان حال، بلكه هر موجودي به تناسب هستي خويش، به راستي بر او مي گريد؛همانگونه كه به راستي خدا را ستايش مي كند. و آن گريه هم نه تنها بر شهادت آن حضرت و بر فداكاري او و ستم و بيدادي است كه بر آن پيشواي بزرگ حق و عدالت رفت، بلكه بنا به روايات متعدد همه موجودات به خاطر نوعي شناخت و در پرتو نوعي شعور و دريافت مقام او، كه براي ما ناشناخته است، پيش از شهادت او نيز بر آن حضرت گريه كردند. همانگونه كه در زيارت ماه شعبان كه از امام عصر عليه السلام رسيده است اين نكته به صراحت آمده است كه:

... بكته السماء و من فيها والارض و من عليها و لما يطا لا بتيها... [27] .

كران تا كران آسمانها و آنچه در آنهاست و جاي جاي زمين و آنچه بر روي آن است همه و همه بر او گريستند.

آري! از آن لحظاتي كه جلوه هاي خضوع و خشوع و فروتني و همدردي آفريده شد، تمامي موجودات بر او خضوع كردند. [28] .

676 - فضيلت گريه بر اهل بيت

امام حسين عليه السلام فرمود: از ديدگان هيچ بنده اي در راه ما (خاندان نبوت عليه السلام) اشكي نمي چكد يا سرازير نمي شود مگر آنكه خداي سبحان، او را به خاطر آن، چندين صد سال در بهشت جاي مي دهد.

احمد بن يحيي گويد: امام حسين عليه السلام را در خواب ديدم، از حضرت عليه السلام پرسيدم: از شما نقل شده كه فرموده اي: از ديدگان هيچ بنده اي در راه ما (خاندان نبوت عليه السلام) اشك نمي چكد يا سرازير نمي شود مگر آنكه خداي سبحان، او را به خاطر آن، چندين صد سال در بهشت جاي مي دهد (آيا درست است؟) فرمود: آري.

عرض كردم: (پس در نقل اين حديث) ميان من و شما واسطه ها افتاد. [29] .

677 - گريه دگر دوستي

مردم خواهي و دگر دوستي، انگيزه ديگر رقت قلب و گريه بر ديگري است.

به عنوان مثال: اگر شما بشنويد كه مردي همراه فرزندان، جوانان، كودكان شيرخوار، برادران، بانوان و يارانش، در بياباني فرود آمده، بدون هيچ گناهي در محاصره بيدادگران خون آشام قرار گرفته، بيدادي بسان بيدادي كه بر حسين عليه السلام رفت بر او مي رود؛در اين شرايط به طور قطع قلب شما بر او شعله ور و پاره پاره مي شود. بالاترين از اين، اگر بشنويد كه فردي گناهكار يا حلالگر حرام خدا و يا حرامگر حلال خدا يا دشمن شخصي خودتان يا با فردي كافر، آنگونه وحشيانه و بيرحمانه رفتار شده است، باز هم ترحم و رقت قلب شما بر او، برانگيخته خواهد شد و اشك ديدگانتان جاري.

حسين عليه السلام بي هيچ جرم و گناهي در برابر آن كوردلان مي فرمود:

آيا كسي از شما را كشته ام كه خون آن را مطالبه مي كنيد؟ يا ثروتي از شما نابود ساخته ام كه عوض و غرامت آن را از من مي طلبيد؟ يا قانوني را تغيير داده ام؟ و آنان پاسخي نداشتند. [30] .

حسين عزيز! جانم فدايت باد! اگر اينگونه هم بود، باز هم در خور اين رفتار وحشيانه اي كه به تو روا داشتند، نبودي، در حالي كه براي تو هيچ جرم و گناهي نبود كه كيفرش اين اعمال ضد بشري امويان باشد.

آري! بياييد تا از ديدگاه بشر دوستانه بر او گريه كنيم و كسي كه از اين ديدگاه بر او اشك نريزد، از جوانمردي بي بهره است. [31] .

