بازگشت

حسين مظهر غيرت الهي


346 - مرگ سرخ از زندگي ننگين بهتر است

امام حسين عليه السلام خود سوار بر شتر شده (و طبق روايتي ديگر اسب) و از لشكر ابن سعد خواست كه ساكت شوند، آنها ساكت شدند، امام شروع به حمد و ستايش الهي نموده و به بهترين صورت مقام ربوبيت را توصيف نمودند، سپس بر پيامبر خاتم صلي الله عليه وآله و ملائكه و رسولان الهي با بياني رسا و شيوا درود فرستاده و فرمود:

اي مردم! مرگ و بيچارگي بر شما باد؛زيرا شما در حال پريشاني و سرگرداني از ما طلب ياري نموديد و ما را به فريادرسي خود فرا خوانديد؛ما نيز با شتاب براي ياري شما آمديم، اما اينك آن شمشيري را كه مطابق سوگندتان مي بايستي براي ياري ما از غلاف بيرون بكشيد، بر روي خود ما مي كشيد و اين آتشي را كه براي ما مهيا نموده ايد، همان آتشي است كه قرار بود بر جان دشمن ما و دشمن شما برافروخته گردد. امروز شما براي ياري دشمنان خود و جنگ با دوستان خود جمع شده ايد، در حالي كه آنها نه عدالتي را بر پا كرده اند و نه اميد تازه اي در ياري به آنها وجود دارد.

واي بر شما! آيا قصد داريد كه ما را تنها گذاشته و رها كنيد، بي آن كه حتي شمشيري در راه كمك به ما از غلاف در آوريد يا خاطرتان از سوي ما پريشان باشد، يا آن كه راي محكمي اتخاذ نماييد؟ شما همانند ملخ با شتاب و عجله مشغول به اين عمل شديد و چونان پروانه اي دامن بر اين آتش زديد.

از رحمت خدا به دور باشيد اي بردگان اجتماع و اي رانده شدگان از گروه ها و اي تاركين كتاب خدا و اي كساني كه احكام خدا را دگرگون نموديد و اي گروه گناهكار و اي پيروان شيطان و اي خاموش گران چراغ هدايت نبوي؟

آيا اينان را ياري مي كنيد و ما را تنها و خوار مي گذاريد؟ آري! به خدا سوگند مي خورم كه اين حيله و نيرنگ (كار جديد شما نيست و) از قديم در شما بوده و اصل و فرع شما را در برگرفته و به آن خو گرفته ايد، شما همچون ميوه پليد و خبيثي هستيد كه حتي در گلوي باغبان خود نيز چون استخوان، گير مي كنيد، ولي براي غاصبين لقمه اي گوارا هستيد.

بدانيد كه اين زنازاده فرزند زنازاده ابن زياد مرا بين دو كار قرار داده: مرا يكي (از اين دو كار) شهادت و ديگري ذلت (بيعت با يزيد) است هيهات! و دور باد از ما كه شهادت را قبول نكرده و تن به ذلت دهيم. [1] .

347 - غيرت زاده زهرا (س)

خدا و رسول او و مؤمنين و دامن هاي پاك و مطهري كه ما در آن رشد و نمو يافتيم و مردمان با غيرت و جان هاي با عزتي كه تن به ذلت نداده اند، اين اجازه را به ما نمي دهند كه ما مطيع انسان هاي پست شويم و (زندگي ذلت بار را) بر شهادت شرافتمندانه ترجيح دهيم بدانيد كه من با همين خاندان اندكم كه ياوران من نيز مي باشند، با شما نبرد خواهم كرد سپس آن حضرت در ادامه سخنانش اشعاري از فروه بن مسيك مرادي را خواند:

اگر ما (در اين جنگ) پيروز شويم پيروزي عادت ديرين و قديم ما است و اگر شما بر ما چيره شده و ما مغلوب گرديم، باز هم پيروزيم. اگر ما شكست خورده و به شهادت برسيم، از روي ترس نبوده بلكه روزگار ما سر آمده و اجل ما رسيده و دولت به ديگران روي كرده است اگر مرگ از سر عده اي باز شود و از آنان دور گردد، درب خانه كساني ديگر را به صدا در مي آورد بزرگان و سروران قوم من به دست شما كشته شدند، همانگونه كه در قرون پيش مردمان نابود گرديدند.

اگر بنا به جاودانگي پادشاهان در اين دنيا بود، پس ما نيز جاويد مي مانديم و اگر بزرگ مردان در اين عالم باقي مي ماندند، ما نيز بايد باقي مي مانديم. به شماتت كنندگان ما بگو: به خود باز گرديد و ما را شماتت و سرزنش ‍ مكنيد؛زيرا همين مرگي كه گريبان گير ما شده است، زماني ديگر نيز گريبان گير شما خواهد شد. [2] .

