بازگشت

نتايج و آثار مترتبه بر اين قيام


بقتله فاح للاسلام طيب هدي

فكلما ذكرته المسلمون ذكا



و صان ستر الهدي عن كل خائنة

ستر الفواطم يوم الطف اذهتكا



(سيد جعفر حلي)

نتايجي كه از نهضت مقدس حسيني حاصل گرديد بسيار است و اختصارا بپاره اي از آنها ذيلا اشاره ميشود:

1- اركان دين حنيف اسلام با نهضت مقدس حسيني مشيد گرديد و عموم مردم كه سالها از زمان زمامداري معاويه در اثر شيطنت و حيله گري او فريب خورده بودند از خواب بيدار گشتند.

2- پايه هاي حكومت بني اميه متزلزل شد و محكوميت آنان در صفحات تاريخ ثبت گرديد و شهادت امام و اسارت خاندانش رسوائي بني اميه را بر جهانيان آشكار ساخت و از اينكه در زير ماسك ديانت منافقانه مباني اسلام را تخريب مينمودند مأيوس گرديدند.

3- شورشها و انقلاباتي براي برانداختن حكومت بني اميه در سرزمينهاي


اسلامي برپا شد و مردم از هر طرف براي خونخواهي از قتله ي امام عليه السلام بپا خاستند و در هر گوشه و كنار اقداماتي عليه امويان و طرفدارانشان صورت گرفت.4- توجه مردم باجراي احكام قرآن زيادتر شد و مردم با يك حركت فكري در اصل خلافت و معني و مفهوم آن با دقت كامل تجديد نظر كردند.

5- محبت حسين عليه السلام و خاندان پيغمبر (ص) در دلها بيشتر شد و شعراء و خطباء در مراثي و مدايح ائمه ي اطهار قصيده هائي سروده و مقالاتي نوشتند و مقام شامخ و ملكوتي آنان را با نظم و نثر بمردم اعلام نمودند.

6- نهضت حسيني راه آزادي و آزادمنشي و شهامت و شجاعت و علو طبع را به بشريت تعليم داد و دفاع از حقيقت را عملا بآنان تدريس نمود.

7- شهادت حسين عليه السلام خط سير مسلمين را عوض كرد و مظلوميت او و اسارت اهلبيت سبب بروز حق و موجب محو باطل گرديد و غريزه ي عاطفه و محبت را در افراد انساني تقويت نمود.

8- حسين عليه السلام با قيام خود اقامه ي نماز و اتيان زكوة نمود و امر به معروف و نهي از منكر را در عاليترين درجه ي خود بمرحله ي عمل درآورد از اينرو در زيارتش خوانده ميشود اشهد انك قد اقمت الصلوة و اتيت الزكوة و امرت بالمعروف و نهيت عن المنكر [1] .

9- قيام امام عليه السلام و يارانش بجهانيان ثابت كرد كه دنياي زودگذر و مادي با همه ي لذايذ و زرق و برقش در برابر جهان معنويت و ابدي آخرت ارزشي نداشته و آدمي بايد براي دفاع از حريم مقدس دين و شرافت انساني از بذل جان نيز مضايقه نكرده و رضاي خداي تعالي را بر همه چيز مقدم شمارد.


10- حسين عليه السلام با قيام خويش عظمت روحي خود را بعالميان نشان داده و مردان تاريخ را به تكريم و تمجيد خويشتن واداشت و كسي نيست كه تاريخ زندگاني او را بخواند و بدون درنگ بعظمت روح و علو ذات و مناعت تبع او پي نبرد و بي اختيار مطيع و منقاد وي نشود.

11- شهادت امام سبب ازياد شيعيان و باعث پيشرفت علوم و فرهنگ اسلامي گرديد و چنانچه او در برابر يزيد قيام نميكرد نه تنها از علوم و فرهنگ اسلامي بلكه از خود اسلام نيز آثار و علائمي باقي نميماند و چون خداوند تعالي بمدلول آيه ي شريفه (انا نحن نزلنا الذكر و انا له لحافظون. [2] (حفظ اسلام و قرآن را خود بعهده گرفته است لذا در برابر يزيد كه كفريات و فسق و فجورش موجب اضمحلال شريعت اسلام بود حسين بن علي عليهماالسلام را وسيله ي بقاء و پايداري دين قرار داد و او نيز با نهضت تاريخي و بيسابقه ي خود اين مأموريت الهي را بنحو احسن انجام داد.

12- روحانيت اسلام كه مدتها در حال خمودگي بود با شهادت امام عليه السلام نورانيت مخصوص و غيرقابل انكاري بر خود گرفت، از قبايح و رذائل كم شد و فضائل و محاسن رونق يافت.

13- مجالس رسمي بزم و طرب جاي خود را بذكر فضائل و مناقب و عزاداري حسين (ع) داد و زمينه را آماده نمود تا مكتب هاي جعفري و رضويب بوجود آيد و در خلال مجالس مزبور درس تفسير و حديث فقه و ساير معارف اسلامي آموخته شد. [3] .

14- اكنون كه متجاوز از سيزده قرن از تاريخ شهادت حسين عليه السلام


مي گذرد بنام پرافتخار او همه روزه مخصوصا در دو ماه (محرم و صفر) مجالس وعظ و روضه ترتيب ميدهند و شهامت و سجاياي اخلاقي و روح حريت و آزادمنشي او را براي جهانيان تشريح ميكنند.

15- يكي از آثار مترتبه بر اين قيام وجود همين مجالس وعظ و عزاداري است كه مردم در اثر شنيدن مصائب و گرفتاريهاي آنحضرت و خاندانش رقت قلب پيدا نموده و غريزه ي عاطفه و نوع دوستي در آنها تقويت ميشود و در عوض از ظلم و بيدادگري بني اميه منزجر و متنفر شده و پيرامون ستمگري و حق كشي نمي گردند.

16- مسائل شرعي و مطالب علمي و دروس اخلاقي در اين مجالس مورد بحث و گفتگو قرار ميگيرد و عموم مسلمانان مخصوصا نوجوانان باحكام اسلامي و اعتقادات مذهبي و اصول اخلاقي آشنائي پيدا كرده و امور زندگاني و مسائل ديني خود را مي آموزند.

باري يزيد مست و مغرور مانند ديوانگان دستور قتل امام را صادر كرد و مرتكب جنايات عظيمي شد و خود را در برابر تنفر و انزجار عمومي ديد.

پرچم هاي انقلاب يكي پس از ديگري عليه يزيد و بني اميه برافراشته شد و آتش كينه و خونخواهي در سينه ي مردم زبانه كشيد و يزيد از آنجائي كه فطرة خبيث و بدنهاد بود براي اينكه خون را با خون شسته باشد دستور قتل عام مدينه و تخريب مكه را داد كه در بخش آتي درباره ي آن توضيحات لازم داده خواهد شد.



پاورقي

[1] زيارت وارث.

[2] سوره مبارکه حجر آيه‏ي 9.

[3] زندگاني امام حسين (ع) تأليف عمادزاده.