678 - الگوي گريه

از اقسام ديگر گريه و دلشكستگي گريه همدردي و به پيروزي از ديگري است.

به عبارت ديگر، گاهي گريه ديگري منشاء رقت قلب و جريان يافتن سيلاب اشك مي گردد بي آن كه به فردي كه بر او مي گريند توجه شود، از اين رو به پيروي از پيامبر صلي الله عليه وآله كه الگوي شماست بر حسين عليه السلام اشك بريزيد، نه تنها به پيروي از پيامبر، بلكه به پيروي از همه پيام آوران خدا و جانشينان آنان، بلكه به پيروي از آسمان ها و زمين، حيوانات و پرندگان، بهشت و دوزخ، موجودات ديدني و ناديدني و جنيان و فرشتگان و يا به پيروي از درختان و گياهان و سنگ ها، بر او سوگواري كنيد.

كدامين قلب است كه از سنگ سخت تر باشد؟ و يا به پيروي از آهن بر او گريه كنيد همانگونه كه در داستان ميخ هاي كشتي نوح كه بر حسين عليه السلام خون گريستند. [32] پس، شما به پيروي از آنها بر حسين عليه السلام بگرييد. [33] .

679 - گريه كنندگان بر حسين (ع)

بي ترديد برپايي محافل سوگواري و گريه بر حسين عليه السلام نيكي به پيامبر و علي و فاطمه و امام حسن عليه السلام است.

دليل آن، آيت است كه احسان و نيكي، عبارت از سود رساني واقعي است و بهترين سود رساني واقعي است و بهترين سود رساني، تجليل و احترام است و سوگواري و گريه بر شهيدان پاكباخته و بزرگي كه خون مقدسشان را نثار حق و عدالت نموده اند، بهترين تجليل از آنان و هدف هاي بلند آنان است.

پيامبر صلي الله عليه وآله هنگامي كه گريه زنان انصار، بر برخي از شهداي احد را شنيد با افسردگي خاطر فرمود: اما قهرمانان بزرگ احد، حمزه، سوگواري و گريه كننده ندارد. آنگاه به زنان انصار فرمود: براي حمزه سوگواري كنند و بر آنان دعا فرمود. [34] .

اين در حالي بود كه حمزه گرچه مثله شده بود، اما امكان مراسم دفن و تشييع جنازه و نماز بر پيكر مقدسش ‍ بود و تنها، گريه كننده اي نداشت كه پيامبر در تجليل از شخصيت و فداكاري او دستور سوگواري بر او داد.

امام حسين عليه السلام هيچ كدام از اين مراسم را، جز گريه و نثار اشك از سوي خاندانش را، به هنگامي كه پيكر مطهرش بر روي خاك بود نداشت. خواهر گرانقدرش با گريه اي جانسوز پيامبر صلي الله عليه وآله را ندا داد تا شاهد سوگواري بر حسين عليه السلام باشد؛اما سپاه پليد اموي آنان را از سوگواري بر او هم باز داشت، بلكه پا را فراتر نهاده از گريه و نثار اشك نيز جلوگيري مي كرد.

پس، اگر از شيفتگان او هستيم و با او احساس پيوند معنوي و انساني مي كنيم، بياييد با همه وجود از او تجليل كنيم و بر او سيلاب اشك جاري سازيم، چرا كه اگر كسي بر او نگريد، با او پيوندي ندارد. [35] .

680 - تقدس اشك در مصيبت حسين (ع)

به اشك هايي كه نثار امام حسين عليه السلام مي گردد و در مجالس سوگ او ريخته مي شود، بهاي خاصي داده شد به گونه اي كه فرشتگان آنها را جمع مي كنند و به خزانه داران بهشت مي دهند تا با آب گواراي حيات، دهم آميزند. [36] .

به مسير جريان اشك هاي جاري بر آن حضرت نيز، احترام خاصي شد به طوري كه نه گرد و غبار ذلت بر آنها خواهد نشست و نه اندوه و غم. [37] .

681 - گريه كاينات

از جمله صفات خداوند، اين است كه: در كران تا كران هستي موجودي نيست جز اينكه او را به پاكي مي ستايد.

