بازگشت

جنبه هاي گوناگون تبليغ در نهضت امام حسين


215 - جهاد خاص امام حسين (ع)

امام حسين (ع) به انجام جهاد و فداكاري ويژه اي برگزيده شد، آري! به جهادي با مقررات و شرايط خاصي، فرمان يافت كه كسي پيش از او آنگونه فرمان نيافته بود. آن شرايط خاص عبارت بود از:

1 - از جمله شرايط و جواب جهاد در آغاز كار، اين بود كه در برابر هر مجاهد مسلمان بيش از ده كافر نباشد و اگر نيروي آنان بيشتر از اين بود جهاد واجب نمي شد. آن گاه خداوند با آگاهي بر وضعيت مسلمانان به لطف خويش بر آنان آسان گرفت و هر رزمنده مسلمان را در برابر دو كافر، مكلف به جهاد ساخت، اما در مورد امام حسين عليه السلام اين شرط عددي مقرر نشد؛بلكه آن حضرت در برابر سي هزار نفر يا بيشتر از اين به جهاد در راه خدا مكلف شد. [1] .

2 - از ديدگاه اسلام، نه كودكان به جهاد فرمان يافته اند و نه سالخوردگان، اما در عاشوراي امام حسين عليه السلام جهاد در راه حق و عدالت، هم بر كودكان مقرر شد و هم بر سالخوردگان، هم بر نوجواناني همچون قاسم... و بر كودكاني همانند عبدالله يادگار گرامي حضرت امام مجتبي عليه السلام و نيز بر سالخوردگاني همانند حبيب بن مظاهر و...

3 - در جهاد مقرر شده است كه جهادگر در راه خدا، به شهادت خويش و ياران و پيروزي داشت و خود پيش بيني مي فرمود [2] كه جز فرزند گرانمايه اش زين العابدين عليه السلام همگي يارانش به خون خواهند غلطيد، با اين وصف فرمان جهاد داشت. [3] .

216 - شهادتي خاص

حسين عليه السلام در شهادت و شهادتگاه خويش ويژگي هايي دارد. برخي پيام آوران خدا و امامان نور عليه السلام به دست ستمكاران با شمشير به شهادت رسيدند و برخي به وسيله سم غدر و خيانت؛يا در خانه و يا در شهر و يا در مسكن و محراب خويش به سوي دوست پر كشيدند و يا در درون طشت و براي هيچ كدام از آنان شهادتي، بسان شهادت افتخار آفرين و جگر سوز حسين عليه السلام شهادت و شهادتگاهش مخصوص به خودش بود، شهادتگاهي بر روي خاك گرم و شن هاي تفتيده و شهادتي بي نظير و دلخراش پس از شهادت، پيكر مطهرش به آسمان ها برده شد و آنگاه به سرزمين كربلا باز گردانيده شد و بر روي زمين مانده و سر نوراني اش ‍ گاهي بر روي دست ها و گاه بر فراز نيزه ها و گاه بر شاخه درخت و زماني بر سر در خانه دژخيم اموي و دروازه شام و زماني بر طبقي در بارگاه ستم اموي در كوفه و يا دمشق نهاده شد. از شهرها و روستاها سير داده شد، از كربلا به سوي شام و بنا به روايتي از شام به مصر و از آنجا هم به مدينه و آنگاه به كربلا... يا از شام به سوي آسمان ها. [4] [5] .

217 - آتش زدن خيام حسيني

از مقررات جهاد با كفار، اين است كه مزارع و كارگاه هاي آنان را نبايد به آتش ‍ كشيد، اما آنان در جنگ با امام حسين عليه السلام و در حيات او برخي خيمه هايش را به آتش كينه سوزاندند و برخي ديگر را كوشيدند تا با ساكنانش به آتش كشند. [6] و بقيه خيمه ها را نيز پس از شهادت او، طعمه دود و آتش ساختند. [7] [8] .

218 - جنگ ناجوانمردانه

در نبرد با كافران، اسلام نه اجازه كشتن كودكان را مي دهد و نه زنان را، اما سپاه تجاوز كار اموي، در جنگ ظالمانه بر ضد امام حسين عليه السلام از كشتن كودكان خردسال او نيز دريغ نكرد؛همانگونه كه كودك شير خوارش را در آغوش او به هنگام نوازش كشتند [9] و شير خوار ديگرش را به هنگامي كه برايش آب طلبيد به تير تجاوز، به شهادت رساندند. [10] [11] .

219 - جنبه تبليغي نهضت حسين (ع)

يك جنبه نهضت حسيني، جنبه تبليغي آن است، تبليغ به همان معني واقعي نه به معناي مصطلح امروز، يعني رساندن پيام خودش كه همان پيام اسلام است به مردم، نداي اسلام را به مردم رساندن ببينيد امام در اين محركت و نهضت خودشان چه روش هاي خاصي به كار بردند كه مخصوصا ارزش تبليغي دارد، يعني از اين نظر ارزش زيادي دارد كه امام حسين با اين روش ها هدف و مقصود خودشان و فرياد واقعي اسلام را كه از حلقوم ايشان بيرون مي آمد به بهترين نحو به مردم رساندند. [12] .