348 - القتل اولي من ركوب العار

امام حسين عليه السلام به لشكر ابن سعد پيشنهاد جنگ تن به تن داد، هر كسي براي مبارزه با حسين عليه السلام به ميدان مي آمد كشته مي شد، تا آن كه عده زيادي از لشكر ابن سعد كشته شدند، امام عليه السلام مي جنگيد در حالي كه اين رجز را مي خواند: مرگ بهتر از زندگي مذلت باز است و ننگ بهتر از وارد شدن در آتش دوزخ است [3] .

امام حسين (ع) پيوسته مي جنگيد تا آنكه كه در كشاكش جنگ لشكر ميان امام عليه السلام و خيمه ها فاصله انداختند، (غيرت حسين به جوش آمده و) فرياد برآورد: واي بر شما اي پيروان و شيعيان خاندان ابي سفيان! اگر دين نداريد و از روز قيامت نيز نمي ترسيد، حداقل در اين دنيا آزاد مرد باشيد و اگر آنگونه كه گمان داريد عرب هستيد، پس به اصل و نژاد خويش ‍ بازگرديد [4] .

شمر كه خدايش لعنت كند: گفت: چه مي گويي اي پسر فاطمه؟!

امام عليه السلام فرمودند، مي گويم كه من با شما مشغول جنگ و نبردم و شما با من و زنان در اين باره گناهي ندارند، پس تا هنگامي كه من زنده ام مگذاريد كه اين سركشان و جاهلان و ستمگران متعرض حرم من بشوند!

شمر - كه لعنت خدا بر او باد - گفت: اي پس فاطمه؟ حرفت را پذيرفتيم! سپس همگي آماده جنگ با آن حضرت شدند. [5] .

349 - مظهر غيرت و عزت نفس

از صفات برجسته انساني يكي هم غيرتمندي است غيرتمندي و غيرت ورزي به خود و به خاندان و يارانش.

در مورد غيرت ورزي حسين عليه السلام به خويشتن انبوه سخنان افتخار آفرين و اشعار حماسي و سروده هاي پر محتوا و ستم سوزش، به هنگام يورش قهرمانانه به سپاه دشمن، بلند آوازه و شناخته شده است.

همانگونه كه عملكرد غيرتمندانه و افتخار آفرين او بسيار است، كه اينكه يك نمونه آن را كه قلب ها را جريحه دار مي سازد، مي نگريم:

در روز جاودانه عاشورا هنگامي كه آن حضرت بر اثر شدت زخم ها و ضربت كاري عنصر ددمنشي به نام صالح بن وهب، توان نشستن بر فراز مركب و ادامه دفاع را از دست داد و به طرف راست چهره مقدسش، بر روي خاك افتاد؛ همان ويژگي غيرتمندي و عزت نفسش بدو اجازه آرميدن بر روي خاك و شنيدن شماتت دشمن بي فرهنگ را نداد؛به همي جهت با زحمت بسيار بپا خاست و اين بار بر روي پاي خويش به دفاع از حق پرداخت.

پس از چندي شدت صدمات وارده، قدرت ايستادن را نيز از او سلب كرد، به ناچار در وسط ميدان نبرد نشست و در حالي كه حلقه محاصره بر او تنگ تر مي شد، غيرتمندانه و شجاعانه به دفاع از حق ادامه داد. اين مرحله نيز با شدت يافتن زخمهاي و ادامه خونريزي غير ممكن شد و پيشواي غيرتمندان عالم، در واپسين لحظات شهادت قرار گرفت، اما شگفتا كه در آن لحظات نيز به زحمت بپا مي خاست و بر خاك مي افتاد تا دشمن، كار او را تمام شده ننگرد و جرات جسارت و شماتت نيابد... [6] .

غيرتمندي و غيرت ورزي او در مورد خاندانش نيز درس آموز و شنيدني است او تمام تلاش خويش را براي تدابير دفاعي به كار گرفت با حفر خندق بر اطراف خيمه ها، با افروختن آتش هاي شعله ور و پر شراره در درون خندق [7] و با فرا خواندن پياپي دشمن زبون، كه:اقصدوني بنفسي و اتركوا حرمي

شما با من در پيكاريد نه با خاندانم، پس به خيمه ها نزديك نشويد.

و اين غيرتمندي به جايي رسيد كه با شنيدن خبر هجوم به خيمه ها، آب گوارايي را كه با زحمت بسيار بدان دست يافته و براي نوشيدن به دهان نزديك ساخته بود به زمين پاشيد و با همان حالت عطش براي دفاع از خيمه ها شتافت [8] .


پاورقي

[1] لهوف سيد بن طاووس، ص 137.

[2] همان ماخذ، ص 137.

[3] همان اخذ ص 163.

[4] همان ماخذ ص 163.

[5] همان ماخذ، ص 165.

[6] بحارالانوار، ج 45، ص 54 و 55.

[7] بحار الانوار، مج 45، ص 4.

[8] ويژگيهاي امام حسين عليه السلام ص 147.