و ان من شي ء الا يسبح بحمده.

و پرتوي از اين ويژگي به امام حسين عليه السلام آن است كه همه موجودات بر مصيبت و شهادت او مي گريند، اما ما گريه آنها را در نمي يابيم همانگونه كه ستايش و تسبيح موجودات را.

به علاوه گريه، تنها جريان يافتن اشك از ديدگان نيست، بلكه گريه هر موجودي متناسب با موجوديت و وضعيت آن است و همانگونه كه در روايات آمده است: گريه آسمانها به ظهور قطران خون، گريه ماهيان دريا به خروج آنها از آب، گريه ها به تيره و تار شدن آن، گريه خورشيد و ماه به گرفتگي آنها و گريه زمين آن بود كه هر سنگي جا به جا مي شد، زير آن قطرات خون نمودار بود. [38] .

682 - گريستن نيزه و شمشير

يكي از انديشمندان مي گويد:



عليه السلام كل انكسار و خصوع له

و كل صوت فهو نوح الهواء



هر احساس همدردي و خضوع براي اوست و هر صدايي، صداي نوحه سرايي در شهادت اوست.

تا آنجايي كه همان شمشيرها و نيزه ها و تبرهايي كه در كشتن و ريختن خون پاك او به كار گرفته شدند نيز، بر او گريستند، همانگونه كه اين مطلب در قصيده همان انديشمند بزرگ آمده است، كه مي سرايد:

شمشير گلوي آن حضرت را مي بريد و گريان بود و نيزه بر پا ايستاده و سر فرود آورده شيون مي كرد و تير بر پيكرش مي نشست و مي گريست و نيزه سر مقدس او را برافراشته و ناله مي كرد.

683 - من شهيد اشك هاي جاري ام

شيخ شوشتري مي فرمايد: با نگرش به ويژگي هاي امام حسين عليه السلام ديدم خودش فرموده است كه: من شهيد اشك هاي جاري هستم، ياد و نام من نزد هيچ انسان با ايماني برده نمي شود، جز اينكه طوفاني از حزن و اندوه در دلش پديدار مي گردد و بر آنچه بر من، در راه حق و عدالت رسيده، مي گريد [39] [40] .

684 - استجابت دعا در روز اول محرم

ريان بن شبيب، دايي معتصم خليفه عباسي بود، و مي گويد.

روز اول محرم بود كه خدمت امام رضا عليه السلام رسيدم، آن حضرت خطاب به من فرمودند: اي پسر شبيب! آيا روزه اي؟

گفتم نه:

امام رضا عليه السلام فرمودند: امروز همان روزي است كه حضرت زكريا از درگاه الهي طلب فرزند نمود، خداوند نيز دعاي او را مستجاب كرده و ملائكه در محراب عبادت به او ندا كردند كه: اي زكريا! خداوند به تو بشارت فرزندي به نام يحيي را مي دهد. پس هر كسي كه روز اول محرم را روزه بگيرد، دعاي او مستجاب مي شود، همان گونه كه خداوند دعاي زكريا را مستجاب نمود. [41] .

685 - سبب آمرزش گناهان

امام رضا عليه السلام فرمودند: محرم ماهي بود كه مردم جاهليت جنگ را در آن حرام كرده بودند؛ولي اين امت ستمكار، خون هاي ما را در اين ماه حلال دانستند و بر زمين ريختند و حرمت ما را شكستند و زنان و فرزندان ما را اسير كردند، خيام حرم ما را به آتش كشيدند و اموال ما را به غارت بردند و احترام پيامبر را در حق ما رعايت ننموديد، همانا مصيبت روز شهادت امام حسين عليه السلام چشمان ما را مجروح نمود و اشك را از ديدگان ما جاري ساخت و عزت ما را مبدل به ذلت نمود و سرزمين كربلا تا روز قيامت، جايگاه اندوه و بلاء ما خاندان گشت، همانا كه در مصيبت حسين عليه السلام بايد گريه كنندگان بگريند؛زيرا كه گريه در مصيبت حسين عليه السلام باعث ريختن گناهان كبيره مي گردد. [42] .