220 - معرفي اسلام

يكي ديگر از جنبه هاي اين جنبش، جنبه تبليغي آن است، يعني اين نهضت در عين اينكه امر به معروف و نهي از منكر است و در عين اينكه اتمام حجت است (و در عين اينكه عدم تمكين در مقابل تقاضاي جابرانه قدرت حاكم زمان است) يك تبليغ و پيام رساني است، يك معرفي و شناساندن اسلام است. [13] .

221 - ارزش تبليغاتي مهاجرت

خروج امام از مدينه به مكه و اقامت در مكه در ماه هاي شعبان تا ذي حجه كه ايام عمره و سپس حج است، به نظر نمي رسد كه به خاطر اين بوده كه دشمن احترام حرم امن الهي را حفظ مي كرد، بلكه به سه علت ديگر بوده است: يكي اينكه نفس مهاجرت ارزش تبليغاتي داشت و تكان دهند بود و نداي امام را بهتر مي رساند و اين خود اولين ژست مخالفت و امتناع بود.دوم اينكه در مكه تماس بيشتري با افراد نواحي مختلف ممكن بود. سوم اينكه مكه را انتخاب كردن علامت امنيت نداشتن بود، گو آنكه در آنجا هم امام امنيت نداشت.. [14] .

222 - حركت سياسي امام حسين (ع)

وقتي كه حضرت سيدالشهدا عليه السلام آمد مكه و از مكه در آن حال بيرون رفت، يك حركت سياسي بزرگي بود كه در يك وقتي كه همه مردم دارند به مكه مي روند، ايشان از مكه خارج بشود. اين يك حركت سياسي بود تمام حركاتش، حركات سياسي بود، اسلامي - سياسي و اين حركت اسلامي - سياسي بود كه بني اميه را از بين برد و اگر اين حركت نبود، اسلام پايمال شده بود. [15] .

223 - مهم ترين عنصر تبليغ حسيني

ژست تبليغاتي و بلكه تاكتيك تبليغاتي آن حضرت اين بود كه اهل بيت و كودكان خود را نيز همراه خود آورد، و به اين وسيله در واقع خود دشمن را نا آگاهانه استخدام كرد كه حامل يك عده مبلغ براي امام حسين عليه السلام و براي اسلام حسين عليه يزيد و اسلام يزيدي باشد و اين يكي از مهم ترين عناصر تبليغي نهضت امام است. [16] .

224 - زياد كردن نداي تبليغ

چرا خطبه هاي امام حسين عليه السلام بعد از اينكه ايشان از نصرت مردم كوفه مأيوس مي شوند و معلوم مي شود كه ديگر كوفه در اختيار پسر زياد قرار گرفت و مسلم كشته شده، داغ تر مي شود؟ مكن است كسي بگويد امام حسين خودش ديگر راه برگشت نداشت، بسيار خوب، راه برگشت نداشت، ولي چرا در شب عاشورا بعد از آنكه به اصحابش فرمود: من بيعتم را از شما برداشتم و آنها گفتند: خير، ما دست از دامن شما بر نمي داريم، نگفت: اصلا ماندن شما در اينجا حرام است، براي اينكه آنها مي خواهند مرا بكشند، به شما كاري ندارند، اگر بمانيد، خونتان بي جهت ريخته مي شود و اين حرام است؟ چرا امام حسين نگفت واجب است شما برويد؟ بلكه وقتي آنها پايداريشان را اعلام كردند، امام حسين آنان را فوق العاده تاييد كرد و از آن وقت بود كه رازهايي را كه قبلا به آنها نمي گفت، به آنان گفت [17] .

در شب عاشورا كه مطلب قطعي است، حبيب بن مظاهر را مي فرستد در ميان بني اسد كه اگر باز هم مي شود عده اي را بياورد معلوم بود كه مي خواست بر عدد كشتگان افزوده شود، چرا كه هر چه خون شهيد بيشتر ريخته شود، اين ندا بيشتر به جهان و جهانيان مي رسد. [18] .


پاورقي

[1] بحار الانوار، ج 44، ص 298.

[2] همان ماخذ، ص 298.

[3] ويژگيهاي امام حسين عليه السلام، ص 125، 126.

[4] بحارالانوار، ج 45، ص 107 به بعد.

[5] ويژگيهاي امام حسين عليه السلام، ص 88.

[6] بحارالانوار، ج 45، ص 54.

[7] همان ماخذ ص 58.

[8] ويژگيهاي امام حسين، ص 127.

[9] بحارالانوار، ج 45، ص 46.

[10] نفس المهموم، ص 350، مقتل الحسين، ص 436.

[11] ويژگيهاي امام حسين عليه السلام، ص 126.

[12] حماسه حسيني، ج 1، ص 237 و 238.

[13] همان ماخذ، ج 1، ص 189.

[14] همان ماخذ ج 3، ص 339.

[15] صحيفه نور، ج 18، ص 140.

[16] حماسه حسيني، ج 3، ص 339.

[17] همان ماخذ، ج 1ت ص 274.

[18] همان ماخذ، ج 1،ص 274.