686 - روز مصيبت و حزن

سپس حضرت رضا عليه السلام فرمودند: هنگامي كه ماه محرم مي شد، پدرم را آنچنان حزن و اندوهي فرا مي گرفت كه هيچ كس ديگر او را خندان نمي ديد تا روز عاشورا و آن روز، روز مصيبت و حزن و گريه او بود و مرتب مي فرمود كه: امروز همانا روزي است كه حسين عليه السلام به شهادت رسيد. [43] .

687 - شكسته شدن حرمت پيامبر

سپس امام رضا عليه السلام فرمود: اي پسر شبيب! محرم ماهي بود كه حتي حرمت آن در زمان جاهليت نيز محفوظ بود و مردم آن زمان جنگ را در اين ماه حرام مي دانستند؛اما اين امت حرمت اين ماه را نگه نداشتند و حرمت پيامبر صلي الله عليه وآله را رعايت نكردند. آنان در همين ماه به جنگ خاندان پيامبر خود رفته، زنان آن حضرت را اسير نموده و اموال آنها را به غارت بردند، خداوند هرگز آن ها را نيامرزد. [44] .

688 - گريستن زمين ها و آسمان هاي هفتگانه

اي پسر شبيب! اگر مي خواهي گريه كني، بر مصيبت حسين بن علي عليه السلام گريه كن؛چرا كه آن حضرت را همانند گوسفندي سر بريده و هجده نفر از اهل بيت آن حضرت را كه روي زمين نظير و همانندي نداشتند را شهيد نمودند، همانا كه در مصيبت شهادت حسين، آسمان هاي هفتگانه و زمين ها به گريه در آمدند. [45] .

689 - اعتكاف چهار هزار فرشته در كنار مزار حسين (ع)

روز عاشورا، چهار هزار فرشته براي ياري امام حسين عليه السلام از آسمان به زمين آمدند، آن ها هنگامي كه به زمين رسيدند كه آن حضرت به شهادت رسيده بود، پس در كنار مزار حسين عليه السلام به صورت ژوليده و خاك آلوده باقي ماندند تا هنگامي كه حضرت قائم آل محمد صلي الله عليه ظهور نمايد و آن ها جزو ياران آن حضرت هستند و شعارشان: يا لثارت الحسين خواهد بود. [46] .

690 - باريدن باران خاك و خون

اي پسر شبيب! پدرم از پدرش و او از جدش اين چنين شنيده بود كه: هنگامي كه جد بزرگوارم امام حسين عليه السلام به شهادت رسيد، از آسمان باران خاك و خون باريد.

691 - ثواب گريه و زيارت امام حسين (ع)

اي پسر شبيب! اگر در مصيبت شهادت حسين به حدي گريه كني كه اشك تو بر صورتت جاري گردد، خداوند تمامي گناهان ضغيره و كبيره، خواه زياد تو را مي بخشد.

اي پسر شبيب! اگر مي خواهي خدا را در حالي ملاقات كني كه هيچ گناهي بر دوش نداشته باشي، پس به زيارت مزار و تربت شريف امام حسين عليه السلام برو.

اي پسر شبيب! اگر دوست داري كه در بهشت با رسول خدا و ائمه طاهرينش همنشين گردي، پس بر قاتلين حضرت سيدالشهداء لعنت فرست.

اي پسر شبيب! اگر دوست داري كه تو نيز به همان ثواب و پاداشي دست يابي كه شهداي كربلا به آن رسيدند، هرگاه كه ياد مصيبت حسين عليه السلام مي افتي بگو:

يا ليتني كنت معهم فافوز فوزا عظيما.

اي كاش من نيز همراه آن ها بودم و به آن رستگاري عظيم دست مي يافتم.. [47] .

692 - پاداش گريستن بر امام حسين (ع)

[48] .

اي پسر شبيب! اگر دوست داري كه درجات والاي بهشت همراه ما باشي، پس در اندوه و حزن ما اندوهگين باش و در شادي ما شاد، و بر تو باد ولايت و دوستي ما خاندان؛چرا كه اگر كسي سنگي را نيز دوست بدارد، خداوند در روز قيامت او را همراه آن سنگ محشور مي گرداند. [49] .

693 - پاداش گريستن بر امام حسين (ع)

ابن قولويه به سند معتبر از مسمع كردين روايت كره است كه:

خدمت امام جعفر صادق عليه السلام بودم، آن حضرت به من فرمودند: اي مسمع! تو عراقي هستي، آيا به زيارت قبر جدم حسين عليه السلام مي روي!

گفتم: نه؛زير من از افراد معروف بصره هستم و در نزديكي ما عده اي هستند كه پيرو خليفه اند و ما دشمنان زيادي از ناصبيان و غير آن ها داريم؛من مي ترسم كه آن ها نزد والي از من سخن چيني كرده و ايشان به من ضرر برسانند.

امام صادق عليه السلام فرمودند: آيا به خاطر مي آوري مصايبي كه بر حسين عليه السلام وارد آمد؟

گفتم: آري!

حضرت فرمودند: آيا در مصيبت حسين ناله سر مي دهي؟

گفتم: آري! تا اندازه اي گريه و زاري مي كنم كه اهل خانه نيز از گريه من اندوهگين مي گردند و تا حدي غذا نمي خورم كه از حالت من آثار مصيبت آشكار مي گردد.

امام فرمود: خداوند بر گريه ات رحم نمايد! اي مسمع! همانا تو از كساني هستي كه در مصيبت ما غمگيني و در شادي ما شاد و جزو كساني مي باشي كه در اندوه ما اندوهگين، در ترس ما هراسناك و در ايمني ما ايمن اند.

به زودي به هنگامه مرگ پدران مرا مي بيني كه نزد تو حاضر شده اند و به عزرائيل در مورد تو سفارش مي كنند و به تو مژده ها و بشارت هايي كه نزد تو حاضر شده اند و به عزرائيل در مورد تو سفارش مي كنند و به تو مژده ها و بشارت هايي مي دهند كه ديده است روشن گردد و خشنود شوي و عزرائيل از مادر نسبت به تو مهربان تر از مادر خواهد بود.

در اين مواقع كه امام گريه كردند، من هم گريه كردم. [50] .

694 - برپايي مجلس عزا توسط امام صادق (ع)

وجود گرامي حضرت امام صادق عليه السلام در دهه عاشورا، هرگز شادمان ديده نشد.

حضرت رضا عليه السلام در تمام اين روزهاي دهگانه، اندوهگين و دل شكسته با چهره اي گرفته، در محفلي كه خود برپا ساخته بود، همراه فرزندانش مي نشست و بانوان حرم نيز پشت پرده قرار مي گرفتند و هر كسي وارد مي شد اگر توانايي اداره مجلس و مرثيه سرايي و بيان فاجعه عاشورا، حاضر نبود خود آن حضرت، مصيبت حسين عليه السلام را ياد مي كرد و مي گريست؛همانگونه كه در روايتي آمده است كه روز اول محرم، ريان بر آن حضرت وارد شد، حضرت بدو فرمود:

ريان! اگر براي فاجعه اي گريان شدي براي حسين اشك بريز، چرا كه آن حضرت به دست شقاوت پيشگان اموي، بسان قوچي كه ذبحش مي كنند، سر بريده شد و به همراه حسين، هيجده نفر از والاترين خاندانش به شهادت نائل آمدند. [51] .

695 - ثمره گريه بر امام حسين (ع)

در روايت آمده است كه:

من بكي او ابكي او تباكي وجبت له الجنه. [52] .

كسي كه بر فاجعه غمبار عاشورا بگريد، يا با گفتار سنجيده ديگران را بگرياند، يا همرنگ و همگون با عزاداران حسين گردد، بهشت خدا بر او زيبنده است. [53] .

696 - نوشيدن آب به ياد لب تشنه حسين (ع)

ابن قولويه با سند معتبر از داود رقي روايت كرده است كه او گفت:

روزي خدمت امام صادق عليه السلام نشسته بودم، آن حضرت آب طلبيد، هنگامي كه آب را نوشيدند، شروع به گريستن نمودند و فرمودند: اي داود! خداوند لعنت كند قاتل حسين بن علي عليه السلام را!

سپس فرمودند: هر كسي آب بنوشد و به ياد حسين عليه السلام بيافتد و قاتلين آن حضرت را لعنت نمايد، خداوند صدهزار حسنه براي او ثواب مي نويسد و صدهزار گناه او را مي پوشاند و صدهزار درجه او را بالا مي برد و پاداش كسي را دارد كه صدهزار گناه او را مي پوشاند و صدهزار درجه او را بالا مي برد و پاداش كسي را دارد كه صدهزار بنده را در راه خدا آزاد كرده باشد و روز قيامت با دلي شاد وارد صحراي محشر مي گردد. [54] .

697 - شعر در مدح و رثاي اهل البيت (ع)

امام صادق عليه السلام فرموده است:

من قال فينا بيت شعر، بني الله له بيتا في الجنه؛ [55] كسي كي يك بيت شعر درباره ما بگويد، خداوند براي او خانه اي در بهشت بنا مي كند

و نيز آن امام به حق ناطق فرموده است: من انشد في الحسين عليه السلام بيتا من شعر فبكي او تباكي فله الجنه؛ [56] كسي در ماتم سالار شهيدان امام حسين عليه السلام بيتي سرود، پس گريست اگر فعل (بكي) از تبكيه باشد، بدين معني است كه ديگران را به گريستن برانگيخت، و ياد خود را به گريه زد، مر او را بهشت است [57] .

698 - پاداش نثار يك قطره اشك

با نگرش به رواياتي كه در مورد پاداش گريه مخلصانه و عارفانه بر حسين عليه السلام آمده است. [58] و با نگرش بر اين واقعيت كه نثار يك قطره اشك با اخلاص و عرفان بدان حضرت، پاداش نهايت ناپذيري خواهد داشت و آنچه نهايت ناپذير باشد، هر آنچه از آن برداشته شود، پايان نخواهد پذيرفت، اميد به نجات، جايگزين وحشت و اضطراب گرديد. [59] .

699 - اشك با معرفت

از چيزهايي كه ارزش عمل را از نظر كيفيت بالا مي برد معرفت است.

چرا در باب زيارت اينقدر آمده است كه مثلا من زار الحسين عليه السلام عارفا بحقه...؛هر كسي كه امام را زيارت كند به شرط اينكه او را بشناسد چنين و چنان است؟ زيرا اساس شناخت است. اينكه بعضي از اشخاص ‍ شبهه مي كنند كه يك قطره اشك براي امام حسين مگر مي تواند آنقدر ارزش ‍ داشته باشد، پاسخ اين است كه گاهي ممكن است انسان آنقدر براي امام حسين بگريد كه اگر اشك همه عمر را جمع كنند يك استخر بشود و هيچ ارزش هم نداشته باشد ولي يك انسان ممكن است به اندازه يك بال مگس براي امام حسين اشك بريزد كه ارزشش از آن استخر اشك ديگري خيلي بيشتر باشد. [60] .

700 - در رثاي قهرمان بگرييد!

اين رثاء و مصيبت نبايد فراموش بشود، اين ذكر، اين ياد آوري نبايد فراموش بشود و بايد اشك مردم را هميشه بگيريد، اما در رثاي يك قهرمان پس اول بايد قهرمان بودنش براي شما مشخص بشود و بعد در رثاي قهرمان بگرييد، و گر نه رثاي يك آدم نفله شده بيچاره بي دست و پاي مظلوم كه ديگر گريه ندارد، و گريه ملتي براي او معني ندارد در رثاي قهرمان بگرييد براي اينكه احساسات قهرماني پيدا بكنيد. [61] .

701 - اشك با ارزش

مردم بايد روضه راست بشنوند تا معارفشان، سطح فكرشان بالا بيايد و بدانند كه اگر روحشان در يك كلمه اهتزاز پيدا كرد، يعني با روح حسين بن علي هماهنگ شد و در نتيجه اشكي و لو ذره اي، از چشمشان بيرون آمد، واقعا مقام بزرگي است. اما اشكي كه از راه قصابي كردن از چشم بيرون بيايد، اگر يك دريا هم باشد ارزش ندارد. [62] .


پاورقي

[1] حماسه حسيني، ج 1، ص 81.

[2] بحارالانوار، ج 51، ص 151.

[3] بحار الانوار، ج 10، ص 144.

[4] ويژگيهاي امام حسين عليه السلام، ص 293.

[5] خصائص الحسين عليه السلام، ص 64 و 65.

[6] همان ماخذ، ص 109.

[7] بحارالانوار، ج 44، ص 287.

[8] خصائص الحسين عليه السلام، ص 396.

[9] بحارالانوار، ج 45، ص 206، و 207.

[10] بحارالانوار، ج 44، ص 293.

[11] همان ص 289.

[12] منتخب طريحي، ج 2، ص 140.

[13] بحارالانوار، ج 44، ص 304.

[14] بحارالانوار، ج 44، ص 104.

[15] همان ج 70، ص 210.

[16] مفاتيح الجنان، دعاي الوحمزه ثمالي.

[17] سيدالشهداء عليه السلام، شهيد دستغيب ص 76.

[18] سيدالشهداء عليه السلام، شهيد دستغيب، ص 79.

[19] سيدالشهداء عليه السلام، شهيد دستغيب، ص 79.

[20] خصائص الحسين عليه السلام، ص 423.

[21] خصائص الحسين عليه السلام، ص 424.

[22] بحارالانوار، ج 44، ص 290.

[23] ويژگي هاي امام حسين عليه السلام، ص 425.

[24] صحيفه سجاديه، دعاي، 16.

[25] سيدالشهداء عليه السلام، شهيد دستغيب، ص 196.

[26] رساله لقا الله، ص 221.

[27] مصابح المتهجد، ص 758، بحارالانوار، ج 101، ص 347.

[28] ويژگيهاي امام حسين عليه السلام، ص 80.

[29] فرهنگ جامع سخنان امام حسين عليه السلام، ص 723.

[30] بحارالانوار، ج 45، ص 7.

[31] ويژگيهاي امام حسين عليه السلام، ص 308.

[32] بحارالانوار، ج 44، ص 230.

[33] خصائص الحسين عليه السلام، ص 307.

[34] بحارالانوار، ج 82، ص 105.

[35] خصائص الحسين (ع)، ص 291.

[36] بحارالانوار، ج 44، ص 305.

[37] همان ماخذ ص 281.

[38] تهذيب التهذيت، ج 2، ص 355.

[39] بحارالانوار، ج 44، ص 284.

[40] خصائص الحسين عليه السلام، ص 54.

[41] منتهي الامال، ص 60.

[42] منتهي الامال، ص 58.

[43] همان ص 59.

[44] همان ص 61.

[45] همان ص 62.

[46] منتهي الامال، ص 63.

[47] منتهي الامال، ص 63.

[48] همان ماخذ، 64.

[49] همان ماخذ.

[50] منتهي الامال، 68.

[51] امالي شيخ صدوق، ص 79، مجلس 27.

[52] بحارالانوار، ج 44، ص 288 ح 27 با اندکي تفاوتي.

[53] ويژگيهاي امام حسين عليه السلام، ص 57.

[54] منتهي الامال، ص 71.

[55] سفينه البحار، ماده بيت ج 1، ط 1، ص 116.

[56] سفينه البحار، ماده بيت ج 1، ط 1، ص 116.

[57] نامه ها و برنامه، ص 2268.

[58] بحار الانوار، ج 44، ص 276.

[59] ويژگي هاي امام حسين عليه السلام، ص 62.

[60] آشنايي با قرآن، ج 8، ص 140.

[61] حماسه حسيني، ج 1، ص 127.

[62] همان ص 21.